نشنال اینترست سیاست خارجی ترامپ و مشاورانش در خاورمیانه را بررسی کرد
خطر رفتار غیردیپلماتیک آمریکا برای مقابله بانفوذ ایران در منطقه
منطق اولیه بخش عمده سیاستهای آمریکا در خاورمیانه ممانعت از «نفوذ» ایران بوده است. اما چنین برداشتی کلیتر از آن است که بتواند پایه و اساس یک سیاست عملی قرار بگیرد.
رویداد۲۴- منطق اولیه بخش عمده سیاستهای آمریکا در خاورمیانه ممانعت از «نفوذ» ایران بوده است. اما چنین برداشتی کلیتر از آن است که بتواند پایه و اساس یک سیاست عملی قرار بگیرد.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از نشنال اینترست، روی کار آمدن دولت ترامپ، روابط ایران و آمریکا را در انجمادی عمیق فرو برده است. دونالد ترامپ بارها ناخشنودی خود از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، توافق تاریخی هستهای ایران را نشان داده است.
انتصاب مایک پومپئو از سوی وی بهعنوان وزیر خارجه و سناریوی انتخاب جان بولتون بهعنوان مشاور امنیت ملی نشان میدهد که او خواهان اتخاذ سیاست بهمراتب افراطیتری نسبت به برجام است، حتی به قیمت انزوای آمریکا و دوری آن از متحدان اروپاییاش.
ترامپ گفته «زمانی که به توافق ایران نگاه میکنید، وحشتناک است؛ گمان میکنم رکس تیلرسون با آن مشکلی نداشت. من میخواهم یا آن را لغو کنم یا کاری درموردش انجام دهم، و او کمی متفاوت فکر میکرد. بنابراین دیدگاههای ما مشترک نبود. اما روند فکری ما با پومپئو بسیار شبیه به هم است.»
اما این ایده که واشنگتن میتواند بهسادگی مفاد هرگونه توافقی را بر ایران تحمیل کند یا اندیشیدن به دور تازهای از تغییر رژیم با حمله به تهران، نشان میدهد که بحث ایران تا چه اندازه از واقعیت فاصله گرفته است. مسئله دیگری که از واقعیت فاصله دارد این است که رفتار منطقهای ایران را بدون بررسی سیاستهای واقعی آن و دلایل آنها، «بیثبات کننده»، «شریرانه» یا «بدفرجام» بخوانیم. ایران یکی از دشمنان آمریکا است که گسترش نفوذ خود در سراسر خاورمیانه را دنبال میکند. اما رفتار با ایران بهعنوان یک دشمن دیرینه که نمیتوان با آن بهصورت دیپلماتیک تعامل کرد، خطر ایجاد یک پیشگویی خود محقق شونده را فراهم میکند.
گرچه ایران دیگر یک امپراتوری نیست، اما امروز یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه محسوب میشود. این کشور فضای فیزیکی محوری و گستردهای را از آن خود کرده است. جمعیت آن تقریباً با ترکیه برابر است، و خیلی هم کمتر از مصر نیست و از همه کشورهای عرب منطقه بیشتر است.
برای چنین کشوری، انجام چنین اقداماتی و برخورداری از نفوذ قابلتوجه در منطقهای که به آن تعلق دارد، طبیعی است –برای بسیاری از مردم ایران نیز این امر طبیعی است. این چشمانداز به هیچ ایدئولوژی ویژه یا راهبرد کلانی وابسته نیست. این دیدگاه به یک شخصیت سیاسی در جمهوری اسلامی یا انقلابی که این رژیم را ایجاد کرد هم وابسته نیست.
با توجه به موقعیت منطقهای ایران و اقداماتش در عراق و سوریه، واشنگتن باید از خود بپرسد که منافعش در خاورمیانه چگونه تحت تأثیر اقدامات ایران قرار گرفته، یا اصلاً تأثیرپذیری از آن داشته یا خیر. بزرگترین منفعت آمریکا در این منطقه ممانعت از شکلگیری یک هژمونی واقعی توسط یک قدرت خارجی در خاورمیانه است. در این زمینه خیلی نباید نگران بود، نه حتی در مورد ایران که مخارج نظامیاش یک پنجم عربستان و حتی کمتر از امارات و اسرائیل است.
ضمن اینکه هیچ ارتباط متقاعدکنندهای میان منافع آمریکا و مناطق ویژه فعالیت ایران، از جمله سوریه وجود ندارد. چه تفاوتی برای منافع آمریکا دارد که ایران به رژیم اسد در مقابل چالشهای اخیرش کمک میکند، آن هم با توجه به اینکه آمریکا نزدیک به پنج دهه است که با اسدها کنار آمده است؟ در این بازه زمانی هیچ اتفاقی نیفتاده که این رژیم یا روابطش با حامیانش به تهدیدی برای سهم آمریکا در منطقه تبدیل شود.
منطق اولیه بخش عمده سیاستهای آمریکا در خاورمیانه ممانعت از «نفوذ» ایران بوده است. اما چنین برداشتی کلیتر از آن است که بتواند پایه و اساس یک سیاست عملی قرار بگیرد، و این سؤال مهم را ایجاد میکند که: این نفوذ در چه جهتی مورد استفاده قرار گرفته است؟ این مسئله تفکر آمریکا درباره مقابله بانفوذ ایران را بیمعنی میکند. هر کشوری دارای درجهای از نفوذ در مرزهایش است؛ هدف باید این باشد که مخالفان را قانع به استفاده از آن نفوذ در جهت اهدافی کنیم که مطابق خواست ما است. در حال حاضر ایران در عراق، از نفوذ خود برای کمک به نابودی داعش، همچنین تقویت رژیم عراق و در درازمدت، اجتناب از جنگ ایران-عراق استفاده میکند. اگر افزایش نفوذ ایران جای نگرانی دارد، تاکنون بزرگترین عاملی که باعث تقویت آن شده، جنگی است که ایالاتمتحده در سال 2003 در این کشور به راه انداخت.
منطق ضدایرانی امروز آمریکا برای اعزام نیروی نظامی به خاورمیانه نیز دارای کیفیت چرخشی است. دلیل اعلام شده اعزام نیروهای آمریکایی به سوریه پساداعش یا حوزه خلیجفارس، مقابله با ایران است. اما تقریباً تنها روش ممکن که ایران محتمل است در ضربه زدن به منافع آمریکا در آن مشارکت داشته باشد، بمب و موشکهایی است که به همین نیروهای اعزامی اصابت میکند.