تاریخ انتشار: ۱۰:۱۸ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۷
گزارشی از از رونق بازار كار نگهداري سالمندان و كودكان؛

مهندسی برق دارم اما پرستار یک پیرزن هستم/ بیشتر پرستاران خانگی افسردگی دارند

این روزها، فضاي مجازي و صفحات آگهي‌هاي رايگان در شبكه‌هاي اجتماعي، مملو از آگهي‌هاي پرستار خانگي، نگهداري سالمندان و كودكان در منزل و ... است كه عمده افرادي كه اين آگهي‌ها را مي‌دهند، تخصصي در حرفه خود ندارند. اين افراد كه عمدتا از فشار اقتصادي اين روزهاي جامعه به ستوه آمده و در جست‌وجوي شغلي آبرومند بر آمده‌اند.
مهندسی برق دارم اما پرستار یک پیرزن هستم/ بیشتر پرستاران خانگی افسردگی دارند
رویداد۲۴  لیلا هر روز از ساعت 8 صبح به خانه پیرزن می‌آید و تا ساعت 8شب، از پیرزنی پرستاری می‌کند و می‌رود. فقط پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها، بچه‌های پیرزن، برای نگهداری‌اش می‌آیند و برای 5روز در هفته، یک‌میلیون‌تومان دستمزد به لیلا می‌دهند. 

پیرزن، آلزایمر دارد و مدام همه‌چیز را فراموش می‌کند. گاهی یک سوال را بیشتر از 10‌بار از لیلا می‌پرسد. گاهی هم او را با اسم‌های مختلف دوستان یا دخترانش صدا می‌کند و می‌خواهد برایش از خاطرات روزهای گذشته بگوید. لیلا کنارش می‌نشیند و داستان سرهم می‌کند. اما گاهی که حوصله ندارد و نمی‌داند باید چه بگوید، اشکش درمی‌آید و دلش می‌خواهد همه‌چیز را بگذارد و برود. او در دانشگاه تهران، مهندسی برق خوانده و حالا که هشت سال از فارغ‌التحصیلی‌اش می‌گذرد، نتوانسته کاری مرتبط با رشته‌تحصیلی‌اش پیدا کند. 

می‌گوید: «رتبه کنکورم در رشته ریاضی، خوب بود و همه گفتند رشته‌های مهندسی را بزن. من هم رشته مهندسی برق دانشگاه آزاد، در شهر بجنورد قبول شدم و رفتم. اما هیچ علاقه‌ای به رشته درسی‌ام نداشتم. اصلا یادم نمی‌آید چطور واحدهایم را قبول می‌شدم. چهارسال درسی‌ام، 6ساله تمام شد و من ماندم با مدرکی که هیچ‌چیزی ازش نمی‌دانم. برگشتم تهران و دیدم همکلاسی‌های نخبه من هم نتوانسته‌اند جایی با این مدرکشان استخدام شوند. یکی رفته شرکت تبلیغاتی کار می‌کند و دیگری در جایی، مدیرداخلی است. من هم در یک شرکت خصوصی، استخدام شدم اما آنجا با ريیس شرکت مشکل پیدا کردم و نتوانستم دوام بیاورم. پدرم از این اتفاق، ناراحت شد و گفت باید شغلی پیدا کنم که زیاد با جامعه در ارتباط نباشد. من هم در روزنامه گشتم و اینجا را پیدا کردم. حالا هرروز از صبح تا شب، پیش این پیرزن هستم و کارهایش را انجام می‌دهم. افسردگی شدید دارم و روزهای پنج‌شنبه و جمعه هم نمی‌توانم از خانه بیرون بروم.» 

لیلا، این‌ها را می‌گوید و می‌رود تا غذای پیرزن را گرم کند و برایش بیاورد. می‌گوید: «مردم، تصور خوبی از پرستارهای خانگی ندارند و مثل آدم‌های نامعتبر به آدم نگاه می‌کنند یا خیال می‌کنند که ما می‌خواهیم مادر و پدر پیرشان را اذیت کنیم. به ما فشار وارد می‌کنند. توقع دارند که از صبح تا شب، توی خانه کار کنیم. نمی‌دانند که پرستارهای خانگی، چقدر افسرده هستند و از سر ناچاری، وارد این شغل شده‌اند. آن‌ها که می‌گویند به این شغل علاقه داریم، خیلی کم‌اند.»

لیلا، این‌ها را می‌گوید و به پیرزن نگاه می‌کند که زل زده به چشم‌هایش. پیرزن می‌گوید: «شما خونه‌تون همین نزدیکه؟» بارها این را با شادی و خنده و ناراحتی می‌پرسد و درآخر، قهر می‌کند و رویش را می‌کند به دیوار مقابل تختش.

از بیکاری پرستار خانگی شدم

سمیه، درسش را در دانشگاه نیمه‌کاره رها کرده و مدتی در یک آرایشگاه زنانه مشغول بوده. می‌خواسته برای خودش یک آرایشگاه مستقل راه بیندازد که از تامین هزینه‌هایش برنیامده. مدتی کار کرده و بعد از پلمب آرایشگاهش، آمده تا پرستار شود. او تمام روزهای هفته، برای مراقبت از پیرمردی که خانه‌اش در خیابان ستارخان است، به آنجا می‌رود. یک‌روز زودتر و یک‎روز دیرتر. حقوقش یک‌میلیون و پانصدهزارتومان است که هرماه، نیمی از آن را به مادرش می‌دهد و نیمی دیگر را خودش خرج می‌کند. 

می‌گوید: «مردم خیلی‌کم به پرستارهای خانگی اعتماد می‌کنند. من اول به استخدام یک شرکت درآمدم که کارش این بود که برای بیماران، معلولان و سالمندان، پرستار می‌فرستاد. یک سفته پنج میلیونی ‌دادم و دونفر هم معرفم شدند. تقریبا همه زن‌ها و مردهایی که برای پرستاری می‌آیند، این مدارک را می‌دهند. اما من آدم‌هایی را می‌شناسم که به اسم پرستار یک هفته در یک خانه بالای شهر مانده‌اند و اموال صاحبخانه را برداشته‌اند و برده‌اند. یا اینکه معلولان را اذیت کرده‌اند. البته این ربطی به ما ندارد. بالاخره همه‌جا، خوب و بد پیدا می‌شود.

حقوق من، ماهی یک‌میلیون و پانصدهزارتومان است که کرایه رفت و برگشتم هم نمی‌شود. شب‌ها اگر بخواهم دیروقت به خانه بروم، باید آژانس بگیرم که برایم اصلا به‌صرفه نیست اما چاره‌ای هم ندارم.» 

سمیه هم افسرده است. او در کنار یک زن معلول 50ساله، صبح را شب می‌کند. اما در کنارش، هم بافتنی می‌بافد و هم قلاب‌بافی می‌کند. حالا که دارد زمستان می‌آید، مشتری‌هایش هم زیاد شده‌اند. می‌گوید: «وقتی می‌بافم، به چیزی فکر نمی‌کنم.»

رگ دست‌هایش، بیرون زده و از دردپا شکایت دارد. می‌گوید: «وزن خانمی که از او پرستاری می‌کنم، زیاد است و هرروز باید چندبار جابه‌جایش کنم. این باعث می‌شود که دست‌هایم درد بگیرند.»

سمیه، از شرکت‌هایی که در قالب شرکت‌های ارائه خدمات پرستاری فعالیت می‌کنند هم ناراضی است و می‌گوید: «آن‌ها فقط به فکر گرفتن پورسانت خودشان هستند و دل‌شان برای پرستار نمی‌سوزد. اغلب آن‌ها مجوز ندارند؛ چون برای گرفتن مجوز، باید دوندگی زیادی انجام دهند. کسی که تا فوق‌دیپلم درس خوانده و حالا به‌خاطر بیکاری، می‌رود آسان‌ترین کار را انتخاب می‌کند و پرستار خانگی می‌‌شود، هیچ‌وقت حاضر نیست چندماه در این اداره و آن اداره بدود تا مجوزهای لازم برای کارش را بگیرد. یا اصلا دوره‌هایی برای این کار ببیند تا بتواند راحت‌تر در شغلش ظاهر شود».

80 درصد خدمات پرستاری درمنزل بر عهده غیرمتخصصان

حرف‌های این دوپرستار خانگی در حالی مطرح می‌شود که هیچ کدام‌شان هیچ دوره ای را برای آموزش مهارت‌های پرستاری در منزل را ندیده‌اند و تنها از روی تجربه‌ای که دارند کار مراقبت از بیماران را انجام می‌دهند.

اين روزها، فضاي مجازي و صفحات آگهي‌هاي رايگان در شبكه‌هاي اجتماعي، مملو از آگهي‌هاي پرستار خانگي، نگهداري سالمندان و كودكان در منزل و ... است كه عمده افرادي كه اين آگهي‌ها را مي‌دهند، تخصصي در حرفه خود ندارند. اين افراد كه عمدتا از فشار اقتصادي اين روزهاي جامعه به ستوه آمده و در جست‌وجوي شغلي آبرومند بر آمده‌اند، با تصوراينكه نگهداري از سالمندان و كودكان در حد تر و خشك كردن آن‌هاست، به دنبال پرستاري در منزل هستند.

هزينه‌هايي هم كه اين گروه از افراد دريافت مي‌كنند، كفاف سپري شدن بخشي از روزهاي زندگي را مي دهد بي آنكه تخصصي در كار خود داشته باشند. 


دکتر اصغر دالوندی، رئیس سازمان نظام پرستاری کشور با اشاره به اینکه تعداد مراکز خدمات مراقبت در منزل و میزان حمایت‌های وزارت بهداشت از این مراکز و میزان استقبال بیماران از آن گفت: «حدود ۱۲۰۰ تا ۱۷۰۰ مرکز خدمات مراقبت پرستاری در منزل مجوز دریافت کرده‌اند اما اکنون آمار دقیقی نداریم که چند تا از این مراکز فعال هستند چون نظارت خوبی بر این مراکز نمی‌شود». 

او همچنین درباره تعرفه‌های خدمات مراقبت پرستاری در منزل گفت: «در حال حاضر چیزی به نام تعرفه‌ها نمی‌تواند وجود خارجی داشته باشد و نقد ما این است که ۸۰ درصد این مراکز توسط نیروهای غیرحرفه‌ای و نیروهایی که پرستار نیستند، اداره می شود.

پرستار در شهری مانند تهران نمی‌تواند با تعرفه تزریق آمپول که هشت هزارتومان اعلام شده در این مراکز فعالیت کند و این کار عاقلانه نیست». اما نکته مهم این است که وظیفه نظارت بر خدمات پرستاری در منزل بر عهده وزارت بهداشت است.

دالوندی درباره این موضوع نیز می گوید:« نظارت‌ بر این مراکز فعلا بر عهده وزارت بهداشت است، ظاهرا در قانون سازمان نظام پرستاری نیز موضوع نظارت بر این مراکز آمده است».

رئیس سازمان نظام پرستاری کشور درباره بیمه پرستاران داخل منزل با بیان اینکه تا وقتی پوشش بیمه‌ای برای این خدمات برقرار نشود، خدمات مراکز مراقبت در منزل نهادینه نخواهد شد نیز گفت:« باید بیمه‌ها در این زمینه ورود کنند تا پولی که الان در بیمارستان‌ها هزینه می شود برای خدمت پرستاری در منازل هزینه شود، زیرا هزینه خدمات پرستاری در بیمارستان‌ها بسیار گران است به‌طوری‌که هزینه نگهداری یک تخت بیمارستانی یک میلیارد تومان است». 

ريیس کل نظام پرستاری کشور درباره فعالیت دختران و زنانی که جذب این کار می‌شوند بدون اینکه تخصصی داشته باشند، می گوید:«هم اکنون ۸۰ درصد خدمات پرستاری در منزل توسط غیر پرستار صورت می‌پذیرد و خدمات پرستاری در منزل توسط باجی - آباجی انجام می‌شود و باید مردم بدانند که خدمات پرستاری در منزل هم اکنون در کنترل پرستار‌ها نیست. در حال حاضر تعرفه پرستاری در منازل آنقدر پایین است که پرستاران می‌توانند از کار و شیفت خود بزنند و به این خدمات بپردازند. مثلا هزینه یک تزریق در منزل هشت هزار تومان تعیین شده است و مسلما پرستار نمی‌تواند برای هشت هزار تومان جدا از هزینه کرایه از این سوی شهر به آن سوی شهر برود.»

تمام خدماتی که در بیمارستان است در منزل هم قابل اجراست

نزدیک به 60 سال از آغاز طرح پرستاری در جهان می‌گذرد و دنیای امروز هر چه بیشتر به سمت مراقبت از بیمار در منزل به جای بیمارستان می‌رود اما هنوز در ایران اقدامات لازم برای این کار فراهم نشده است.

محمد شریفی مقدم، قائم مقام سازمان نظام پرستاری کشور در گفت و گو با قانون دراین باره گفت: «به علت نیاز مردم به مراقبت در منزل، از دهه ۷۰ این کار آغاز شد. حاکمیت اگر برای نیاز مردم راه‌کار ‏قانونی ارائه نکند، مسیر غیرقانونی شکل می‌گیرد. در سال ۷۸ آیین نامه مراکز مشاوره و ارائه خدمات پرستاری در منزل به تمام ‏دانشگاه‌های علوم پزشکی ابلاغ شد و حدود هزار مرکز برای اخذ مجوز اقدام کردند. در همان سال تعرفه‌ای نیز برای این کار در نظر ‏گرفته شد تا دو سال پیش که دوباره این موضوع مطرح شد».‏ 

دبیرکل خانه پرستار در ادامه افزود:« مهم‌ترین بحث این است که خدمات این مراکز در گذشته تحت پوشش بیمه نبود. در سال ۹۵ به علت ‏نیاز مردم و فشار افکار عمومی، معاونت درمان تعرفه‌هایی را در نظر گرفت که واقعا غیرواقعی است. به طور مثال تزریق در منزل ‏مبلغ هشت هزار تومان و یک ساعت مراقبت در منزل ۱۸ هزار تومان است. در حالی‌که در همان سال هزینه یک ساعت کار پرستار ‏برای دولت در بیمارستان‌ها ۴۵ هزار تومان بود‏». 

او در ادامه با بیان اینکه تعرفه‌های خدمات پرستاری در منزل غیرواقعی است، اظهار کرد: «تعرفه پیشنهادی سازمان نظام پرستاری در همان ‏سال ۹۵ در شورای عالی بیمه طرح شد، اما تصویب نشد.‏ همچنین تمام خدماتی که در بخش ویژه بیمارستانی ارائه می‌شود، در منزل نیز می‌تواند انجام شود. هدف این است که مردم ‏خدمات ایمن از مراکز مجاز دریافت کنند. مراکزی که بتوان بر آن‌ها نظارت کرد و خدمات آن‌ها قابل پیگیری باشد. در حال حاضر ‏‏۹۰ درصد خدمات مراقبت در منزل در تهران توسط افراد غیرمجاز ارائه می‌شود.‏‏

نظرات شما
پیشخوان