گزارش رویداد۲۴ از اتفاقات رخ داده برای مجری صدا و سیما/بخش اول
عطش افکار عمومی و ناشیگری سلبریتی جوان
هنوز مدت زمان زیادی از انتشار فیلم یک عروسی خبرساز نگذشته بود که انتشار وسیع فیلم بیحجاب یکی از مجریان سابق صدا و سیما بار دیگر فضای مجازی را در نوردید. اما اینبار این قضیه ابعاد بسیار وسیعتری از آن فیلم عروسی پیدا کرد. چه آنکه شخصیت مرکزی فیلمها و عکسهای پخششده یک سلبریتی پرحاشیه با مواضعی خاص بود.
رویداد۲۴- هنوز مدت زمان زیادی از انتشار فیلم یک عروسی خبرساز نگذشته بود که انتشار وسیع فیلم بیحجاب یکی از مجریان سابق صدا و سیما بار دیگر فضای مجازی را در نوردید. اما اینبار این قضیه ابعاد بسیار وسیعتری از آن فیلم عروسی پیدا کرد. چه آنکه شخصیت مرکزی فیلمها و عکسهای پخششده یک سلبریتی پرحاشیه با مواضعی خاص بود.
مواضع قبلی این خانم مجری درباره حجاب حساسیتها را در فضای مجازی افزایش داد و موضعگیریها را رادیکال کرد. قبل از آنکه وارد مباحث اصلی این مقاله شویم لازم است نگاهی دوباره داشته باشیم به سیر و روند اتفاقاتی که برای این مجری سابق صدا و سیما رخ داد.
بعد از انتشار سری اول عکسهای خانم مجری ایشان با حجاب کامل فیلمی از خود منتشر کرد که در آن فیلم سعی کرده بود خودش را مبرا از تمام اتهامات نشان دهد و نوک پیکان اتهامات را متوجه پخشکنندگان عکسها کند. او در این فیلم (که با حجاب کامل در آن ظاهر شده بود) سعی داشت این مسئله را یک اتفاق جلوه دهد و محیطی را که این اتفاق در آن رخ داده بود محیطی خصوصی معرفی کند که فقط محارمش در آن حضور داشتند. بلافاصله بعد از انتشار فیلم توضیحات این مجری سابق صدا و سیما فیلم دیگری از او منتشر شد که صحبتهای این خانم را نقض میکرد.
در این ویدئو نه خبری از روسری بود که یک لحظه از سر کسی بیاُفتد و نه خبری از یک محیط خصوصی. روند وقایع برای خانم مجری جوری پیش رفت که نتوانست همه تقصیرات را بر گردن افکار عمومی بیاندازد.
بلافاصله بعد از وقوع این اتفاقات مصاحبهها و سوابق اظهارات این خانم هم از آرشیو بیرون آمد تا تناقضهای رفتاری ایشان بیش از پیش آشکار شود. وقوع این اتفاقات و انتشار این فیلمها بار دیگر نشان داد ما در چه جهان ترسناکی زندگی میکنیم. جهانی که امنیتی در آن وجود ندارد و ما به عنوان یک شهروند مدام در معرض رصد شدن توسط دیگر شهروندان قرار داریم.
گسترش فضای مجازی با همه ویژگیهای مثبتی که تا امروز داشته عملاً حریم خصوصی و امنیت روانی شهروندان را نقض کرده است. دیگر هیچ کجا برای هیچ کسی امن نیست. این عدم امنیت سلبریتیها و چهرههای سرشناس را بیش از دیگران تهدید میکند. آنها به سبب هواداران بیشماری که دارند بیشتر در معرض قضاوت و رصد افکار عمومی قرار میگیرند و همین امر باعث میشود امنیتشان بیشتر از دیگران تهدید شود.
قسمت ترسناک ماجرا اینجاست که امروزه امنیت شهروندان توسط یک قدرت نرم تهدید میشود. نحوه برخورد با تهدیداتی از جنس سخت مشخص است. باید به سرعت آن تهدیدات را شناسایی کرد و از بین برد تا به امنیت شهروندان یک جامعه خدشهای وارد نشود. اما قدرت نرم را نمیتوان حذف کرد یا از بین برد. اگر قرار باشد با سانسور امنیت را برقرار کنیم خود به خود مردم را به سمت استفاده غیر قانونی از قدرت نرم سوق دادیم و این امر سبب میشود که در طولانی مدت این فضا بر ضد خودمان عمل کند. کما اینکه حذف کامل چنین پدیدههایی ممکن نیست.
شاید عدهای راهحل را در کنترل محدود و پالایش مداوم فضای مجازی بدانند. اما مسئلهای که باعث میشود این روش هم چندان کارآمد به نظر نرسد این است که فضای مجازی چنان از گستردگی و وسعت زیادی برخوردار است که نمیتوان به تمام زوایایش سرک کشید و صرفاً نکات منفیاش را از بین برد.
از طرف دیگر این فضا از چنان قدرتی برخوردار است که تمام شهروندان یک جامعه را فارغ از جایگاه طبقاتی، شخصیتی و اجتماعیشان درگیر خود کرده است. این فراگیری باعث میشود فضای مجازی در تاثیرگذاری دست بالا را داشته باشد. این تاثیرگذاری به حدی زیاد است که میتواند سرنوشت سیاسی کشورها را هم دستخوش تغییراتی فراگیر کند و حکومتها را جا به جا نماید.
اما سوالی که ممکن است به ذهن خوانندگان عزیز برسد این است که چگونه میتوان از بروز چنین وقایعی جلوگیری کرد؟ متاسفانه جوابی قطعی برای این سوال وجود ندارد. در جامعهای مثل ایران که مردم به سبب عدم اعتماد نسبت به چهرههای سرشناس مدام به دنبال حواشی زندگی سلبریتیها هستند سخت است که بتوان افکار عمومی را راضی کرد که دست از حاشیه بردارند و فقط به متن زندگی یک چهره محبوب و سرشناس بپردازند.
درباره فیلمهای منتشر شده روز گذشته از این مجری سرشناس هم این میل به حاشیهپردازی بیش از گذشته خودش را نشان داد. هر چند در قضیه خانم مجری فقط افکار عمومی مقصر نبود، خود این خانم هم با موضعگیریهای ناشیانه خود باعث تحریک بیش از پیش افکار عمومی شد. مجموعه مواضعی که این خانم محترم سابق بر این درباره مسئله حساسی همچون حجاب گرفته بود و تضادی که این عکسها و فیلمها با آن مواضع داشت باعث شد افکار عمومی حریصتر از قبل به دنبال افشاگری باشد و سعی کند با تمام وجود به میدان بیاید تا خانم مجری را نابود کند.
با توجه به گستردگی فضای مجازی و میزان تاثیرگذاری آن بر تمام وجوه زندگی بشر امروز چهرههای سرشناس نیاز دارند که مدیریت بهتری روی افکار عمومی داشته باشند. واکنش بلافاصله و ناشیانه خانم مجری نشان داد که سلبریتیهای ما چقدر خام و غیرحرفهای هستند. مشکل عمده سلبریتیهای ایرانی این است که بعد از به شهرت رسیدن کسی نیست که به درستی آنها را راهنمایی کند و سبک زندگیشان را متناسب با شهرتشان تنظیم نماید.
یک بازیگر، مجری، ورزشکار نمیتواند و نباید مانند یک شهروند معمولی زندگی کند. چرا که مدام در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دارد و افکار عمومی لحظه به لحظه زندگی او را رصد میکند. بسیاری از سلبریتیهای ما بلد نیستند از حواشی که جایگاه آنها را به خطر میاندازد پرهیز کنند. بلکه خودشان هم به این حواشی دامن میزنند و بنزین بر روی آتش افکار عمومی مشتاق و حریص حواشی میپاشند.
با ظهور شبکههای اجتماعی زندگی بشر به طور کامل تغییر کرده است. دیگر نمیتوان کاری را انجام داد و از مسئولیت و عواقب آن کار شانه خالی کرد. این مسئولیت بیش ازشهروندان عادی و معمولی شامل حال سلبریتیها و چهرههای سرشناس میشود. آنها باید بدانند حریم خصوصی زندگیشان مدام در حال رصد شدن است. آنها در یک محیط شیشهای و شفاف زندگی میکنند که کوچکترین کنش و واکنششان در معرض دید عموم مردم قرار میگیرد. این شرایط سبک زندگی خاص خودش را میطلبد. مدیریت افکار عمومی در چنین وضعیتی بسیار سخت است. با گسترش فضای مجازی انحصار اطلاعات از دست یکی دو منبع خبری محدود خارج شده و نحوه تبادل اطلاعات را خود مردم تعیین میکند. در چنین زمانهای اگر یک چهره سرشناس ذرهای ناشیگری کند به سرنوشت خانم مجری دچار میشود که با اشتباهات خودش بهترین پاس گل را به افکار عمومی داد تا آنها هم با ضربهای دقیق دروازه حریم خصوصی وی را بگشایند.
این مقاله اولین بخش از مقالات رویداد۲۴ درباره این موضوع بود. در دو مقاله آینده به مواضع ریاکارانه خانم مجری درباره حجاب خواهیم پرداخت و بررسی خواهیم کرد که چرا چهرههای سرشناس جامعه ایران وادار به موضعگیری درباره مسائلی میشوند که شاید قلباً به آن اعتقادی نداشته باشند. قسمت سوم این مقالات را هم به این موضوع اختصاص میدهیم که چرا الگوهایی که توسط نهادهای فرهنگی رسمی ساخته میشوند بعد از مدتی بر ضد ارزشهای همان نهادها عمل میکنند و تمام سرمایهگذاری آنان را با اتخاذ مواضعی حساسیتبرانگیز به باد میدهند.
خبر های مرتبط