تاریخ انتشار: ۰۸:۵۵ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
نقد رویداد۲۴ بر فصل دوم پربیننده‌ترین سریال نمایش خانگی چند سال اخیر:

شهرزاد؛ برزخ فتحی

فصل اول سریال شهرزاد به مثابه یک بمب عمل کرد و باعث رونق مجدد بازار شبکه نمایش خانگی شد. فضای بازتر شبکه‌ نمایش خانگی این اجازه را به سازندگان سریال شهرزاد می‌داد که با خیالی آسوده و بدون خطوط قرمز دست و پا گیری که در تلویزیون وجود دارد سریالی متناسب با ذائقه مردم بسازند.
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: فصل اول سریال شهرزاد به مثابه  یک بمب  عمل کرد و باعث رونق مجدد بازار شبکه نمایش خانگی شد. فضای بازتر شبکه‌ نمایش خانگی این اجازه را به سازندگان سریال شهرزاد می‌داد که با خیالی آسوده و بدون خطوط قرمز دست و پا گیری که در تلویزیون وجود دارد سریالی متناسب با ذائقه مردم بسازند. 

همین فضای نسبتاً باز بود که باعث شد سازندگان سریال شهرزاد سریالی بسازند که نه تنها مردم حاضرند برای دیدنش پول پرداخت کنند که با عشق و علاقه فراوان منتظر ادامه آن باشند و بخواهند از ادامه ماجرای شهرزاد/قباد/شیرین سر در بیاورند و بدانند بزرگ آقا دیوانسالار چگونه مخمصه‌ای را که خودش به وجود آورده حل و فصل خواهد کرد؟ 

فصل اول سریال شهرزاد در اوج تمام شد. مرگ بزرگ آقا همان ضربه دراماتیک لازمی بود که به مخاطبان سریال وارد شد و آن‌ها را مشتاق و منتظر فصل دوم نگه ‌داشت. اما این پایان جذاب (فقدان بزرگ آقا) در فصل دوم به معضل اصلی فتحی بدل شد. حذف بزرگ آقا به عنوان محور اصلی سریال، در فصل دوم دست فتحی را برای طراحی داستانی جذاب بست. بزرگ آقا در فصل اول به مثابه یک نخ تسبیح عمل می‌کرد، او بود که با قدرت، عظمت و تصمیمات به جا و بی‌جایش شخصیت‌ها را به هم متصل می‌کرد. با وجود بزرگ آقا خیال فتحی از بابت داشتن یک کاراکتر مرکزی قدرتمند که سرنخ تمام ماجراها را در دست دارد  راحت بود. بزرگ آقا انقدر درست، دقیق و مهیب طراحی شده بود که همچون نگین انگشتری بدرخشد و سایر شخصیت‌های فیلم حول محور او تعریف شوند. 

مشخص است که فتحی برای فصل اول شهرزاد الگوی مورد استفاده پوزو/کاپولا در پدرخوانده یک را مدنظر داشته است. این درست که این دو اثر فرق‌های اساسی با یکدیگر دارند، پدرخوانده  یک فیلمی گنگستری/مافیایی با ماهیت خشن و مردانه است درباره یک خانواده ایتالیایی و شهرزاد داستانی تاریخی/رمانتیک درباره مثلث عشقی بین یک زن و دو مرد در بستر تاریخ، اما الگوهای داستانی مورد استفاده  در این دو اثر یکی است. ویتو کورلئونه پدرخوانده یک، بدل به بزرگ آقا دیوانسالار شده و خانواده کورلئونه اهل سیسیل بدل شده‌ است به دودمان دیوانسالار در تهران عصر پهلوی دوم. این الگو برای نوشتن سریال شهرزاد الگوی انسجام بخشی بود. 

با حضور بزرگ آقا  سریال صاحب شخصیت مرکزی قَدَری بود که  روابط بین شخصیت‌ها را تنظیم می‌کرد و نسبت و نحوه مواجهه کاراکترها با یکدیگر را هم مشخص می‌نمود. تصمیمات او موتور پیش‌برنده درام بود و اجازه می‌داد کاراکترهای مختلف سریال با واکنش به تصمیمات او قصه را پیش ببرند. این به معنی حفظ انسجام داستانی سریال در طول بیست و هشت قسمت فصل اول بود. 

تصمیمی که کاپولا و فتحی برای قسمت‌های بعدی آثارشان گرفتند نشان‌دهنده تفاوت عملکرد آن‌ها و همچنین فرصت‌هایی است که  قصه در اختیار آن‌ها می‌گذارد. پدرخوانده یک قصه خود خانواده کورلئونه است با تمام فراز و فرودهایش، بنابراین ویتو کورلئونه با همه عظمتش خود بخشی از خانواده است. پس با همه محوریتش اصل داستان نیست که حذف شدنش ضربه اساسی به اصل درام بزند و آن را آشفته سازد. پس این فرصت وجود دارد که کاپولا/پوزو در یک تصمیم هوشمندانه به بررسی چگونگی شکل‌گیری خانواده کورلئونه بپردازند و به موازات آن داستان مایکل به عنوان جانشین پدرخوانده را تعریف کنند. دو داستان موازی که هیچ‌گاه همدیگر را قطع نمی‌کنند اما بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. این رابطه دیالکتیکی بین دو خط اصلی داستانی فیلم همان چیزی است که قسمت دوم پدرخوانده احتیاج داشت. این رابطه دیالکتیکی باعث می‌شد ماهیت خانواده و سلسله مراتب موجود در آن و تاثیری که بر روی تک تک کاراکترها می‌گذارد برای بیننده معلوم شود. بیننده در قسمت دوم هم همچنان دارد داستان خانواده کورلئونه را دنبال می‌کند نه داستان ویتو یا مایکل را. اما در سریال شهرزاد محوریت داستان با خانواده دیوانسالار نیست. بلکه محور داستان بزرگ آقا و تصمیمات اوست. بزرگ آقاست که با اصرارش به عقد شهرزاد و قباد مثلث عشقی داستان را شکل می‌دهد و به آن عمق می‌بخشد. اوست که باعث طلاق شهرزاد و قباد می‌شود و با این تصمیم داستان را به سمت دیگری سوق می‌دهد که در نهایت باعث وصال فرهاد و شهرزاد می‌شود. 

پس فصل اول سریال شهرزاد داستان بزرگ آقا و تصمیم‌های اوست. وقتی چنین کاراکتری در پایان فصل اول از سریال حذف می‌شود کاملاً واضح است که داستان تا مرز فروپاشی پیش می‌رود. از دست دادن چنین شخصیت محوری و مهمی یعنی از دست دادن انسجام داستانی سریال. فتحی راهی برای حل این موضوع پیدا نکرده به جز افزودن چندین خط داستانی به داستان اصلی و اضافه کردن کاراکترهای متعدد برای پیش برد داستان. 

فصل دوم سریال شهرزاد چندین و چند داستان مختلف دارد که به موازات هم پیش می‌روند. تلاش قباد برای به دست آوردن مجدد شهرزاد، رابطه قباد با اکرم مستخدمه خانه دیوانسالار، رابطه جذاب و پدر/پسری نصرت و قباد، ماجرای عشق قدیمی عمه بلقیس و هاشم، جنون شیرین و فراری دادن او از تیمارستان، ادامه فعالیت‌های سیاسی فرهاد، ماجرای آن افسر شهربانی سمج که پیگیر قتل مَلمَل(کلفت خانه) است و در نهایت داستان شاپور بهبودی. این‌ها داستان‌هایی است که به فصل دوم سریال شهرزاد افزوده شده تا جذابیت سریال پابرجا بماند. اما تا همین لحظه (قسمت دوازدهم) سریال ذره‌ای به اندازه فصل اول آن جذاب نیست.حتی تلاش‌های تحسین‌برانگیز فتحی و ثمینی برا عمق بخشیدن به شخصیت‌ها به سبب همین تشتت روایی و تعدد خطوط داستانی‌ به هدر رفته است.

ولی فتحی انقدر هنر داشته که برای این داستان‌های متعدد تعلیق‌های خوبی خلق کند. اما این تعلیق‌ها کافی نیست. مسئله اصلی فصل دوم سریال شهرزاد عدم انسجام  داستان است نه تعلیق آن . به همین خاطر فتحی کل سریال را به پانزده قسمت محدود کرده تا تمام این ماجراها را به نقطه مطلوبی برساند و بعضی‌ها را هم تمام کند تا در فصل سه با حوصله بیشتری داستان‌های باقی مانده را به هم متصل نماید. 

فصل دوم سریال شهرزاد برای فتحی پرانتزی است بین فصل یک و سه. فصل یک دنیای سریال را پایه‌ریزی کرد و (احتمالاً) فصل سه قرار است پایان فرجام شهرزاد باشد. این وسط فصل دوم سریال شهرزاد بیشتر حکم برزخی سخت را برای فتحی دارد. فتحی پانزده قسمت زمان نیاز داشت که هم فقدان بزرگ آقا را فراموش کند و هم برای به پایان رساندن این کلاف سردرگم داستانی دورخیز نماید. فعلاً انقدر خوش شانس بوده که مردم صبر کنند و از تماشای سریال خسته نشوند. به نظرم باید منتظر فصل سوم سریال شهرزاد ماند، ماجراهای اصلی آن‌جا اتفاق می‌اُفتد و فصل دوم بیشتر تکمله‌ای بر فصل سوم و پایانی شهرزاد است. به خاطر همین موقعیت برزخی و بلاتکلیفی فتحی است که فصل دوم سریال شهرزاد اُفت کرده و به جذابیت فصل اول آن نیست.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
سجاد عموزاده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۶
0
0
علیرغم انچه در دل قصه ی شهرزاد باعث کاهش تب وتاب تماشای فصل دوم این سریال شد یعنی از حذف بزرگ اقا تا سردر گمی داستان بخاطر عدم حضور بزرگ اقای دیوان سالار وحتی اضافه وزن مشهود شهرزاد قصه که از جذابیت این کاراکتر کاسته عوامل دیگری خارج قصه و سریال نیز تاثیر گذار بوده اند که از این دست می توان به نمایش خانگی سریال عاشقانه که در خلا بین پخش فصل اول تا دوم سریال شهرزاد پخش شد نیز اشاره کرد که داستانی مشابه یعنی رمانتیک و اجتماعی داشت اما با این تفاوت که امروزی بود و با استقبال خوبی هم مواجه شد .
نظرات شما
پیشخوان