دکتر سروش در شک و تردید اعتقادی
مهدی آیتی
بررسی و مطالعه سیر تفکر دکتر سیدعبدالکریم سروش، فیلسوف معاصر در گفتار و تالیفاتش نشان میدهد که وی همانند هر محقق و دانشمند دیگری در برخی زمینههای اعتقادی، فلسفی و عرفانی کارش را از یقین شروع کرده و به شک و تردید رسیده است.
طبیعی است که هر عالمی ممکن است در سیر تحول و تکامل فکری خود چنین شرایطی را پیدا کند ولیکن آنچه جای بحث و تامل دارد این است که معمولاً عالمان دینی کمتر جرات ساختارشکنی داشته و کمتر شجاعت و جسارت بیان عقلی و حرف دل خود را در حوزه مسائل دینی و اعتقادی دارند.
در دنیای فوق پیشرفته علوم تجربی و عقلی دیگر کسی نمیتواند همانند قرنهای گذشته به دین و مذهب نگاه ثابت و جامد داشته باشد و همین تغییر و تحولات شگرف که در زندگی فکری، تجربی و اعتقادی بشر به وجود آمده امثال دکتر سروش را هم از ساحل آرام اطمینان و یقین به دریای مواج شک و تردید کشانیده است.
به طور مسلم امروز کم نیستند عالمان دینی چه در اسلام و چه در سایر ادیان و مذاهب که به اصول و فروع اعتقادات دینی خود با شک و تردید مینگرند و پایههای عقلی و علمی اعتقادات سنتی خود را احیاناً سست و بیاساس میبینند. از طرف دیگر بسیار کم هستند کسانی که جسارت و شهامت ابراز و اظهار عقاید خود را داشته باشند.
گمان میرود اگر وضع به همین منوال باشد چه بسا در سالهای آینده شاهد اعترافات جدیدی از سوی سروش، مجتهد شبستری، کدیور و دیگر پژوهشگران دینی و اسلامی باشیم که نه تنها فروع دین، بلکه اصول اساسی اعتقادی اسلام را به زیر سوال ببرند و به چالش بکشند.
اگر قبول کنیم که شک و تردید پایه اساسی رشد، تحول و تعالی فکر، اندیشه، علم و دانش بوده و خواهد بود پس جای هیچگونه نگرانی نیست اگر امثال سروش هم از اعتقادات محکم و صلب دینی به عرصه اندیشههای پرشک و تردید کشیده شوند و بحثهای جدیدی را در رابطه با وحی، قرآن، مهدویت و غیره به محافل عمومی بکشانند.
اگر امروز میبینیم که پاپ فرانسیس، رهبر مسیحیان جهان به بعضی از اعتقادات دینی مسیحیت مثل مسئله آفرینش، شیطان، بهشت و جهنم با شک و تردید مینگرد و سخن میگوید و باب تازهای را در میان بهت و حیرت اسقفها و کشیشهای کلیسا میگشاید پس بسیار طبیعی خواهد بود اگر در آینده نه چندان دور شاهد آن باشیم که دانشمندان دینی در اصول و فروع اسلام و ادیان دیگر بابهای تازهای از شک و تردید را باز کنند و چالشهای جدید اعتقادی را برای مردم مطرح نمایند.
به نظر میرسد در آینده نزدیک در مبحث گفتوگوی ادیان و مذاهب آنچه میتواند نقطه اتصال و اشتراک ادیان باشد این است که عالمان ادیان بزرگ جهانی بتوانند به بسیاری از عقاید باطل و سست و خرافی و بیاساس دینی خود با شک و تردید بنگرند و باب تحقیق و پژوهش علمی و عقلی را در این مباحث باز کنند و آنگاه شاهد آن باشیم که در اشتراک و تقریب مذاهب آنچه در اعتقادات مردم جهان مطرح میشود بایستی براساس علم و عقل باشد و آنچه به دور از دانش و خرد باشد لاجرم از صفحه تاریخ ذهن بشر پاکسازی خواهد شد.
طبیعی است که هر عالمی ممکن است در سیر تحول و تکامل فکری خود چنین شرایطی را پیدا کند ولیکن آنچه جای بحث و تامل دارد این است که معمولاً عالمان دینی کمتر جرات ساختارشکنی داشته و کمتر شجاعت و جسارت بیان عقلی و حرف دل خود را در حوزه مسائل دینی و اعتقادی دارند.
در دنیای فوق پیشرفته علوم تجربی و عقلی دیگر کسی نمیتواند همانند قرنهای گذشته به دین و مذهب نگاه ثابت و جامد داشته باشد و همین تغییر و تحولات شگرف که در زندگی فکری، تجربی و اعتقادی بشر به وجود آمده امثال دکتر سروش را هم از ساحل آرام اطمینان و یقین به دریای مواج شک و تردید کشانیده است.
به طور مسلم امروز کم نیستند عالمان دینی چه در اسلام و چه در سایر ادیان و مذاهب که به اصول و فروع اعتقادات دینی خود با شک و تردید مینگرند و پایههای عقلی و علمی اعتقادات سنتی خود را احیاناً سست و بیاساس میبینند. از طرف دیگر بسیار کم هستند کسانی که جسارت و شهامت ابراز و اظهار عقاید خود را داشته باشند.
گمان میرود اگر وضع به همین منوال باشد چه بسا در سالهای آینده شاهد اعترافات جدیدی از سوی سروش، مجتهد شبستری، کدیور و دیگر پژوهشگران دینی و اسلامی باشیم که نه تنها فروع دین، بلکه اصول اساسی اعتقادی اسلام را به زیر سوال ببرند و به چالش بکشند.
اگر قبول کنیم که شک و تردید پایه اساسی رشد، تحول و تعالی فکر، اندیشه، علم و دانش بوده و خواهد بود پس جای هیچگونه نگرانی نیست اگر امثال سروش هم از اعتقادات محکم و صلب دینی به عرصه اندیشههای پرشک و تردید کشیده شوند و بحثهای جدیدی را در رابطه با وحی، قرآن، مهدویت و غیره به محافل عمومی بکشانند.
اگر امروز میبینیم که پاپ فرانسیس، رهبر مسیحیان جهان به بعضی از اعتقادات دینی مسیحیت مثل مسئله آفرینش، شیطان، بهشت و جهنم با شک و تردید مینگرد و سخن میگوید و باب تازهای را در میان بهت و حیرت اسقفها و کشیشهای کلیسا میگشاید پس بسیار طبیعی خواهد بود اگر در آینده نه چندان دور شاهد آن باشیم که دانشمندان دینی در اصول و فروع اسلام و ادیان دیگر بابهای تازهای از شک و تردید را باز کنند و چالشهای جدید اعتقادی را برای مردم مطرح نمایند.
به نظر میرسد در آینده نزدیک در مبحث گفتوگوی ادیان و مذاهب آنچه میتواند نقطه اتصال و اشتراک ادیان باشد این است که عالمان ادیان بزرگ جهانی بتوانند به بسیاری از عقاید باطل و سست و خرافی و بیاساس دینی خود با شک و تردید بنگرند و باب تحقیق و پژوهش علمی و عقلی را در این مباحث باز کنند و آنگاه شاهد آن باشیم که در اشتراک و تقریب مذاهب آنچه در اعتقادات مردم جهان مطرح میشود بایستی براساس علم و عقل باشد و آنچه به دور از دانش و خرد باشد لاجرم از صفحه تاریخ ذهن بشر پاکسازی خواهد شد.
به امید روزی که همه بتوانند نظرات و عقایدشان را بدون لکنت زبان بیان کنند
یکی از چالش های اصلی در ایران تناقض های مذهبی وعدم مدیریت فرهنگهای غربی,عربی وملی است