روابط با جمهوری تاجیکستان را دریابیم
رویداد۲۴-آنچه طی دوسال و نیم گذشته بر روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری تاجیکستان گذشته است متأسفانه نه تنها شایسته این دو کشور نیست بلکه اسفناک است. بدون تعارف باید گفت در رسیدن اوضاع به این درجه از زمختی و لختی هر دو طرف تقصیر دارند. در دو سال اخیر برخوردهای متعددی توسط دولت تاجیکستان با نهادها و شهروندان ایرانی بویژه دانشجویان تحت عناوین و با بهانههای مختلف انجام گرفت که به هیچوجه شایسته روابط معمول بین کشورها نیست چه برسد به دوکشوری که درمیان کشورهای موجود جهان بالاترین میزان قرابت، پیشینه تاریخی مشترک و ارتباط دوستانه داشته همچنین ازعقبه فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی مشترک برخوردارند. تنها یکی از این سوابق و علایق برای توقع افزونتر و توجه بیشتر به روابط دوجانبه کافی است. اگر قرار باشد که بد رفتاریها و بد عهدیهای طرف تاجیکی را بشماریم طبعاً تعدادشان کم نیست اما معمولاً اینگونه بازگوییها مرارت آور و تازهکننده تلخیهاست و اکثرا دولتها سعی میکنند رفتارهای منفی و عکسالعملی خود را حتی الامکان به شهروندان تعمیم ندهند تا باعث برانگیختن حس منفی درازمدت در آحاد مردم نشوند ولی در این مورد متأسفانه خیلی از مواقع این ملاحظه هم معمول و منظور نشده است.
اما منصفانه این است که در مقام ارزیابی قصور، کم توجهی و بیتحرکی طرف ایرانی را نیز در این مخمصه یادآورشویم. زمانی نوع روابط بهنحوی بود که بیشترین کمک و بیشترین رفت وآمد با تاجیکستان صورت میگرفت، فعالیتهای عمرانی و خدماتی که در قالب طرحهای مشارکتی یا کمک مستقیم انجام شده بارها مورد توجه کارشناسان تاجیک قرار گرفته است و مردم تاجیکستان نیز بر آن واقف هستند. بویژه این کارشناسان اقرار دارند که کمکهای جمهوری اسلامی ایران در شرایطی صورت گرفت که بهدلیل خاص بودن وضعیت کشور و سودآور نبودن شرایط، کمتر کشور خارجی به آن اقدام میکرد ولی درسالهای بعد بهدلیل تنگناهای پیش آمده بویژه وضع تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، ادامه این روند را برای کشورمان ممکن نساخت.سفر آقای محیالدین کبیری رهبر فعلی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به ایران در دیماه سال ۱۳۹۴ برای شرکت در نشست کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی نیز از جمله موارد دلخوری و اعتراض دولت تاجیکستان بوده است. طرفداران کبیری تا چند سال پیش حدود یک سوم قدرت اجرایی کشور را در دست داشتند، ولی حزب نهضت اینک قریب به سه سال است که توسط مراجع رسمی تاجیکستان غیر قانونی اعلام شده و بسیاری از فعالین آن زندانی شدهاند.
نا معلوم بودن سرنوشت سرمایهگذاریهای بابک زنجانی در حوزههای مختلف در کشور تاجیکستان از موضوعات دیگری است که مایه دلخوری فی مابین قرار گرفته است، واقعیت این است که عکسها و گزارشهای متعددی از حضور بابک زنجانی و مشارکت وی در برنامههای سرمایهگذاری در تاجیکستان با حضور مقامات رسمی این کشور وجود دارد، طبعاً دولتهای نهم و دهم در ایران از این حضور و سرمایهگذاری پشتیبانی میکردهاند، اما اینک که مشخص شده وی یکی از بدهکارترین افراد به دولت و ملت ایران است، دولت جمهوری اسلامی ایران انتظار پیگیری و همراهی بیشتری از دستگاههای مسئول در تاجیکستان داشته و دارد، اینکه در رسانههای تاجیکستان یا از قول مسئولان آن کشور گفته میشود سرمایهای بهنام او در بانکهای این کشور وجود ندارد، البته این میتواند درست باشد، میتواند این سرمایه گذاریها بهنام شریکان، نزدیکان یا افراد محلی یا در قالب شرکتها و مؤسسات مختلف باشد که در اینجا توقع همراهی مسئولان تاجیک برای احصای سرمایههای مستقیم و غیرمستقیم وی و تلاش برای تسویه بخشی از بدهیها یا در حقیقت داراییهای مردم ایران منصفانه و دوستانه است و برداشتی جز این از پیگیریها نباید صورت گیرد.حسابرسی و روشن شدن تکلیف پروژههای سرمایهگذاری ایران در بخشهای مختلفی همانند، نیروگاه برق آبی سنگ توده دو، تونل دوستی و تعداد دیگری از این اقدامات و فعالیتها نیز از موارد درخواستی دستگاهها و شرکتهای ایرانی مرتبط است که باید مورد توجه قرارگیرد، البته بهنظر میرسد برخی از این موارد درحال پیگیری و رفع مشکل هستند و به خویشتنداری و همکاری بیشتر طرفین نیاز دارد.
نا گفته نماند که در شرایط پیش گفته تبعات تیرگی روابط پادشاهی عربستان با جمهوری اسلامی ایران و نیاز مبرم دولت تاجیکستان به کمکهای اقتصادی باعث شد تا دولت عربستان برای خراب کردن رابطه دیرپای دو ملت با کمکهایی نه چندان زیاد اما مشروط بر ایجاد تنگنا در روابط با ایران تا حدی موفق شود.بهنظر میرسد با وجود روابط گرم گذشته، مشترکات تاریخی، فرهنگی، دینی، زبانی و... نیاز جدی تاجیکستان به همکاریهای امنیتی با وجود مرزهای طولانی و ناامن افغانستان، شرایط بد اقتصادی این کشور بویژه افزایش تعداد بیکاران و افت ارزش پول ملی کشور در چند سال گذشته بخصوص پس از اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه و در مقابل باور فرهنگی جدی ایرانیان به حفظ روابط نزدیک، تحرک بخشیدن به روابط اقتصادی و حضور در بازار داخلی این کشور و منطقه و همکاریهای سیاسی، امنیتی منطقهای، باید با قدری اغماض نسبت به ناملایمات و اتفاقات دو سه سال اخیر اما تصمیمات سازنده واقدامات پیگیرانه صورت گیرد و در گذشته باقی نماند. باید با توجه به عقبه قوی روابط، نگاهی سازنده به آینده داشت، باورم این است که کشور تاجیکستان بهدلیل همه اشتراکاتی که گفته شد میتواند بهعنوان یکی از مناطق مطلوب گردشگری و اولویتدار برای ایرانیان قرار گیرد ایران میتواند از این طریق بازده اقتصادی خوبی برای همدلان و همزبانان خود فراهم کند. نباید بیش از این مهار کار را به دست رسانههای غیر دوست یا معاندان و مخالفان دو کشور سپرد که در این مدت تلاش وافری برای ایجاد بدبینی و مفارقت بین دو کشور انجام دادهاند.