تاریخ انتشار: ۰۷:۵۹ - ۰۱ فروردين ۱۳۹۷

فروردین96؛ یک نیمه سرد، یک نیمه گرم

نخسیتن ماه سال کهنه را می توان به دو نیمۀ سرد و گرم تقسیم کرد. چرا که در نیمۀ اول حتی کاندیداتوری رییس جمهوری مستقر هم قطعی نبود اما در نیمه دوم ماه نه تنها او، رییسی و قالیباف نامزد شدند که احمدی نژاد هم حاضر شد...
رویداد۲۴- مهرداد خدیر- نخسیتن ماه سال کهنه را می توان به دو نیمۀ سرد و گرم تقسیم کرد. چرا که در نیمۀ اول حتی کاندیداتوری رییس جمهوری مستقر هم قطعی نبود اما در نیمه دوم ماه نه تنها او، رییسی و قالیباف نامزد شدند که احمدی نژاد هم حاضر شد...
 
مرور رخداد‌های مهم سال کهنه را به سیاق سال های قبل و با تفکیک ماه‌ها طبعا باید با فروردین 1396 خورشیدی آغاز کرد؛  یک ماه با دو نیمۀ کاملا متفاوت. نیمۀ نخست، خالی از جُنب و جوش سیاسی و نیمۀ دوم خبر‌ساز و پُر‌حاشیه.
 
هر چند که تعطیلات نوروزی نیمۀ نخست فروردین هر سال را درصحنه داخلی چندان پُر‌خبر ترسیم نمی‌ کند اما سال 1396 با انتظار انتخابات ریاست جمهوری در پایان ماه دوم آن شروع شد و در ایران مرسوم است که از نیمۀ سال قبل کاندیداها مشخص می شوند هر چند که به لحاظ قانونی نه ثبت نام کرده اند و نه هنوز از غربال شورای نگهبان گذشته اند اما سالی که انتخابات ریاست جمهوری در آن برگزار می شود با ابهام شروع نمی شود.
 
فروردین 96 اما از این قاعده تبعیت نکرد و به جز حسن روحانی رییس جمهوری مستقر و مصطفی میرسلیم که پیدا بود بختی ندارد نشانه ای از کاندیداتوری نامزد دیگر دیده نمی شد. تازه دربارۀ رییس جمهوری مستقر هم شایعاتی تأیید نشده به گوش می رسید که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید شاید نخواهد ادامه دهد.
 
ماه به نیمه رسید و کار رسمی و اداری هم شروع شده بود اما فضای انتخابات هنوز سرد بود در حالی که فرصت ثبت نام نامزدها در ستاد انتخابات کشور از روز سه شنبه 23 فروردین تا پایان روز شنبه 26 فروردین 1396 تعیین شده بود.
 
فضای سرد نیمه اول و تردیدهای نیروهای سیاسی در نیمۀ اول فروردین را می توان در یادداشت سعید حجاریان حس کرد:
 
«می گویند شب، گربه، سمور می‌ نماید و هندو، بچه حور. من امروز در مطلبی به این ضرب المثل برخوردم و به یاد فضای انتخاباتی کشور افتادم. امروز 15فروردین 96 است و کمتر از دو ماه دیگر قرار است انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود اما نه هنوز کاندیداها مشخص شده و نه برنامه ای توسط آنان ارایه شده است.
 
این در حالی است که در غرب از مدت ها قبل این تدارک دیده می شود و مردم با چشم باز پا به صحنۀ انتخابات می گذارند. تازه آنجا هم احتمال خطا بالاست. در ایران، نیز غالبا شور و نشاطی در چند ماه منتهی به نوروز وجود داشت اما امسال گویی گردِ مرگ بر سر انتخابات پاشیده اند.»
 
به سرعت و چه بسا به طُرفه العینی اما فضا ناگهان تغییر کرد. چرا که یک روز بعد محمود احمدی نژاد کنفرانس خبری برگزار کرد که نه تنها به منزله اعلام حمایت رییس جمهوری سابق از نامزدی حمید بقایی بود که احتمال کاندیداتوری خود او هم به میان آمد زیرا قبل از آن نهی رهبری را مربوط به شرایط قبل دانسته و گفته بود «در این چند ماه شرایط دنیا تغییر کرده است».
 
هر چند در آن موقع روشن نشد منظور او از «تغییر شرایط»، انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکاست یا درگذشت هاشمی رفسنجانی اما اندکی بعدتراحتمال قوی تر این بود که مراد او این است که نهی به خاطر « دوقطبی نشدن» انتخابات بوده و حال که ابراهیم رییسی در راه است و انتخابات دو قطبی می شود اتفاقا اوست که می تواند آن را از دو قطبی خارج و به سه ضلعی بدل کند.
 
اصول گرایانی که این بار با عنوان « جبهۀ مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» یا «جمنا» وارد صحنه شده بودند اعلام کردند بر سر معرفی و حمایت از سید ابراهیم رییسی مقام ارشد و سابق قضایی و تولیت آستان قدس رضوی به توافق رسیده اند اما ثبت نام « باقر قالیباف، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش و حمید رضا حاجی بابایی» را بلامانع می دانند تا چنانچه در نظر سنجی ها و مناظره ها یکی بر دیگری چربید از او حمایت کنند.
 
بر این پایه می توان گفت مهم ترین اتفاق فروردین 96 ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری است. جدای شهروندان عادی که می دانستند صلاحیت آنان تأیید نخواهد شد و از این فرصت بهره بردند تا در رسانه ها مطرح شوند و بار دیگر شگفتی همگان را از فقدان نظام حزبی برانگیختند تا کسانی چون خانم اعظم طالقانی که با ثبت نام مکرر خود بحث بر سر واژه « رجال» در قانون اساسی را به میان می کشد تا معلوم شود منظوراز رجل، «‌شخصیت برجسته سیاسی» است یا «‌مرد» ومعادل «ذکور»، خبر سازترین ثبت نام را محمود احمدی نژاد رییس جمهوری ایران در سال های 1384 تا 1392 انجام داد.
 
او که پس از نهی صریح و رسانه ای شدۀ رهبری در نیمۀ سال قبل اعلام کرده بود نه تنها خود قصد کاندیداتوری ندارد که از نامزد خاصی نیز حمایت نمی کند در فروردین 96 در گام اول کنفرانس خبری بر پا کرد و در 23 فروروین همراه حمید بقایی به وزارت کشور رفت و در میان شگفتی ناظران خود نیز ثبت نام کرد هر چند که تصریح کرد این کار را در حمایت از حمید بقایی انجام داده است.
 
حسن روحانی و ابراهیم رییسی هم روز جمعه 25 فروردین ثبت نام کردند و در روز آخر نیز همه منتظر «سورپریز» یا با تلفظ نسل جدید «سورپرایز» های تازه بودند و شنبه 26 فروردین 1396 این اتفاق افتاد.
 
نخست با ثبت نام «محمد باقر قالیباف» شهردار تهران که برای سومین بار به صحنه می آمد و کاندیداتوری او نشان می داد اضلاع اصول گرایی هنوز به توافق نرسیده اند. چندان که سنتی ها (مؤتلفه) پیشاپیش مصطفی میرسلیم را به کارزار فرستاده و احمدی نژاد و بقایی نیز راه خود را جدا کرده بودند.
 
حضور سه بارۀ قالیباف اما مشخص نمی کرد نامزد نهایی جمنا اوست یا رییسی و غافل گیری هنگامی کامل شد که اسحاق جهانگیری معاون اول هم در واپسین ساعات مهلت قانونی، ثبت نام کرد.
 
گفته شد که او به اصرار رهبران اصلاحات و به چند دلیل وارد صحنه شده است:
 
نخست این که احتمال می دادند با تعدد کاندیداها مانند سال 80 بخواهند رییس جمهوری مستقر را در گوشۀ رینگ قرار دهند و جهانگیری باید می‌آمد تا روحانی تنها نماند.
 
دوم به این دلیل که جایگاه حسن روحانی 96 با حسن روحانی 92 متفاوت بود و مانند چهار سال قبل شاید نتواند صراحت پیشه کند و ملاحظات و محظورات ریاست جمهوری در منظر دیگران او را از بیان پاره ای موارد باز دارد. حال آن که جهانگیری که ماشین دولت را در چهار سال قبل هدایت کرده بود هم از آمار و ارقام اطلاعات کافی داشت و هم می توانست صریح تر باشد.
 
سوم این که هر چند حسن روحانی با حمایت اصلاح طلبان رییس جمهوری شد و در این دوره هم از او پشتیبانی می کردند اما خود را نمایندۀ گفتمان اصلاح طلبی معرفی نمی کرد و بیشتر بر اعتدال گرایی تأکید می ورزید. اسحاق جهانگیری اما می توانست به نام اصلاح طلبان سخن بگوید و با انصراف نهایی نیز نشان دهد اصلاح طلبان نامزد داشتند اما کنار رفتند و چهارمی هم این که ولو بسیار کم احتمال باشد اما در صورت حذف روحانی به هر دلیل گزینه ای داشته باشند.
 
حسن روحانی در سخنان خود پس از ثبت نام در روز جمعه 25 فروردین مهم ترین دستاوردهای دولت خود در چهار سال قبل را چنین برشمرد:
 
دور شدن سایۀ جنگ، افزایش رشد اقتصادی از منفی 7 درصد به 7 درصد، کاهش نرخ تورم از 40 درصد به 7 درصد و اشتغال خالص به میزان 630 هزار نفر.
 
ساعتی بعد ابراهیم رییسی هم ثبت نام کرد و خود را کاندیدای متعلق به همه مردم ایران، گروه ها و جریانات معرفی کرد و بدین ترتیب روشن شد مایل نیست نامزد اختصاصی «جمنا» تلقی شود. با این حال تصاویر منتشره نشان می داد جمعی از نزدیکان یا مدیران دورۀ احمدی نژاد او را همراهی می کنند و آشناترین چهره در میان آنان فرهاد رهبر بود.
 
او برای این که هم به رییس جمهور روحانی طعنه بزند و هم شایعات مربوط به حقوق بشر را پاسخ گوید در همین سخنان گفت: « دورۀ نگارش حقوق شهروندی تمام شده و دیگر به انشا نیاز نداریم. بلکه باید در صحنۀ عمل، حقوق شهروندان را مستقر کنیم. مهم ترین معضل مملکت، بیکاری است و بالاترین درخواست مردم، اشتغال است».
 
روز بعد هم چنان که گفته شد باقر قالیباف ثبت نام کرد و مانند گذشته ترجیح داد به جای پاسخ به پرسش ها بیانیه ای را قرائت کند. او در دوران 12 سال شهرداری تهران نیز ترجیح داده بود با خبرنگاران خارج از مجموعه شهرداری رو به رو نشود و جز با رسانه های زیر مجموعه شهرداری تهران معمولا مصاحبه نمی کرد و تازه ترین مورد گفت و گویی بود که در سالنامه همشهری ( نوروز 96) منتشر شد. یکی از معدود سالنامه ها که هیچ تصویری از هاشمی رفسنجانی در آن نبود حال آن که درگذشت او مهم ترین خبر سال 91 به حساب می آمد.
 
قالیباف در نخستین موضع انتخاباتی و در سومین حضور خود در انتخابات گفت: «تنها 4 درصد مردم از وضع موجود رضایت دارند» و « امروز 26 فروردین 96 به مردم تعهد می دهم با تشکیل دولت مردم، درآمد مردم را به دو و نیم برابربرسانم و 5 میلیون شغل ایجاد کنم و نظام مالیاتی کشور را به نفع 96 درصد دیگر تغییر دهم.»
 
چون قصد گفت و گو نداشت و بیانیه را قرائت می کرد این پرسش را خود از زبان دیگران مطرح کرد که چرا مردم باید به قالیباف اعتماد کنند و در پاسخ 4 دلیل آورد:
 
«چون نه پشت میز کار که با لباس کار مدیریت می کنم، چون از تیمی پُر انرژی با روحیۀ جهادی برخوردارم، چون برنامۀ عملیاتی و متکی به ظرفیت های بزرگ داخلی دارم و چون با تکرار انتخاب رییس جمهور فعلی فردای بهتری در انتظار نیست».
 
حملات تند قالیباف به روحانی نشان داد تصمیم یا توصیه سران اصلاحات به اسحاق جهانگیری با پیش بینی مناظره های پر حاشیه صورت پذیرفته است.
 
فروردین 96 را چنان که در صدر نوشتار هم آمد می توان به دو نیمۀ سرد و گرم تقسیم کرد. یگانه ابهام سیاسی در نیمۀ دوم البته نحوه مواجهه شورای نگهبان با تعیین صلاحیت ها بود و این که احمدی نژاد خود کنار می رود یا تا تأیید صلاحیت حمید بقایی را دریافت نکند از صحنه خارج نمی شود.
 
امید اول او این بود که به خاطر نماندن او بقایی را تأیید کنند. در مرتبۀ بعد برای تبدیل انتخابات دو قطبی به سه ضلعی خود او را یا این که هزینه رد صلاحیت یک «رییس جمهور سابق/ کاندیدا»ی دیگر را تحمیل کند. فروردین 96 با این بیم و امیدها به پایان رسید.
نظرات شما
پیشخوان