وزیر کشور: در اعتراضات نیروهای مسلح آماده باش بودند و در 5 دقیقه به میدان می آمدند/در 5 شهر از سپاه کمک گرفتیم/هیچ وقت شاهد تجمع چندهزار نفری علیه حجاب نخواهیم بود
رویداد۲۴-کسانی که از اعتراضات فیلم گرفته و برای رسانه های خارجی می فرستادند،آماتور نبودند/ یکی از دلایل اعتراضات،تغییر نسل و تغییر سبک زندگی بود/افرادی که کشف حجاب کرده و فیلمش را منتشر میکنند، هم قانون را زیر پا میگذارند و هم اعتقادات دیگران را نادیده میگیرند/در اقناعسازی کوتاهی داریم و به ایجاد ترس متوسل می شویم/عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در گفت و گو با «ایران» ناگفته هایی از اعتراض های دی ماه را تشریح کرد. او در بخش دیگری از این گفت و گو به لایه های پنهان این وقایع می پردازد که بخشی از آن را در زیر می خوانید؛گفتنی است مشروح این گفت و گو امروز در ویژه نامه نوروزی ایران چاپ شده است...
بعد از اعتراضهای دی ماه، رئیس جمهوری از شما خواستار ارائه گزارش دقیق و جامعی از حوادث رخ داده، افرادی که در این درگیریها کشته یا زخمی شدند، همچنین چرایی و چگونگی این رخدادها شدند.بخشی از دلایل میدانی پیش تر اعلام شد. در بررسی لایه های عمیق این اعتراض ها به چه نتیجه رسیدید؟
در بررسیهای عمیقتر به عوامل دیگر که بستر اصلی حوادث بودند میرسیم و متأسفانه هنوز هم در معرض آن حوادث هستیم.
این بسترها چیست؟
اول تغییر نسل است؛ بعد از 39 سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد، با نسلی مواجهیم که در چارچوب نظام و ارزشهای دینی، سلایق، باورها، تفکرات، اعتقادات، روابط، خواستها، مطالبات و نیازهای متفاوتی دارد که حتماً باید به آن توجه کنیم، عدم توجه به این موضوع، موجب انباشتگی نارضایتی میشود و سرخوردگی هم بالاخره خودش را یک جا نشان میدهد. موضوع دیگر، تغییر سبک زندگی است. امروز بواسطه گستردگی و فراوانی منابع اطلاعرسانی بویژه در فضای مجازی، با بمباران لحظه به لحظه اطلاعات از سوی رسانهها مواجهیم. نسل جدید در معرض این اطلاعات قرار دارد و میکوشد خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد. اگر به این حوزه توجه نشود، بین سبک زندگی و ارزشها و باورها، تعارض بهوجود میآید. نمیتوانیم بگوییم این جریانی سازماندهی شده مخصوص ایران است؛ یک جریان جهانی است که پیش میرود. بحث دیگر، تغییر تکنولوژی در همه حوزهها اعم از روشها، فناوری، ابزار، تجهیزات، نظریهها و تئوری است که نظام مدیریتی و مفاهیم را دگرگون کرده است. اغراق نیست اگر بگوییم تحولات، روزانه است. یکی از این تحولات در حوزه رسانه است که در حوادث اخیر سخت با آن مواجه بودیم. مشاهده میکردیم وقایع سر صحنه بهصورت زنده پخش میشد. واقعیتها هم نشان داده نمیشد؛ آنچه که تهیهکنندگان و ارسالکنندگان میخواستند بهعنوان واقعیت نشان دهند، پخش میشد. از شیشه شکستنها و آتشسوزیها فیلم تهیه و ارسال میکردند که عموماً برای تهییج بیشتر، تقویت درگیری و تشدید آشوبها بود.
آماتور بودند یا حرفهای؟
همه رقم بودند اما بهواسطه تجربهام در کار رسانه میگویم در خیلی موارد حرفهای بودند. خبرها پخت و پز میشد؛ فوری به کلیپ تبدیل میشد و نشان میداد کار یک یا 2 نفر یا حتی 10 نفر نبود. معلوم بود تحریریهای بزرگ با همه امکانات بر این موضوع تمرکز کرده است؛ فقط تولید خبر از سر صحنه نبود؛ تولید محتوا هم میکردند. البته همان طور که گفتم، اینها موضوعات میدانی بود و بسترسازها، مسائلی چون تغییر سبک زندگی و تغییر نسل است که بر یکدیگر اثر همافزایی دارد. بهجرأت میتوان گفت امروز با تغییرات اجتماعی عظیمی مواجه هستیم که رهبر معظم انقلاب 9 سال قبل آن را در قالب تنظیم سبک زندگی گوشزد کرده و فرمودند اگر ما تغییرات اجتماعی را مدیریت نکنیم ما را مدیریت خواهند کرد و این یعنی انفعال.
اشاره داشتید رهبری از 9 سال پیش این موضوع را گوشزد کرده بودند؛ انتظار نمیرفت نهادهای مرتبط با حوزه اجتماعی در این باره فعالانهتر عمل میکردند؟
یکی از اشتباهات بزرگ ما این است تا بحث تغییرات اجتماعی میشود، سراغ دستگاههای دولتی و نهادها را میگیریم؛ در حالی که در تغییرات اجتماعی، مردم نقش اصلی را دارند. سؤال اینجاست آیا ما توانستیم بستر حضور مردم در عرصه تحولات را فراهم کنیم؟ نه. نتوانستیم فضایی ایجاد کنیم که سلایق مختلف در صحنه حاضر باشند. یا مخالف مخالفیم یا موافق موافق؛یا صفریم یا صد. در همین فضای مجازی، دو نگاه وجود دارد. یک نگاه این است که باید بست و همه چیز را کنترل کرد و از بین برد؛ یک دسته هم میگویند فضای مجازی خیلی هم خوب است و هیچ ایرادی ندارد. در حالی که نه این است و نه آن. واقعیت این است هر زمانی پدیده جدیدی وارد کشور میشود، چون متناسب با شرایط ما نیست، در انطباق با فرهنگ و شرایط اجتماعی دچار ضعفها و خلأهایی میشویم. اگر تاریخ ورود تکنولوژیها در ایران را بررسی کنیم، میبینیم از همان ابتدا هر کدام از اینها وارد کشور شد، یک موضع منفی علیهاش ایجاد شد. وقتی موبایل آمد، من نماینده بودم؛ همان موقع عدهای جمع شدند تا موبایل را ممنوع کنند. زمانی که فکس آمد، عدهای گفتند اگر این فکس دست همه بیفتد، کل کشور میشود جاسوسی. با همین ویدئو چقدر برخورد کردند؟ چقدر پرونده برای مردم ساخته شد؟ یادم است زمانی که تازه نماینده شده بودم، یک بار سرزده خانه یکی از دوستان رفتم. بعد از حضور ما، پدرخانواده که شغل محترمی داشت و خیلی هم متدین بود با یک پاکت خیلی بزرگ پر از میوه وارد خانه شد. پرسیدم: «از کجا فهمیدید میهمان دارید و میوه گرفتید؟» گفتند:«این ظاهرش میوه است». میوهها را برداشت و دیدیم داخل پاکت، نوارهای ویدئو بود. گفت:«من رفتم برای بچهها خودم نوار ویدئو بگیرم تا بچهها نوارهایی نگیرند که به دردشان نخورد.» بعد گفت:«اگر الان من پیرمرد را داخل خیابان میگرفتند، با این سابقه وتدین، میشدم قاچاقچی ویدئو». بعد فرش خانهاش را کنار زد و دیدیم زیر فرش، یک دستگاه ویدئو جاسازی کرده بود. زمانی که نماینده بودم، دکتر لاریجانی وزیر ارشاد بودند. در کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون فرهنگی در این باره مفصل صحبت کردند و گفتند ما نمیتوانیم با این دستگاه مبارزه کنیم؛ باید به خدمت بگیریم. این شد که فروشگاه تولید و فروش ویدئو و نوار ویدئویی زدیم و هم شد کاسبی و هم اوقات فراغت را پر کرد. این وسط چه کسی پاسخگوی کسانی خواهد بود که برایشان پرونده درست شد؛ سابقه درست شد و شدند قاچاقچی ویدئو؟
اشاره کردید علت اصلی اعتراضهای اخیر، نارضایتی بود و عنوان کردید نمیتوان از تغییر نسل و تغییر سبک زندگی و متعاقب آن تغییر اولویتها و مطالبات غفلت کرد؛ شاید الان خیلی راحت میشود درباره ویدئو و ماهواره حرف زد اما موضوعات دیگری هم در این حوزه هستند که در چند هفته گذشته با حساسیت زیادی همراه بود. مانند زنان و دخترانی که در خیابان روسریهای خود را درآورده و بهظاهر به اجبار بودن حجاب اعتراض دارند. این موضوع را چگونه میبینید؟
دقت کنید ما چهار نوع رابطه داریم؛ رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با جامعه و رابطه انسان با طبیعت. ما به حجاب باید از دو منظر نگاه کنیم. یک منظر اعتقادات و ارزشهای شخصی ماست و ذیل رابطه انسان با خدا و خودش تعریف میشود؛ مانند نماز، روزه، صداقت، محبت و.... مثلاً در همین جامعه ما، اقلیتهای دینی هستند اعتقادی به این مسأله ندارند و از منظر اعتقادات هیچ حرجی به آنها نیست.اما در بعد اجتماعی و رابطه انسان با جامعه، تکلیف را قانون مشخص میکند. قانون جمهوری اسلامی ایران بنا به مقتضیات اعتقادی و ارزشی میگوید باید حجاب در جامعه رعایت شود؛ مانند همه قوانین دیگر. اینجا کسانی که اعتقادی هم ندارند ولی در این جامعه حضور دارند و زندگی میکنند، ملزم به رعایت حجاب هستند.
این موضوع شامل تغییر سبک زندگی نمیشود؟
اصول و اعتقادات مشمول تغییر سبک زندگی و هیچ چیز دیگر نمیشود. ما نمیگوییم نماز دیگر واجب نیست چون تغییر نسل داریم. نماز حکم فقهی دارد حالا ممکن است کسی نخواند و کسی هم کاری به وی ندارد؛ چون موضوعی بین خود فرد و خدا است اما حکم فقهی عوض نمیشود. حجاب هم همینطور است. در قانون آمده همه باید رعایت کنند. بنده بهعنوان وزیر کشور میگویم ما روزانه با خانمهایی مواجه هستیم که در حال رانندگی روسریشان افتاده؛ 90 درصد متوجه نشدهاند روسریشان افتاده و وقتی متوجه شوند، رعایت میکنند، اما زمانی از بیرون برای یک حرکت تبلیغات و سازماندهی میشود. الان حدود 10 نفر در خیابان کشف حجاب کرده و فیلمش را در شبکههای اجتماعی یا تلویزیونهای فارسی زبان برون مرزی منتشر کردهاند. این افراد هم قانون را زیر پا گذاشتهاند و هم به اعتقاد مؤمنین خدشه وارد میکنند. مشروب خوردن حرام است؛در قانون هم ممنوع اعلام شده؛ عدهای قاچاقی تهیه کرده و میخورند. هیچ حکمی شرب خمر را حلال نمیکند اما وقتی در خانه خودشان هستند، برخوردی نمیشود. افرادی که کشف حجاب کرده و فیلمش را منتشر میکنند، هم قانون را زیر پا میگذارند و هم اعتقادات دیگران را نادیده میگیرند. شما میپذیرید کسی قانون را زیر پا گذاشته و مثلاً از دیوار خانه شما بالا بروند؟
سؤال ما درباره تغییر سبک زندگی و تغییر نسل است که اشاره داشتید؛ چندی پیش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، گزارشی درباره حجاب در کشور را منتشر کرد.بر اساس این گزارش نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان به پژوهش سال ۱۳۹۳ معتقدند حجاب، مسألهای شخصی است و دولت نباید در آن دخالت کند.در همین سال بیش از ۴۱ درصد حجاب را امری فردی دانسته و رعایت آن را الزامی نمیدانند. در همین گزارش تصریح شده مطالبه اجرای الگوهای مطلوب و رسمی پوشش زنان در جامعهای که حداقل ۴۱ تا ۵۰ درصد آن، حجاب را امری فردی و اختیاری میداند، بسیار دشوار است. فارغ از وجهه شخصی و اعتقادی یا تحریکات بیرونی، فکر نمیکنید این موضوع در آینده به یک تعارض میان ارزشها و قوانین با مطالبات جامعه بینجامد و مثلاً دو سال دیگر ما شاهد تجمعی چند هزار نفره در اعتراض به حجاب باشیم؟
آنچه مسلم است در موضوعی که به اصول و اعتقادات اکثریت جامعه مربوط است، نمیتوان بدون تدبیر حرکت کرد. مجلس داریم؛ دولت داریم؛ نظام داریم و تصمیم میگیرند. البته بهعنوان وزیر کشور معتقدم هیچ وقت این اتفاق نمیافتد. شما ببینید در یک ماهی که روی این موضوع تبلیغ میکنند، بیش از 15 نفر دست به چنین کاری زدهاند؟ مردم نیامدند. اعتقادات مردم را در ایام فاطمیه، ماه محرم، اعتکاف یا ماه رمضان ببینید؛ مردم متدینند. بهعنوان وزیر کشور نسبت به این مسأله نگرانی و دغدغه ندارم. در طول تاریخ هم این ملت همیشه از هویت و فرهنگش دفاع کرده است. از حمله مغول و چنگیز گرفته تا محمود افغان؛ حتی زمانی که جریان اسلام وارد این کشور شد، مردم هنرمندانه و هوشمندانه بین اسلام و فرهنگ ایرانی تلفیق ایجاد کردند. خیلی از کشورهایی که الان عربی صحبت میکنند، عرب نبودند. مگر مصر عرب بود؟ اما بعد از ورود اسلام زبانشان عربی شد. البته در دل این ملت عظیم، اقلیتی است که نظریات متفاوتی دارد؛ ما هم بهنظرات متفاوتشان احترام میگذاریم و به حریم خصوصیشان کاری نداریم اما در حریم عمومی، باید به نظر اکثریت احترام گذاشت.
بهتعداد افرادی که در این مدت علناً کشف حجاب کردند، اشاره کردید. برخی معتقدند اگر مدیریت گشتهای ارشاد در این دوره نبود، آمار اعتراضهای علنی به مراتب از این بیشتر میشد چون در زمان اوج فعالیت گشت ارشاد، مقاومت مردم به برخوردهای انتظامی و قضایی اعتراضهای تند و تیزتری به همراه داشت که گاه فیلمهایش نیز منتشر میشد. برخی معتقدند شیوه وزارت کشور در مواجهه با موضوع گشتهای سپاه نیز باعث شد جامعه به تبلیغات و تحریکات بیرونی پاسخ ندهد...
چون به گشت سپاه اشاره کردید توضیحی میدهم؛ ما هر وقت با بحران یا شرایط خاصی مانند 22 بهمن، اربعین یا 15 خرداد مواجه هستیم و نیروی انتظامی به تنهایی توان اداره میدان را ندارد، قرارگاه تشکیل میدهیم. فرمانده قرارگاه، نیروی انتظامی است و بسیج، سپاه و اطلاعات تحت امر نیروی انتظامی در یک بازه زمانی مشخص به تأمین امنیت کمک میکنند چرا که از لب مرز تا کف خیابان نیرو میچینیم تا شرایط را کنترل کنیم. در شرایط غیر از این، بقیه نیروها حق ورود به عرصه عمومی را ندارند.مثلاً در اعتراضهای دی ماه، شورای امنیت تصمیم گرفت سپاه و بسیج بهعنوان نیروهای کمککننده در آمادهباش باشند. تصمیم دیگر شورای امنیت این بود که حتماً ایستهای بازرسی و گشت محله داشته باشیم. وقتی حادثه تمام شد، این قرارگاهها هم جمع شد.
همیشه مقطعی است؟
بله. یکی از فرماندهان محترم در جلسه شورای شهر عنوان کرده بود که میخواهیم در تهران گشتهایی داشته باشیم؛ من هم گفتم این گشتها برای شرایط خاص است. درباره گشت ارشاد هم همان گونه که گفتید موضوع را مدیریت کردیم. چون نحوه مواجهه موجب دغدغه و نگرانی شده بود. از طرفی نیروی انتظامی نمیتواند وظیفه قانونیاش را انجام ندهد، ما شبکههای فسادی داریم که زندگی مردم را تهدید میکند. از وظایفمان کوتاه نیامدیم اما مزاحم کسی هم نشدیم و نیروهای ما با درایت و هوشمندی عمل کرد. البته بعضی جاها بعضی موارد از دست در میرود که همه جا هم هست؛ کارمند هم خطا میکند؛ استاد دانشگاه هم ممکن است دچار خطا شود. اخیراً در فضای مجازی فیلمی در این باره دیدم و به آقای اشتری نشان دادم و پرس و جو کردیم. ایشان بررسی کرد و مشخص شد متعلق به 5 سال قبل است. یا فیلمی مربوط به 12 سال پیش منتشر شد که هنوز گشت ارشاد هم نبود، یا موردی که اخیراً در برخورد با یک اقدام غیر قانونی یک خانم اتفاق افتاد که موضوع برای بررسی منتقل شد. به هر حال نیروی انتظامی و وزارت کشور مصمم هستند هوشمندانه، عاقلانه و قانونی وظایفشان را انجام دهند. نکته قابل تأمل این است که ما در فرهنگسازی کوتاهی داریم؛ در بیان معارفمان کوتاهی داریم؛ در اقناعسازی کوتاهی داریم. ما در مواجهه، سه روش شناخته شده داریم؛ روش عقل و استدلال منطقی، روش دل که از دریچه محبت وارد میشویم و روش حس. چون روش عقلی و دلی سختتر است، ما نه از دریچه محبت وارد شده و با جوانان صحبت میکنیم، نه حوصله استدلال منطقی داریم، در نتیجه به روش حسی متوسل شده و ایجاد رعب و وحشت میکنیم. در حالی که روشهای منطقی و قانونی متعددی هست و رسانه ملی هم میتواند کمک زیادی کند.
به جایگاه و دایره نفوذ صدا و سیما اشاره کردید؛ نقش صدا و سیما را در موضوعاتی مثل انتخابات، اعتراضهای اخیر یا توجه به موضوعاتی چون تغییر نسل چگونه دیدید؟ بهعنوان کسی که در صدا و سیما مسئولیت داشتید، آیا رسانه ملی متناسب با تحولات و واقعیات عمل کرده؟
میتوانم دیپلماتیک بگویم صدا و سیما خیلی خیلی خیلی مؤثرتر و قویتر از الان میتواند کار کند.
یکی دیگر از مسائلی که در خلال اعتراضها و بعد از آن مطرح شد، نحوه مواجهه نیروی انتظامی با معترضان بود. آقای روحانی گفتند نیروی انتظامی بدون اسلحه به خیابان آمد و آرامش را به خیابانها بازگرداند. مدیریت نیروها به چه شیوهای بود تا هم آرامش به خیابان بازگردد و هم به تعبیری کار از دست خارج نشود؟
تفاوت این اعتراضها با اعتراضهای سال 88 خیلی زیاد بود؛ اعتراضهای 88 در تهران بود، سیاسی بود و کاملاً جناحی. جریانی به انتخابات اعتراض داشت و عموم مردمی که اعتراض مشابهی داشتند به خیابان آمدند. راهپیمایی آرامی کردند که به دلایل ضعف مدیریتی و عدم تحمل و تحریکپذیری بالا به درگیری منجر شد. پس اعتراضها در یک شهر بود؛ سیاسی بود و رهبر داشت. اولویت ما برای تأمین امنیت این است که بحران یا اعتراض نباشد اما اگر جایی اعتراض و بحرانی داشته باشیم، بهتر است آن اعتراض شناسنامه داشته باشد. به این معنا که افرادش معلوم باشد؛ لیدرها مشخص باشند؛ موضوع معلوم باشد چرا که در این شرایط کنترلش راحت است. چون میدانیم با چه کسی طرف هستیم اما اعتراضهای دی ماه در 100 شهر بود؛ معلوم نبود لیدرها چه کسانی هستند؛ موضوع اعتراض، سیاسی صرف نبود و در 40شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال 88 فرق میکرد. از یک جنس نبود. در مواجهه با این اعتراضها نخستین تصمیم ما این بود که مردم نپیوندند.
چگونه مانع پیوستن مردم شدید؟
محدودسازی کردیم. با گروههای مختلف از جمله جریانات سیاسی، دانشجویی، کارگری، رسانهای و کسانی که میتوانند طرف قضیه باشند، صحبت کردیم تا این مسأله تشدید نشود. دوم اینکه ما میدانیم مردم اگرچه مشکلات اقتصادی دارند، اما اولویت اولشان، امنیت است. وقتی اعتراضهای دی ماه به خشونت و افراط کشیده شد، مردم صفشان را جدا کردند. بنده بهعنوان رئیس شورای امنیت به معاون سیاسی صدا و سیما زنگ زدم و گفتم همه آنچه را که در خیابانها اتفاق افتاده پخش کنید تا مردم ببینند اینهایی که در خیابان هستند، دنبال امنیت و اقتصاد و... نیستند. اگر خاطرتان باشد وقایع روز پنجشنبه شروع شد، اما نخستین تصاویر روز شنبه دو روز بعد پخش شد. وقتی به صدا و سیما گفتم پخش کنید، با تعجب پرسیدند: «آتشسوزیها را هم نشان دهیم؟» گفتم: «اول آتشسوزیها را نشان بدهید» چرا؟ چون معتقدیم مردم امنیتشان را دوست دارند و نمیخواهند امنیت به هم بخورد. بعد هم یک جریانی معتقد بود برای پایان دادن به اعتراضها یک راهپیمایی سراسری انجام شود. نظر بنده بهعنوان رئیس شورای امنیت این بود که ما هنوز مسأله داشتیم؛ اگر صبح راهپیمایی میشد و شب دوباره اعتراض داشتیم، جمعیت صبح را خنثی میکرد. از طرف دیگر همه کشور اعتراضها را احساس نکردند؛ ما هزار و 200 شهر داریم و تنها 100 شهر شاهد اعتراضها بودند. استدلالهایمان را مطرح کردیم، شورای هماهنگی تبلیغات هم پذیرفت. بنا شد مردم هر شهری اگر خودشان خواستند بیایند؛ البته مردم هم پر تعداد حاضر شدند و راهپیماییها ادامه یافت تا اینکه روز سوم و چهارم دیگر گفتیم بس است. مردم چون نگران امنیتشان بودند، آمدند. جالب است بدانید در طول اعتراضها شمار افرادی که در اعتراضها حاضر بودند و زخمی شده یا آسیب دیدند به عدد 250 نفر نرسید اما 900 نفر از نیروی انتظامی زخمی شدند. سنگ زدند؛ چوب زدند و برخی جاها به طرفشان تیراندازی کردند. مصوبه شورای امنیت این بود که نیروهای حاضر در میدان، مسلح نباشند. این به آن معنا نبود که میدان را ول کرده باشند. چون هیچ وقت میدان را ول نمیکنیم. گفتیم در مواجهه عمومی نباید سلاح داشته باشید اما در محلهای خاص، نیروهای مسلح استقرار داشتند چون معلوم نیست دو دقیقه بعد چه میشود و در آن شرایط خشونت، فقط با مردم طرف نیستیم. دزد هم میآید؛ داعش هم میآید؛ تروریست هم میآید؛ بمب هم میآید و نمیتوانیم سرنوشت مردم را به امان خدا بگذاریم. همه نیروها پشت صحنه کاملاً آماده بودند و در صورت لزوم، ظرف 5 دقیقه وارد عمل میشدند. خوشبختانه هیچ جا هم نیاز نشد که اینها وارد شوند. در جاهایی هم به پایگاههای حساس امنیتی حمله کردند. مثلاً با اسلحه به پاسگاه انتظامی حمله کردند و پاسگاه طبق وظیفه قانونی خود ناچار از خود دفاع کرد. اگر دفاع نمیکرد و مهاجمان داخل پاسگاه میشدند، 200 قبضه اسلحه دست افراد میافتاد و آن موقع نمیشد شهر را کنترل کرد.
* به مرحلهای نرسید که از سپاه کمک گرفته شود؟
محوریت شورای امنیت و تأمین استان بود و نیروهای میدان، نیروی انتظامی بود. بعضی جاها مجبور شدیم و کمک خواستیم و سپاه در 5 شهر تحت امر و فرماندهی نیروی انتظامی کمک کرد.
بعد از اعتراضها رئیس جمهوری در سخنرانیهای متعددی تأکید داشتند صدای اعتراض مردم شنیده شود؛ وزارت کشور برای شنیده شدن صدای اعتراض مردم چه سازوکارهایی اندیشیده است؟
اساس تفکر، اندیشه و گفتوگو در یک کلام خلاصه میشود: شنیدن. شما تا نشنوید، نمیتوانید حرف بزنید. پس اگر گوشی برای شنیدن نداشته باشیم، کر و لالیم. رسانهها، احزاب و ان جی اوها در رساندن صدای مردم به گوش مسئولان نقش اساسی دارند. متأسفانه رسانههای ما الان اخبار را هم جناحی تنظیم و منتشر میکنند. رسانه مجاز است در تحلیل خود جانبداری داشته باشد اما خبر، یعنی گزارش آنچه واقع شده است. باید واقعیت را با صداقت با مردم در میان گذاشت. متأسفانه احزاب ما هم کارکرد اصلی خود را ندارد و به تعبیری در جای خود ننشستهاند. نه عضوگیری دارند، نه آموزش، نه کادر سازی و نه اعلام موضع. فقط شب انتخابات کرکرهها بالا میرود. ما در دولت آقای روحانی تلاش کردیم قوانین، دستورالعمل و آیین نامهها را اصلاح کنیم. خود بنده حداقل 5 جلسه با نمایندگان احزاب داشتم تا «خانه احزاب» بازگشایی شود. هیچ حزبی در صف دریافت مجوز معطل نیست. الان هم در حال تدوین منشور گفتوگوی سیاسی هستیم. یک راه دیگر استمداد از انجیاوها است. برخی از آنها سه سال در نوبت بودند تا مجوز بگیرند؛ ما تکلیف کردیم درخواستها باید ظرف یک ماه تعیین تکلیف شود. رسانهها، احزاب و انجیاوها، حلقههای واسط بین مردم و حکومت هستند. اینها ابزار جامعه هستند.