گزارش رویداد۲۴ درباره تصمیمات قضایی تازه برای رئیس دولت اصلاحات
پیامد اعمال محدودیتهای تازه بر خاتمی چیست؟
مردم با زبان رای، بیان داشتند که سید محمد خاتمی را معتمد خویش می دانند و می خواهند بار دیگر، افکار و نظرات او در دولت و مجلس و شورا، پیگیری شود، و مگر غیر از این است که مردم، صاحبان انقلاب هستند و هیچکس نباید نظر خویش را بر نظر مردم، غالب سازد، پس چرا روز به روز بر محدودیت های سید محمد خاتمی افزوده می شود؟ آیا برخی از شکست خوردگان انتخابات، این اجازه را دارند که از مردم، انتقام بگیرند و برای «سید» آنان، محدودیت ایجاد نمایند؟
رویداد۲۴- نظام جمهوری اسلامی از بدو تاسیس خود پس از وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی، همواره شکل گیری و تداوم حرکت در مسیر رو به پیشرفت خویش را مدیون حضور مردم و مشارکت آنان می داند که حماسه سازان صحنه های گوناگونی از قبیل نبرد علیه دشمن متجاوز و حضور فعالانه در انتخابات و راهپیمایی ها و پشتیبانی جانانه از سیاست های اتخاذ شده طی چهل سال گذشته بوده اند. مردم فهیمی که از جان و مال و آبروی خویش گذشتند تا اعتلای نظام جمهوری اسلامی را شاهد باشند و در برهه های زمانی حساسی که به پشتیبانی و مشارکت آنان، احتیاج شد بدون چشمداشت خاصی وارد میدان شدند و عرصه را خالی نگذاشتند.
بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیز بارها بر این نکته تاکید کرده است که صاحبان انقلاب، مردم هستند و تمامی مسئولان کشور، باید خود را وامدار مردم بدانند و در مسیر تحقق خواسته های آنان، گام برداشته و بکوشند تا رضایت مردم را جلب نمایند. هنگامی که امام خمینی(ره) از عبارت «میزان رای ملت است» استفاده می کند می خواهد این پیام را به همگان و به ویژه حاکمانی که در راس حکومت هستند و دارای قدرت عاریتی هستند بفهماند که هیچگاه نباید در مسیر تحمیل اراده خویش به مردم بکوشند و باید در همان مسیری که ملت می خواهد حرکت کنند.
یکی از آوردگاه هایی که مردم ایران با حضور حماسی و مشارکت فعالانه خود در آن، تصمیم و نظر خویش را اعلام کرده و مستقیما در انتخاب مسئولان و برنامه های مدنظر آنان برای اجرایی شدن در کشور و مسیری که نظام اسلامی، باید در آن طی طریق کند مشارکت می کنند انتخابات است که تاکنون و طی چهل سال گذشته، بیش از سی بار در کشور برگزار شده است و ملت فهیم ایران، با حضور گسترده و حماسی خود، در انتقال قدرت و واگذاری آن به نخبگان و تعیین مسیر جدید برای پیشبرد اهداف کشور و خواسته های خود، نقش فعالی را ایفا کرده اند.
هنگامی که انتخاباتی برگزار می شود و مردم برای مدت معینی به شخص یا اشخاصی اعتماد می کنند و برنامه های آنان را برای اجرایی شدن در کشور، انتخاب می کنند تمامی ارگان ها و نهادهای کشور باید خود را موظف بدانند که در مسیر خواسته های مردم، با منتخبین آنان همکاری کنند و بکوشند برنامه های وعده داده شده، به سرانجام مناسب خود دست یابد و آنچه مردم برای آن و در جهت تحقق آن، به پا خواسته اند اجرایی شود. جاهلانه و احمقانه است اگر اشخاص یا نهادهایی به این نتیجه برسند که باید از مردم به واسطه انتخاب افراد و برنامه های خاصی که ممکن است با علایق آنان سازگاری نداشته باشد انتقام بگیرند و در مسیری گام بردارند که موجبات ناراحتی مردم و سنگ اندازی در مسیر اجرای برنامه های منتخبین آنان را فراهم آورد.
همگان می دانند که اگر اصلاح طلبان توانستند پس از وقایع سال 88 در انتخابات سال 1392، عرض اندام کنند و مشارکت موثری داشته باشند حضور حجت الاسلام سید محمد خاتمی پای صندوق رای در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی است. همان دوره ای که اکثریت اصلاح طلبان به تحریم انتخابات، روی آوردند و در مواجهه با حضور سید محمد خاتمی در انتخابات، به هتاکی و ناسزاگویی پرداختند. اما همان حضور، موجب شد تا اصلاح طلبان در انتخابات سال92، نه از موضع ضعف، بلکه از موضع شرط گذاری برای حضور در انتخابات و از موضع برتر، پای به رقابت های انتخاباتی بگذارند و در نتیجه، نامزد خویش را پیروز انتخابات کنند.
خاتمی در سال 92 بازیگر نقش اصلی انتخابات بود، همانگونه که در انتخابات سالهای 94 و 96، ایفاگر همین نقش بود و چقدر ابلهانه است اگر کسی با خود بیندیشد که نقش خاتمی، نقش مکمل و فرعی بوده است. خاتمی از عارف خواست به نفع روحانی از صحنه رقابت خارج شود، از روحانی حمایت کرد، برای لیست امید، «تَکرار کرد»، در انتخابات خبرگان رهبری در حوزه تهران برای جناح حاکم، فاجعه ای رقم زد، برای ریاست جمهوری دوازدهم و شورای شهر پنجم، از مردم خواست که بار دیگر «تَکرار کنند» و مردم نیز همانگونه که او خواسته بود عمل کردند؛ چراکه خواهان عمل به منویات او در دولت و مجلس و شورای شهر و خبرگان رهبری بودند و لذا او شد تاثیرگذارترین شخصیت سال های اخیر ایران. اشخاص دیگری نیز بودند که همگان از رای و نظر آنان، آگاه بودند و می دانستند که آنان، خواهان شکست حسن روحانی و عدم پیروزی لیست امید هستند اما مردم ایران، کمترین اعتنایی به نظر آنان که تریبون های متعددی از بیت المال را نیز در اختیار داشته و دارند نکردند و به نظر شخصیتی اعتنا کردند که در محدودیت به سر می برد و برای انجام بسیاری از فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز دارای ممنوعیت است.
مردم با زبان رای، بیان داشتند که سید محمد خاتمی را معتمد خویش می دانند و می خواهند بار دیگر، افکار و نظرات او در دولت و مجلس و شورا، پیگیری شود، و مگر غیر از این است که مردم، صاحبان انقلاب هستند و هیچکس نباید نظر خویش را بر نظر مردم، غالب سازد، پس چرا روز به روز بر محدودیت های سید محمد خاتمی افزوده می شود؟ آیا برخی از شکست خوردگان انتخابات، این اجازه را دارند که از مردم، انتقام بگیرند و برای «سید» آنان، محدودیت ایجاد کنند؟ آیا نتیجه محدودیت های اعمال شده قبلی را در انتخابات های اخیر مشاهده نکردند؟ آیا ندیدند که هرچه بر محدودیت بیفزایند بر تاثیر گذاری خاتمی افزوده اند؟
مردم از علت این محدودیت نیز سوال می کنند. آنان می پرسند در ازای انجام کدامین اقدام و برگزاری کدامین دادگاه و اعمال کدامین محکومیت است که این محدودیت، ابلاغ شده است؟
به نظر می رسد زمان آن رسیده است که دلسوزان نظام و بزرگان انقلاب برای جلوگیری از اقدامات برخی افراد که درصدد ضربه زدن به نظام اسلامی و اعتماد عمومی هستند قیام کنند.
اگر امروز نظام جمهوری اسلامی در عرصه های گوناگون، حرفی برای گفتن دارد و اگر به عنوان قدرت منطقه ای در معادلات جهانی محسوب می شود، همه و همه به دلیل هوشیاری و آگاهی مردم و مشارکت فعالانه آنان و پشتیبانی از ارکان نظام اسلامی است و اگر روزی برسد که همین مردم فهیم، از پشتیبانی و حمایت خود از نظام و عملکرد آن دست بکشند، آن روز هیچ قدرتی یارای مقابله با اراده پولادین آنان را نخواهد داشت.
بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی نیز بارها بر این نکته تاکید کرده است که صاحبان انقلاب، مردم هستند و تمامی مسئولان کشور، باید خود را وامدار مردم بدانند و در مسیر تحقق خواسته های آنان، گام برداشته و بکوشند تا رضایت مردم را جلب نمایند. هنگامی که امام خمینی(ره) از عبارت «میزان رای ملت است» استفاده می کند می خواهد این پیام را به همگان و به ویژه حاکمانی که در راس حکومت هستند و دارای قدرت عاریتی هستند بفهماند که هیچگاه نباید در مسیر تحمیل اراده خویش به مردم بکوشند و باید در همان مسیری که ملت می خواهد حرکت کنند.
یکی از آوردگاه هایی که مردم ایران با حضور حماسی و مشارکت فعالانه خود در آن، تصمیم و نظر خویش را اعلام کرده و مستقیما در انتخاب مسئولان و برنامه های مدنظر آنان برای اجرایی شدن در کشور و مسیری که نظام اسلامی، باید در آن طی طریق کند مشارکت می کنند انتخابات است که تاکنون و طی چهل سال گذشته، بیش از سی بار در کشور برگزار شده است و ملت فهیم ایران، با حضور گسترده و حماسی خود، در انتقال قدرت و واگذاری آن به نخبگان و تعیین مسیر جدید برای پیشبرد اهداف کشور و خواسته های خود، نقش فعالی را ایفا کرده اند.
هنگامی که انتخاباتی برگزار می شود و مردم برای مدت معینی به شخص یا اشخاصی اعتماد می کنند و برنامه های آنان را برای اجرایی شدن در کشور، انتخاب می کنند تمامی ارگان ها و نهادهای کشور باید خود را موظف بدانند که در مسیر خواسته های مردم، با منتخبین آنان همکاری کنند و بکوشند برنامه های وعده داده شده، به سرانجام مناسب خود دست یابد و آنچه مردم برای آن و در جهت تحقق آن، به پا خواسته اند اجرایی شود. جاهلانه و احمقانه است اگر اشخاص یا نهادهایی به این نتیجه برسند که باید از مردم به واسطه انتخاب افراد و برنامه های خاصی که ممکن است با علایق آنان سازگاری نداشته باشد انتقام بگیرند و در مسیری گام بردارند که موجبات ناراحتی مردم و سنگ اندازی در مسیر اجرای برنامه های منتخبین آنان را فراهم آورد.
همگان می دانند که اگر اصلاح طلبان توانستند پس از وقایع سال 88 در انتخابات سال 1392، عرض اندام کنند و مشارکت موثری داشته باشند حضور حجت الاسلام سید محمد خاتمی پای صندوق رای در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی است. همان دوره ای که اکثریت اصلاح طلبان به تحریم انتخابات، روی آوردند و در مواجهه با حضور سید محمد خاتمی در انتخابات، به هتاکی و ناسزاگویی پرداختند. اما همان حضور، موجب شد تا اصلاح طلبان در انتخابات سال92، نه از موضع ضعف، بلکه از موضع شرط گذاری برای حضور در انتخابات و از موضع برتر، پای به رقابت های انتخاباتی بگذارند و در نتیجه، نامزد خویش را پیروز انتخابات کنند.
خاتمی در سال 92 بازیگر نقش اصلی انتخابات بود، همانگونه که در انتخابات سالهای 94 و 96، ایفاگر همین نقش بود و چقدر ابلهانه است اگر کسی با خود بیندیشد که نقش خاتمی، نقش مکمل و فرعی بوده است. خاتمی از عارف خواست به نفع روحانی از صحنه رقابت خارج شود، از روحانی حمایت کرد، برای لیست امید، «تَکرار کرد»، در انتخابات خبرگان رهبری در حوزه تهران برای جناح حاکم، فاجعه ای رقم زد، برای ریاست جمهوری دوازدهم و شورای شهر پنجم، از مردم خواست که بار دیگر «تَکرار کنند» و مردم نیز همانگونه که او خواسته بود عمل کردند؛ چراکه خواهان عمل به منویات او در دولت و مجلس و شورای شهر و خبرگان رهبری بودند و لذا او شد تاثیرگذارترین شخصیت سال های اخیر ایران. اشخاص دیگری نیز بودند که همگان از رای و نظر آنان، آگاه بودند و می دانستند که آنان، خواهان شکست حسن روحانی و عدم پیروزی لیست امید هستند اما مردم ایران، کمترین اعتنایی به نظر آنان که تریبون های متعددی از بیت المال را نیز در اختیار داشته و دارند نکردند و به نظر شخصیتی اعتنا کردند که در محدودیت به سر می برد و برای انجام بسیاری از فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز دارای ممنوعیت است.
مردم با زبان رای، بیان داشتند که سید محمد خاتمی را معتمد خویش می دانند و می خواهند بار دیگر، افکار و نظرات او در دولت و مجلس و شورا، پیگیری شود، و مگر غیر از این است که مردم، صاحبان انقلاب هستند و هیچکس نباید نظر خویش را بر نظر مردم، غالب سازد، پس چرا روز به روز بر محدودیت های سید محمد خاتمی افزوده می شود؟ آیا برخی از شکست خوردگان انتخابات، این اجازه را دارند که از مردم، انتقام بگیرند و برای «سید» آنان، محدودیت ایجاد کنند؟ آیا نتیجه محدودیت های اعمال شده قبلی را در انتخابات های اخیر مشاهده نکردند؟ آیا ندیدند که هرچه بر محدودیت بیفزایند بر تاثیر گذاری خاتمی افزوده اند؟
مردم از علت این محدودیت نیز سوال می کنند. آنان می پرسند در ازای انجام کدامین اقدام و برگزاری کدامین دادگاه و اعمال کدامین محکومیت است که این محدودیت، ابلاغ شده است؟
به نظر می رسد زمان آن رسیده است که دلسوزان نظام و بزرگان انقلاب برای جلوگیری از اقدامات برخی افراد که درصدد ضربه زدن به نظام اسلامی و اعتماد عمومی هستند قیام کنند.
با این کثافت کاری ها هم از دل ما نمیره
خاتمی نباید به حرف اینها گوش کنه و کار درست رو انجام بده