تاریخ انتشار: ۱۳:۲۴ - ۲۵ دی ۱۳۹۵

الگوسازی توسعه، میراث آیت الله هاشمی

جواد رحیم پور*
الگوسازی توسعه و بسیج اراده سیاسی پیرامون آن از نکات برجسته کارنامه آیت‎الله هاشمی رفسنجانی است. اما این الگوسازی به معنای استمرار یک فکر پیشینی در سایه انقلاب اسلامی  نبود.

آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال‎های اولیه انقلاب در قالب خطبه‎های نماز جمعه، سلسله مباحث اعلام مواضع را در جنبه‎های مختلف و از جمله در حوزه اقتصاد مطرح می‎کرد.

ایشان در آن دوره بیشتر بر بعد عدالت تاکید داشت و فاصله معناداری با پاردایم حاکم بر نظام اقتصادی برآمده از انقلاب نداشت. 

نخستین معماران اقتصادی انقلاب هم به لحاظ فکری و هم به ضرورت دوران و فقدان نیروی مولد قابل اتکا، به سمت دولتی شدن امور گام برداشتند و بر تحقق عدالت اقتصادی تاکید داشتند.

پایان جنگ اما آیت الله رفسنجانی را برآن داشت تا رویکردی دیگر در اقتصاد اتخاذ نماید که در واقع خود انقلاب در جهت‎گیری‎ها و اقدامات عملی بود.

از این رو ایشان هم از دیدگاه‎های خود و هم از دیدگاه‎های اقتصادی دوره اولیه انقلاب فاصله گرفت. تیم همراه اقتصادی وی نیز با حداقل مداخله در  تبیین ساختار اقتصادی مرحله اول انقلاب، در تدارک راه جدیدی گام نهادند که اراده سیاسی‎اش بدون شک از وی تغذیه می‎کرد.

ویژگی این دوران توجه به رشد اقتصادی، خصوصی‎سازی فعالیت‎ها و اولویت دادن به الزامات اقتصاد بازار بود. برنامه نخست پنج ساله اول توسعه نیز متاثر از رویکرد تعدیل اقتصادی بود که آثار اجتماعی آن در میانه برنامه روشن وبا مخالفت‎هایی روبرو گردید.

با این حال ضمن تغییراتی در شیوه اجرایی این برنامه، روند و مسیر کلی آن حفظ شد. شیفت پارادیمی آیت الله رفسنجانی در حوزه اقتصاد تا پایان اجرای برنامه اول و  بخشی از برنامه دوم او را به چالش کشید. اطمینان آیت الله رفسنجانی به این تغییر رویکرد تا حدی بود که اعتبار سیاسی خود را بطور کامل در اختیار مجریان این برنامه‎ها و طرح‎های اقتصادی گذاشت.

دیدگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی طیف وسیعی از کارشتاسان اقتصادی را به دنبال خود بسیج کرد که تاکنون نیز از اعتبار سیاسی و فکری او تغذیه می‎کنند.

به لحاظ توسعه‎ای اعتماد به نفس وسیعی در حلقه طرفداران اقتصاد بازار در کشور وجود دارد که درجای خود واجد ارزش است.

میراث سیاسی و برنامه‎ای آیت‎‎الله رفسنجانی درحوزه اقتصاد به یک مکتب فکری اقتصادی در درون ساختار نظریه‎های حاکم و پذیرفته شده جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

در وضع موجود فاصله‎گیری از این دیدگاه تقریبا با مشکل روبرو است. تمام دوران هشت ساله دولت نهم و دهم که در واقع برگشت ناشیانه‎ای به اعتبار بخشی ارزش عدالت بود با واکنش عمومی جامعه روبرو شد و در گذاری تازه با انرژی بیشتر در سپهر اقتصادی خود را نشان می‎دهد.

اکنون با فقدان او اگر چه اراده سیاسی پشتیبان اقتصاد بازار با خللی روبرو خواهد گردید اما توسعه و نفوذ این دیدگاه نظری در تمام عرصه‎های برنامه‎ریزی کشور و تقویت بدنه کارشناسی پشتیبان آن، استمرار و تداوم این میراث را حفظ خواهد کرد.

*کارشناس اقتصادی
نظرات شما
پیشخوان