تاریخ انتشار: ۰۸:۳۱ - ۱۲ مهر ۱۳۹۶
گزارش رویداد۲۴ از جدول فروش سینمای ایران در شش ماه اول سال

گیشه همچنان در تسخیر کمدی‌های نازل

با نگاهی به جدول فروش سینمای ایران در شش ماهه نخست سال 96 می‌توان با قطعیت اعلام کرد کمدی با فاصله زیاد محبوب‌ترین ژانر سینمایی برای تماشاگران ایرانی است. در سینمای ایران اگر فیلمی بتواند بخنداند و برای بیننده لحظات مفرحی خلق کند می‌فروشد.
رویداد۲۴- مازیار وکیلی: با نگاهی به جدول فروش سینمای ایران در شش ماهه نخست سال 96 می‌توان با قطعیت اعلام کرد کمدی با فاصله زیاد محبوب‌ترین ژانر سینمایی برای تماشاگران ایرانی است. در سینمای ایران اگر فیلمی بتواند بخنداند و برای بیننده لحظات مفرحی خلق کند می‌فروشد. 

میزان فروش این فیلم‌ها ربطی به کیفیت آن‌ها ندارد. اکثر فیلم‌های پرفروش شش ماه نخست سینمای ایران کمدی‌های نازلی هستند که نه ساختار منسجمی دارند و شوخی‌های هوشمندانه‌ای اما با همین کیفیت هم به فروشی بی‌نظیر دست پیدا کردند و رکوردهای فروش در سینمای ایران را جابه‌جا کردند. به نظر می‌رسد برای تماشاگر ایرانی مهم نیست که به چه می‌خندد، صرف این‌که بخندد کافیست تا با رضایت خاطر به تماشای یک فیلم برود. به همین خاطر هم هست که سینمای عامه‌پسند ایران به فرمولی دست پیدا کرده که فعلاً جواب می‌دهد. 

در حال حاضر یک قصه نیم‌بند با لحظاتی کمیک و چند ستاره شناخته شده برای فروش یک فیلم کافی به نظر می‌رسد. جدول فروش به ما نشان می‌دهد که برای مخاطب امروز سینمای ایران کیفیت شوخی‌ها هم چندان مهم نیست. حتی اگر فیلمی شوخی‌های نازل و گاهاً غیراخلاقی هم داشته باشد مخاطبان امروز سینمای ایران با شعف به تماشای آن خواهند نشست. 

پنج فیلم اول جدول فروش در شش ماهه نخست سال 96 همگی کمدی‌هایی این چنینی هستند. آثاری نازل و به لحاظ ساختاری به شدت ضعیف که اگر سلیقه تماشاگران ایرانی برای تشخیص یک کمدی خوب رشدیافته‌تر بود نباید در میان پنج فیلم پرفروش سال 96  می‌گرفتند. حتی ساعت پنج عصر و خوب، بد، جلف که آثار قابل تحمل‌تری هستند فرسنگ‌ها با استعداد سازندگانشان فاصله دارند. 

فیلم نخست جدول فروش نهنگ عنبر 2: سلکشن رویا ساخته سامان مقدم است. نهنگ عنبر 2: سلکشن رویا دنباله‌ای است بر فیلم موفق و پرفروش نهنگ عنبر. قسمت دوم فیلم نهنگ عنبر از هر جهت نسبت به قسمت اول آن اثر ضعیف‌تری است. در قسمت اول فیلم شاهد داستان منسجم‌تر بودیم. فیلم با تمرکز روی شخصیت ارژنگ صنوبر و به مدد بازی خوب رضا عطاران توانسته بود داستانش را با انسجام مناسبی تعریف کند و لحظاتی مفرح برای بیننده خلق نماید. اما در قسمت دوم با فیلمی باری به هر جهت و آشفته مواجه بودیم که نه داستان تازه‌ای را برای تماشاگر تعریف می‌کرد و نه از دست‌مایه‌های قسمت اول به خوبی استفاده می‌نمود. فیلم وابستگی زیادی به بازی رضا عطاران دارد. اگر عطاران نبود فیلم دلیلی برای تماشا نداشت. این عطاران و نبوغ اوست که می‌تواند چنین شوخی‌های ضعیفی را قابل تحمل کند. فیلم برای هر چه جذاب شدن از چند صحنه رقص و آواز هم استفاده کرده بود که چون ربطی به خط اصلی قصه نداشت کمکی هم به انسجام آن نکرده بود. 

نهنگ عنبر2: سلکشن رویا توانست با فروش بیست میلیارد و هشتصد و هفتاد و شش میلیون و دویست و نود و چهار هزار تومانی خود رکورد فروش در سینما را به لحاظ ریالی جابه‌جا کند و در صدر جدول فروش امسال قرار بگیرد. بعید است سایر فیلم‌های در صف اکران امسال بتوانند بیش از این فیلم بفروشند. 

دومین فیلم جدول فروش نیمه نخست امسال هم دقیقاً مشکلات نهنگ عنبر2 را داشت. گشت2  ادامه‌ای بر فیلم گشت ارشاد است. گشت ارشاد  در زمان خود فیلمی جنجالی و نسبتاً موفق بود.دست‌اندرکاران گشت2 با تکیه بر همان دست‌مایه‌های قسمت نخست و با کیفیتی نازل‌تر قسمت دوم را ساخته‌اند. فیلم پر است از شوخی‌های زننده و موقعیت‌های غیرقابل باور که حتی در قالب ژانر فانتزی هم نمی‌گنجد. این فیلم با نوزده میلیارد و هفتصد و هشتاد و یک میلیون و سیصد و چهل و چهار هزار تومان دومین فیلم پرفروش سال تا به این لحظه است. 

اما اوضاع سومین فیلم پرفروش نیمه نخست سال 96  کمی بهتر است. داستان نسبتاً خلاقانه‌ای دارد و سازنده‌ای آشنا به اسلوب ژانر کمدی. اما این فیلم هم مشکلات زیادی دارد که مهم‌ترینش طولانی و کشدار بودن دوسوم ابتدایی فیلم است. از همه بدتر این‌که این قسمت‌‌های طولانی و کشدار خنده‌دار نیستند. اما باز اوضاع خوب، بد، جلف از دو فیلم قبلی‌ بهتر است و حداقل می‌شود آن را برای یک بار دیدن به دیگران توصیه کرد. این فیلم با شانزده میلیارد و دویست و هشتاد و هشت میلیون و صد و سی و یک هزار تومان فروش در رتبه سوم جدول فروش قرار گرفته است. 

چهارمین فیلم پرفروش امسال اُکسیدان  ساخته حامد محمدی است که پیش از این فیلم‌نامه‌هایی با محوریت مذهب و زندگی روحانیون می‌نوشت و در آثار اولیه‌اش هم به عنوان کارگردان همین روند را پیش گرفت. اما در اُکسیدان سعی کرد تغییر رویه بدهد و یک کمدی پرفروش بسازد. اگر میزان موفقیت یک فیلم را فروش آن بدانیم اُکسیدان فیلم موفقی است. اما اگر بنا باشد درباره کیفیت سینمایی این فیلم حرف بزنیم اُکسیدان هیچ ارزشی ندارد و به بدی دو فیلم نهنگ عنبر2 و گشت2 است. فیلم با فروش ده میلیارد و چهارصد و بیست و دو میلیون و چهارصد و سی و یک هزار تومانی خود در رتبه چهارم جدول فروش امسال قرار گرفت. 

اما پنجمین فیلم پرفروش سال تا به این لحظه ساعت 5 عصر مهران مدیری است. فیلمی که نمی‌توان آن را به میزان چهار فیلم قبلی کمدی دانست اما همین فیلم به مدد چهره کاریزماتیک مهران مدیری توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشد و به فروش نسبتاً خوبی دست پیدا کند. ساعت پنج عصر که آغازی کوبنده داشت و همه رکوردها را جابه‌جا کرد ناگهان با اُفتی وحشتناک در فروش مواجه شد. علت  اُفت فروش فیلم این بود که توقع مخاطبان را برآورده نکرد. فیلم مدیری اثری گروتسک و در ذات خود تلخ است که لحظات طنزآمیزی دارد. چنین ساختاری با ذهنیت مخاطبان که از مدیری انتظار یک کمدی خالص را داشتند هماهنگ نبود و همین امر منجر به اُفت شدید فروش فیلم شد. فیلم مدیری در نهایت نه میلیارد و چهل و هفت میلیون و نهصد و هفتاد هزار تومان فروخت تا در رتبه پنجم جدول فروش قرار بگیرد. 

اما دو فیلم بعدی جدول فروش شش ماه نخست امسال بهترین فیلم‌های سال 96 هم هستند. رگ خواب و ماجرای نیمروز با ساختار محکم و داستان جذابشان توانستند توجه علاقه‌مندان حرفه‌ای‌تر سینما را به خود جلب کنند و به فروشی بالای چهار میلیارد تومان دست پیدا کنند که برای فیلم‌هایی این چنینی رقمی بی‌نظیر است. اما فاصله این دو فیلم با فیلم‌های بالاتر خود به خوبی وضعیت مخاطبان این دو فیلم را با سایر فیلم‌ها نشان می‌دهد. رگ خواب و ماجرای نیمروز هر دو آثاری محکم و قابل دفاع هستند که به مخاطب باج نمی‌دهند و برای همین دیدنشان صبر و حوصله زیادی می‌خواهد. 

فیلم‌های بعدی جدول فروش همگی فروش متوسطی داشتند که برای بعضی از فیلم‌ها مناسب و برای برخی نامناسب است. اما شگفتی اصلی جدول فروش در انتهای این جدول است. جایی که فیلم قلب سفید قاصدک‌ها قرار دارد. این فیلم رقم عجیب هشتاد و چهار هزار تومان فروش را از خود به جا گذاشته که معنای این رقم این است که قلب سفید قاصدک‌ها را کمتر از صد نفر دیده‌اند. باید از سازندگان این فیلم پرسید فیلم‌شان را دقیقاً برای چه کسانی ساخته‌اند؟ این رقم فروش چیزی فراتر از فاجعه است. کمی بالاتر از قلب سفید قاصدک‌ها فیلم‌های ماه در جنگل، مالیخولیا، دریاچه ماهی و کبریت سوخته قرار دارند. این فیلم‌ها هم علت ساخته شدنشان زیر سوال است و معلوم نیست چرا ساخته و اکران شده‌اند. 

اما نگرانی اصلی برای نیمه دوم امسال است. سینمای ایران اکثر فیلم‌های جذابش را در نیمه اول سال خرج کرد و برای نیمه دوم امسال فیلم جذابی باقی نگذاشت. به همین خاطر پیش‌بینی می‌شود نیمه دوم امسال شاهد اُفت در فروش باشیم. کما این‌که از بهمن ماه و شروع جشنواره فیلم فجر اکران سینمای ایران عملاً به حالت کما فرو می‌رود. به همین دلیل نگارنده شرایط خوبی را برای ادامه اکران امسال سینمای ایران پیش‌بینی نمی‌کند. اما همیشه باید مقداری امید را برای وقوع معجزه کنار گذاشت. شاید تماشاگران ایرانی یکبار دیگر ذات غیر قابل پیش‌بینی خود را نشان دهند و به سینما رفتن در نیمه دوم سال ادامه دهند. باید منتظر ماند و دید آیا چنین اتفاقی می‌افتد یا خیر. به عنوان یک منتقد امیدوارم مردم به سینما رفتن ادامه دهند تا سینما به عنوان یک سرگرمی جایگاه از دست رفته‌اش را مجدداً پیدا کند. 

نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان