تاریخ انتشار: ۱۰:۴۸ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۷
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

جوایز سینمایی فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی؛ افتخار یا مایه ذلت؟

جشنواره‌های جهانی این فرصت را در اختیار فیلم‌سازان ایرانی قرار می‌دهد تا با سفر به جشنواره‌های مختلف و تماشای فیلم‌های سایر کارگردانان دنیا با فرهنگ اقوام مختلف آشنا شوند و همچنین به شناساندن فرهنگ ایرانی یاری رسانند.
افتخار و عزت یا مایه ذلت؟

رویداد۲۴ مازیار وکیلی: هر ساله جشنواره‌های زیادی در سطح جهان برگزار می‌شود. جشنواره‌هایی با جوایز فراوان و گردش مالی عظیم. جشنواره‌هایی که بسیاری از آن‌ها اعتبار زیادی ندارند و حضور در آن‌ها و بردن جایزه از آن جشنواره‌ها اتفاق مهمی تلقی نمی‌شود. اما وجود همین جشنواره‌ها است که باعث حضور فیلم‌سازان مختلف از سراسر جهان در جشنواره‌ای خاص می‌شود و همین حضور به تبادل فرهنگی می‌انجامد. تبادل فرهنگی که لازمه گفت‌وگو بین فرهنگ‌های مختلف است. کمتر پیش می‌آید که یک ایرانی با یک سنگالی، آلبانیایی، مغولستانی و آرژانتینی رایزنی و تبادل فرهنگی داشته باشد.

جشنواره‌های جهانی این فرصت را در اختیار فیلم‌سازان ایرانی قرار می‌دهد تا با سفر به جشنواره‌های مختلف و تماشای فیلم‌های سایر کارگردانان دنیا با فرهنگ اقوام مختلف آشنا شوند و همچنین به شناساندن فرهنگ ایرانی یاری رسانند.

سینمای ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره یکی از مشتریان دائم جشنواره‌های خارجی بوده است. در سال‌های پس از انقلاب، هیچ کالا و محصول فرهنگی به اندازه سینما برای ایران افتخار نیافریده است. سایر هنرهای ایرانی(ادبیات، هنرهای تجسمی، تئاتر، نقاشی و عکاسی) شاید جوایز و افتخاراتی برای ایران کسب کرده باشند اما این افتخارات چه به لحاظ کیفیت و چه به لحاظ کمیت به هیچ وجه با سینما قابل مقایسه نیست. به خاطر همین افتخارات فراوان و حضور دائم سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی است که توجه همه اقشار و گرایش‌های فرهنگی به سینما بیشتر از سایر هنرها است.

همه درباره سینما اظهار نظر می‌کنند و درباره فیلم‌ها موضع می‌گیرند. برای همین حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های جهانی از یک موضع‌گیری صرف فراتر می‌رود و گاهی بدل به یک تسویه حساب سیاسی می‌شود. در سال‌های اخیر دو رویکرد نسبت به حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های خارجی وجود داشته است. یک رویکرد متعلق به اصول‌گرایان و محافظه‌کاران فرهنگی است که حضور در جشنواره‌های خارجی را نه تنها افتخاری برای ایرانیان نمی‌دانند بلکه با توجه به مضامین فیلم‌های ایرانی پذیرفته شده در جشنواره‌های خارجی حضور در جشنواره‌های جهانی را مایه ذلت ایرانیان می‌دانند. آن‌ها بر این عقیده‌اند که فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های جهانی با سیاه‌نمایی و نشان دادن زندگی اسف‌بار ایرانیان توجه جشنواره‌های جهانی را جلب و به جوایز آن جشنواره‌ها دست پیدا می‌کنند. از طرف دیگر چون اکثر فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های جهانی متعلق به جریان روشنفکری است این گروه از فعالان فرهنگی وظیفه ذاتی خود می‌دانند که در مقابل این جریان که به زعم آن‌ها لیبرال و غرب‌زده است بایستد.

اما جریان روشنفکری سینمای ایران عقیده‌ای برعکس اصول‌گرایان دارد و معتقد است حضور فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های جهانی نه تنها باعث ذلت ایرانیان نیست، بلکه اعتقاد دارند حضور این فیلم‌ها باعث افتخار و عزت جامعه ایران می‌شود. آن‌ها معتقدند فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های جهانی اکثراً از وزارت ارشاد مورد تایید نظام مجوز می‌گیرند و وقتی چنین مجوزی برای فیلم‌ها صادر می‌شود دیگر نیازی به سخت‌گیری بیشتر نیست و حضور این فیلم‌ها در جشنواره‌های جهانی بلامانع است.

از طرف دیگر فعالان فرهنگی اصول‌گرا و برخی کارگردانان ایران عقیده دارند جشنواره‌های جهانی سیاست‌هایی متضاد و متناقض با سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران دارند. این گروه جشنواره‌ها را متهم به جانبداری از ارزش‌های غربی و لیبرالی می‌کنند و اعتقاد دارند زمانی یک کارگردان داخلی موفق به کسب جایزه از جشنواره‌های خارجی می‌شود که در برابر این ارزش‌ها کُرنش انجام دهد. اما آیا حق با اصول‌گرایان است؟ پاسخ به این سوال قدری پیچیده است و مستلزم دقت فراوان. بله تا حدی سیاست‌های جشنواره‌های جهانی در تضاد با ارزش‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. مدتی است که جشنواره‌های جهانی به فیلم‌هایی که مضامین متفاوت جنسیتی دارند توجه نشان می‌دهند. همین چند سال پیش بود که جشنواره فیلم کن فیلم عبدالطیف کشیش را بر گذشته فرهادی ترجیح داد و جایزه اصلی خود را به این فیلم اعطا کرد.

اما از طرف دیگر نباید این مسئله را از نظر دور داشت که فیلم‌های حاضر در جشنواره‌های خارجی اغلب مضامین مورد علاقه جشنواره‌ها را دنبال نمی‌کنند. اگر از نگاه‌های تنگ نظرانه سیاسی بگذریم "گذشته"، "جدایی" و حتی "درباره الی" به شدت وابسته به فرهنگ بومی ایران هستند و فیلم‌های اصغر فرهادی با تکیه بر همین فرهنگ توانسته‌اند به جشنواره‌های خارجی راه پیدا کنند.

در تحلیل یک فیلم نمی‌توان بحث فرم و محتوا را از هم جدا کرد، این بزرگترین اشتباه فعالین فرهنگی اصول‌گرا است که این دو ساحت بسیار مهم را از هم جدا می‌کنند. آن‌ها با تکیه بر مضمون یک فیلم شروع به حمله یا دفاع از آن فیلم می‌کنند. مثلاً چون تنگه ابو قُریب درباره دفاع مقدس است از آن دفاع می‌کنند و به این دلیل که فروشنده را نماد بی‌غیرتی می‌دانند به آن حمله می‌کنند. این درحالی است که ساحت سینما بسیار پیچیده‌تر از این نگاه مضمون زده است.

فیلم‌های فرهادی، فیلم‌های خوبی هستند چون هم‌نشینی موزون فرم و محتوا در آن‌ها به چشم می‌خورد، درست مثل فیلم‌های مهدویان. وگرنه از فیلم‌های اصغر فرهادی در این سال‌ها فراوان تقلید شده است. هیچ کدام از این تقلیدها هم به اندازه آثار فرهادی مورد توجه جهانیان قرار نگرفته است. پس نمی‌توان و نباید تنها با تکیه بر مضمون یک فیلم به آن فیلم حمله کرد و گفت: چون مرد فیلم فروشنده بی‌غیرت است، فروشنده در جشنواره کن مورد توجه قرار گرفته. یا چون فیلم مهدویان درباره انتقام گیری است مهدویان فاشیست است. این نگاه‌ها مضمون زده بیشتر از آن‌که یک تحلیل پخته سینمایی باشد یک تصفیه حساب سیاسی است.

یادمان نرود کارگردانانی مثل فرهادی، جلیلوند و کاهانی مجوزهای لازم برای فیلم‌سازی را از وزارت ارشاد دریافت می‌کنند و به قوانین و حساسیت‌های کشور واقف هستند. آن‌ها هیچ‌گاه نمی‌توانند به سراغ بسیاری از مفاهیمی که مورد نقد اصول‌گرایان و محافظه‌کاران فرهنگی است بروند. به همین خاطر نمی‌توان آن‌ها را به غرب‌زدگی متهم کرد. این اتهام زمانی معنا دارد که آن مشکل در جامعه ایران وجود نداشته باشد، مثلاً نمی‌توان به وحید جلیلوند اتهام زد چرا به زندگی حاشیه‌نشینان پرداخته است. حاشیه‌نشینی یک واقعیت انکارناپذیر در جامعه امروز ایران است. نمی‌توان به فرهادی گفت به مسئله جدایی نپردازد وقتی که مسئولان این حوزه مدام از بالا رفتن آمار طلاق و غلبه ازدواج سفید بر ازدواج رسمی صحبت می‌کنند. پس سیاه‌نمایی که مدام توسط فعالین فرهنگی جامعه اصول‌گرا تکرار می‌شود اتهامی بی‌پایه و اساس است. این مسائل بخشی از واقعیت‌های دردناک جامعه ایران است که در آثار کارگردانان ایرانی بازتاب پیدا می‌کند.

حالا چرا جشنواره‌های جهانی به این آثار توجه نشان می‌دهند؟ جواب این سوال واضح است، به همان دلیلی که دوستان اصول‌گرا ما از یک کارگردان مارکسیست نه چندان مطرح صرفاً به خاطر مواضع ضدآمریکایی‌اش دعوت می‌کنند تا در جشنواره فیلم عمار حضور یابد.

نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان