تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۰۲ تير ۱۳۹۵

مقصراول تضییع حقوق زنان خودشان هستند

سایت خبری تحلیلی تدبیر 24 طی مطلبی با اشاره به وضعیت حقوقی افراد در جامعه آورده است :‌نوع نگرش به زنان و پذیرش این نوع نگاه توسط خود آنها را یک فرایند فرهنگی می‌داند و معتقد است برای حل آن یک مبارزه اجتماعی لازم است، تا زنان وارد میدان‌های جدیدی شده و کنشگر سیاسی و اجتماعی شوند.

 سایت خبری تحلیلی تدبیر 24 طی مطلبی با اشاره به وضعیت حقوقی افراد در جامعه آورده است :‌نوع نگرش به زنان و پذیرش این نوع نگاه توسط خود آنها را یک فرایند فرهنگی می‌داند و معتقد است برای حل آن یک مبارزه اجتماعی لازم است، تا زنان وارد میدان‌های جدیدی شده و کنشگر سیاسی و اجتماعی شوند.

این مطلب حاصل گفت و گوی فاطمه قوتی با سید محمد امین قانعی راد جامعه شناس 61 ساله و رییس انجمن جامعه شناسی ایران است.

در ادامه این مطلب آمده است : - رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران فرایند غیرسیاسی کردن جامعه را مشمول هم مردان و هم زنان می‌داند. او معتقد است اهمیت عامل اقتصادی در کشور ما باعث شده زنان بیش از همه و در رسانه‌های مختلف، خاصه در رسانه ملی به عنوان عامل مصرف نگریسته شوند.

«قانعی راد» البته در این مسیر آنچه مهم و سرنوشت‌ساز است، پرداختن به موضوع انسانیت و تحقق یک جامعه انسانی است. در ادامه گفت‌وگوی «آرمان» را با «دکتر محمدامین قانعی راد» می‌خوانید:
از نگاه شما نوع تعامل زن با رسانه و رسانه با زن باید چگونه باشد؟

زنان می‌توانند منفعل باشند و بعد این سوال را بپرسند که رسانه برای آنها چه‌کاری انجام داده است؟ اما از طرف دیگر می‌توانند کنشگر اصلی در عرصه رسانه باشند و به عنوان مدیران نشریات، مطبوعات، مجلات، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی ایفای نقش کنند و محتوای درستی برای بازنمایی هویت درست زنان در رسانه‌شان تولید کنند.
اما امروز زنان در بدنه رسانه‌های کشور حضور چشمگیری دارند.

بله، خوشبختانه زنان در عرصه رسانه کنشگر بوده‌اند و به طور گسترده در رسانه‌ها فعال هستند، اما هنوز مدیریت رسانه‌های ما مردانه است و زنان به عنوان مسئول یا سردبیر حضور کمرنگ‌تری دارند. هرچند در برخی نشریات که مختص زنان است حضور مدیریتی داشته‌اند
.
به طورکلی می‌توان گفت زنان در عرصه رسانه به عنوان کارشناس رسانه حضور خوبی دارند اما در عرصه مدیریت رسانه خیر؛ باید از زنان روزنامه‌نگار پرسید شما خودتان برای بازنمایی هویت واقعی و درست زنان چه فعالیتی کرده‌اید؟
درواقع اگر خلایی در این زمینه وجود دارد، بخشی از آن به خود زنان بازمی‌گردد.

فعالیت دیگری که زنان می‌توانند انجام دهند این است که وارد مطبوعات تخصصی با نگاه علمی یا عمومی شوند که به طور ویژه مربوط به زنان است. عامه فرهیخته نیز می‌توانند از آن استفاده کنند و مسئولیت را هم خود زنان بر عهده داشته باشند. البته در حال حاضر مجلات زیادی برای زنان منتشر می‌شود اما بخش عمده آن مجلات سبک زندگی است.

رسانه‌های کشور فارغ از حضور یا عدم حضور زنان در بدنه‌شان، در زمینه بازنمایی هویت واقعی زنان چگونه عمل کرده‌اند؟

نشریاتی که منتشر می‌شوند نیاز به بازار دارند و این موضوع مسئولیتی را برای آنها به وجود می‌آورد تا آن را به فروش برسانند؛ بنابراین طبیعی است بازنمایی هویت واقعی زن، دغدغه اصلی رسانه‌های ما نیست.

حتی مجلاتی که به‌صورت تخصصی برای زنان منتشر می‌شوند، بیش از همه به سبک زندگی می‌پردازند. مجلات تخصصی و فصلنامه‌های علمی و پژوهشی برای زنان و در دانشگاه‌ها وجود دارد که تعداد قابل‌ملاحظه‌ای نیز هستند اما حتی این مجلات توسط اساتید زن هم خوانده نمی‌شود؛ بنابراین بیش از همه کاربرد آکادمیک دارد و به نیازهای جامعه پاسخ داده نمی‌شود.

درنتیجه آنچه در دانشگاه منتشرمی‌شود،دربیرون از دانشگاه وتوسط زنان خوانده نمی‌شود و آنچه در بیرون از فضای دانشگاهی منتشر می‌شود مربوط به سبک زندگی است که ممکن است از زن ، بازنمایی یک فرد مصرف‌کننده، مدرن، دارای دغدغه‌های بهداشتی و زیبایی و آرامش را ارائه دهد و مورد استقبال هم قرار می‌گیرد؛ اما خلا وجود نشریاتی احساس می‌شود که عامه فرهیخته بتوانند درک کنند و پیچیده و تخصصی نباشند، به مسائلی بپردازند که لزوما مربوط به سبک زندگی نباشد یا اگر هم باشد به شیوه مجلات زرد نباشد؛ در حقیقت به مسائل و مشکلات قشرهای مختلف بپردازد و زنان را به عنوان یک انسان، کنشگر سیاسی و فعال اجتماعی معرفی کند. چنین نشریاتی، نیاز واقعی امروز جامعه است.

مشکل از کجا ناشی می‌شود که رسانه‌ها در کشور ما کارکردی که باید را ندارند؟ این موضوع فرهنگی است و به مساله مطالعه کم مردم باز می‌گردد یا ناشی از مسائل دیگری است؟

مشکل اساسی ما همین است که مطبوعات در جامعه ایران کم مورد مطالعه قرار می‌گیرند که بخشی از آن به آموزش مدرسه‌ای بازمی‌گردد. ما کتاب‌خوانی و مجله‌خوانی را به کودکان یاد نمی‌دهیم و آنها بیشتر در مدارس متون تخصصی را برای امتحان می‌خوانند. ما آدم‌هایی که آبونه مجله باشند یا هرروز روزنامه بخوانند کم داریم. این مساله هم در بین زنان وجود دارد و هم مردان.

میزان شیوع این مساله در بین زنان و مردان تفاوتی دارد؟


در بین زنان شاغل شاید به دلیل گرفتاری‌هایی نظیر اشتغال و اداره امور خانه این موضوع بیشتر است و زنان خانه‌دار هم اگر مجله بخوانند به موضوعات سبک زندگی، زندگی خوب، آشپزی و... علاقه نشان می‌دهند.

فکر می‌کنید که این موضوع به کارکرد فرهنگ در کشور ما بازمی‌گردد؟
طبیعتا به فرهنگ بازمی‌گردد. نقش زن خانه‌دار در ایران نقش پررنگی است و ممکن است تا اطلاع ثانوی هم وجود داشته باشد. علاوه بر زنان خانه‌دار، زنان شاغل هم این سطح از مطالعه را ندارند و شاید در برخی مواقع زن خانه‌دار فرصت بیشتری برای مطالعه دارد تا یک زن شاغل.

کدام رسانه‌ها می‌توانند تاثیر بیشتری بر تغییر نگرش زنان داشته باشند؟

صداوسیما، سینما و شبکه‌های اجتماعی گستره بیشتری دارند. مطالعه کمتر شده اما زنان عضو شبکه‌های اجتماعی هستند و خانواده‌ها به سینما می‌روند. با توجه به بعد تصویری که سینما و تلویزیون دارند و تصاویر و کلیپ‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود، تاثیرگذاری بیشتری نسبت به مطبوعات دارند.

باید آنچه را درباره زنان در این رسانه‌ها بازنمایی می‌شود را مورد بررسی قرار دهیم. شبکه‌های اجتماعی از پایین ‌دست خود زنان است و عضو آن هستند، سینما بیشتر دست روشنفکران و نخبگان فرهنگی است، رسانه ملی توسط دستگاه رسمی کشور اداره می‌شود.

در عمل شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های بسیار تاثیرگذاری هستند. چرا که درباره سینما باید گفت این رسانه مدتی دچار رکود شده بود و به‌تازگی رونقی دوباره پیدا کرده و اگر روشنفکران در این عرصه بتوانند پیام‌هایی را تولید کنند که بازنمایی بهتری از تصویر زنان داشته باشد، می‌تواند موثر باشد. از طرف دیگر، همین سینما ازآنجا‌ که می‌خواهد به بازار و گیشه دسترسی داشته و فروش بیشتری داشته باشد، گاهی اوقات وارد همان عرصه سبک زندگی می‌شود و تصاویری را نمایش می‌دهد که موجب نشاط و خنده تماشاگران می‌شود.

مجموعه عوامل مختلفی دست‌اندرکار هستند و تعیین می‌کنند بازنمایی تصویر زنان چگونه باشد.
دقیقا چه عواملی؟


بخشی از آن سیاستگذاری دولتی است و بخش زیادی از آن بازار است. بازار به این معنا که بازنمایی به‌گونه‌ای باشد که مصرف‌کننده تربیت کنند و زنان را در نقش مصرف‌کننده نمایش دهند.

این موضوع بیشتر جنبه اقتصادی پیدا می‌کند؟
بله، حداقل در جامعه مدرن این‌طور بوده که زنان عامل مصرف هستند و حتی مصرف مردان و سایر اعضای خانواده را سازماندهی می‌کنند.

چگونه می‌توان رسانه‌ها را ترغیب به تغییر این نگاه کرد؟
کار مشکلی است. رسانه‌ها تا حد زیادی به زنان به عنوان عامل مصرف نگاه می‌کنند. حتی صداوسیما در تبلیغات خود یک فرایند تجاری‌سازی به وجود آورده و زن را به عنوان عامل مصرف تبلیغ می‌کند و بر نقش سنتی خانه‌داری تاکید می‌ورزد. صداوسیما به‌جای اینکه در خدمت مردم باشد، در خدمت پول است و مدام مرزها و شبکه‌های خود و نیروی انسانی خود را گسترش می‌دهد و چندین برابر شبکه‌های جهانی کارمند دارد.

تلویزیون‌های دولتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی تبلیغات ندارند، البته شاید آنها به دنبال پیام‌های دیگری باشند؛ اما رسانه نباید زن را به عنوان عامل مصرف تبلیغ ‌کند. رسانه ملی و به طورکلی رسانه‌های ما باید به دنبال الگوی دیگری باشند. الگویی که در آن زن به یک مشارکت‌کننده اجتماعی، شهروند، صاحب حق و البته دارای تکلیف نسبت به جامعه تبدیل می‌شود.

این روند باید تقویت شود. فرایندهای غیرسیاسی کردن، جامعه ما را در برگرفته که درباره زنان نیز صادق است و آنان را به سمت مصرف رانده است. شما، یا باید زن را سیاسی کنید یا او را به یک زن خانه‌دار و محتاج به همسر و مصرف‌گرا تبدیل کنید. اگر تقابل زن به‌مثابه شهروند و زن به عنوان مصرف‌کننده را در نظر بگیریم، به این نتیجه می‌رسیم که رسانه‌ها بیش از همه زنان را به عنوان عامل مصرف‌کننده بازنمایی می‌کنند.

فرایندی در جامعه ما در حال رخ دادن است که تاکید نامناسبی بر عامل اقتصادی دارد. ما در کشور مشکل بیکاری و تورم داریم و مسئولان تصور می‌کنند باید بر عامل اقتصادی تاکید زیادی کنند اما این تاکید بر عامل اقتصادی، پیامدهای منفی بسیاری دارد و باعث می‌شود هر شکلی از پول درآوردن برای ما مهم شود و این‌گونه توجیه می‌شود که تلویزیون، در خدمت اهداف و رساندن پیام به نقاط مختلف کشور است و نیاز به پول دارد!

ازآنجا‌ که بودجه دولت کم است، بخشی از این هزینه‌ها نیز باید توسط تلویزیون فراهم شود و بدیهی است که راه‌حل آن تبلیغات است؛ بنابراین سازمان‌های رسانه‌ای دولتی ما به سمت پول درآوردن می‌روند و برای آن توجیهاتی دارند و درنهایت، این مسیر سرمایه‌داری رسانه‌ای ایجاد می‌کند که مسیر غلطی است.

موضوع دیگری که مطرح می‌شود، عدالت جنسیتی و توسعه متوازن است. رسانه‌های ما تا چه حد این روند را دنبال کرده‌اند؟

موضوع عدالت جنسیتی از جمله مواردی است که می‌تواند در رسانه ملی مورد بررسی قرار بگیرد. این بحث چالش‌برانگیز است و دیدگاه‌های مختلفی درباره آن وجود دارد. اگر یکی از کارکردهای اصلی رسانه را گفت‌وگوی اجتماعی یا گفت‌وگو بین گروه‌های مختلف اجتماعی در نظر بگیریم، رسانه می‌تواند فرصتی را برای عدالت اجتماعی فراهم کند اما این کار تا امروز اتفاق نیفتاده است.
مسائل زنان در صداوسیما یک تابو محسوب می‌شود. ممکن است فردی از موضع دینی و اسلام درباره آن صحبت کند اما گفت‌وگویی درباره آن نشده است. اگر گفت‌وگو درباره عدالت جنسیتی مطرح می‌شد، کمک می‌کرد تا توازن موردنظر نیز در جامعه ایجاد شود.

یعنی شما نقش رسانه ملی را در ایجاد عدالت جنسیتی مهم‌تر از سایر رسانه‌ها تلقی می‌کنید؟
این نقش فوق‌العاده مهم است! برای درانداختن بحث بین جناح‌های مختلف، باید صداوسیما حتی چهره‌های موافق و مخالف، کارشناسان و زنان وابسته به جامعه مدنی و فعال اجتماعی را برای حضور در آن سازمان و بحث درباره این مسائل ترغیب کند.

واقعیت این است که تصویر مربوط به رسانه ملی، فوق‌العاده مردانه است. به‌جز فیلم‌ها و سریال‌هایی که زنان در نقش مصرف‌ کننده حاضر می‌شوند، میزگردها نیز با حضور مجری و کارشناس مرد است. زنان در نقش کارشناس آشپزی، روانشناس و امثال آن ظاهر می‌شوند و تاکنون دیده نشده درجایی که بحث سیاسی درمی‌گیرد، از کارشناسان زن استفاده شود؛ بنابراین زنان در رسانه ملی به عنوان مشارکت‌کننده سیاسی و اجتماعی بازنمایی نمی‌شوند بلکه عنوان مصرف‌کننده را دارند.

تریبون‌ها عمدتا مردانه است واغلب سخنرانی،خطابه و تبلیغ است، نه گفت‌وگو. ما نمی‌گوییم رسانه به نفع گروه خاصی از زنان موضع‌گیری کند بلکه مباحثه ایجاد کند و به عنوان یک نهاد کمابیش بی‌طرف، آنها را بازنمایی کند.

فکر نمی‌کنید که این تصویر از زنان، موجب خشونت علیه زنان شده است؟
در نظر داشته باشید که ازنظر فرهنگی، ائتلافی بین زنان و مردان در زمینه تضییع حقوق زنان وجود دارد. چنین نیست که در یک‌طرف زنان و در طرف دیگر مردان باشند و به‌صورت آگاهانه و برنامه‌ریزی‌شده زنان را در حاشیه قرار دهند. زنان خود دست اندرکار تضییع حقوق خود هستند.

حتی در مجلس مشاهده‌شده که زنان به قوانینی علیه زنان رای می‌دهند؛ بنابراین ما با یک فرایند مبارزه اجتماعی مواجه هستیم تا زنان به‌جایی برسند که کنشگری کنند و میدان‌های جدیدی را فتح کنند. البته زنان باید در نظر داشته باشند که سمت‌وسوی حرکت آنها، تحقق یک جامعه انسانی باشد! نه یک جامعه زن‌سالار در برابر یک جامعه مردسالار.

اگر قرار است کسی در این میدان سالار باشد، آن انسانیت است. عدالت برای هر دو جنس باید تحقق یابد، نه اینکه بازی موجود را به نفع بازی دیگری به هم زنند.

جشنواره‌هایی نظیر «زن، خانواده و رسانه» تا چه حد می‌تواند در این مسیر موثر باشد؟
این جشنواره و جشنواره‌های نظیر آن، اگر بخواهند فقط نقش‌نمایشی ایفا کنند و فرصتی را برای تبلیغات یا تجاری‌سازی فراهم کنند، نمی‌توانند موثر باشند؛ اما به میزانی که بتوانند کانون گفت‌وگو بین اصحاب رسانه و زنان شوند، قدرت تاثیرگذاری دارند.
منبع : سایت خبری تحلیلی تدبیر 24
برچسب ها: رویداد24 ، زنان ، مقصر اول
نظرات شما
پیشخوان