تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ - ۲۳ مهر ۱۳۹۶

فرمانروایی متن بر حاشیه

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از رئیس جمهوری یک کشور تازه مستقل شده اروپای شرقی سؤال شد که مهم‌ترین برنامه شما در آینده چه خواهد بود؟ رئیس جمهوری جواب داد: مهم‌ترین وظیفه فعلی من در قبال کشورم این است که نام کشورم را از صفحه اول روزنامه‌ها پاک کنم.

رویداد۲۴-پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از رئیس جمهوری یک کشور تازه مستقل شده اروپای شرقی سؤال شد که مهم‌ترین برنامه شما در آینده چه خواهد بود؟ رئیس جمهوری جواب داد: مهم‌ترین وظیفه فعلی من در قبال کشورم این است که نام کشورم را از صفحه اول روزنامه‌ها پاک کنم. هنگا‌می‌که ابراهیم داروغه زاده، جانشین حبیب ایل‌بیگی بر مسند معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی شد، بسیاری وظیفه او را در شرایط فعلی پایین آوردن حجم جنجال‌های پیرامون سینمای ایران دانستند. او نیز در بخشی از سخنان خود در جلسه‌ای مطبوعاتی اشاره کوتاهی به این نکته داشت و گفت: «بعضی از فیلم‌های توقیفی به علت مسائل روز سیاسی دچار مشکل شدند، بعضی نیز به خاطر سوءتفاهماتی که به وجود آورده بودند یا برداشت‌هایی که از آن فیلم‌ها می‌شود؛ البته با گذشت زمان خیلی از مشکلات خود به‌خود حل شدند.»

نگاهی نزدیک به سینمای ایران در شرایط کنونی نشان می‌دهد که سینمای ما بیش از آن که بحث‌برانگیز باشد، جنجال‌ساز است. بحث‌برانگیزی هر فیلم سینمایی و یا هر جریان هنری‌ای اشاره مستقیم به مضمون و درونمایه اثر و رویکرد بدیع و جذاب خالق آن دارد. حیطه بحث‌برانگیزی یک فیلم توسط منتقدان، مورخان و نظریه پردازان و در نهایت کارشناسان سینمایی مطرح و گسترش ‌می‌یابد. برعکس جنجالی بودن یک فیلم معطوف به حواشی و مسائل پیرامونی آن است. یک فیلم جنجالی فیلمی‌است که باب طبع خبرنگاران و کسانی است که کارشان هیجان ناشی از سینماست. نکته قابل توجه این است که آثار به نمایش درآمده و بعضاً به نمایش درنیامده سینمای ایران در سال جاری غالباً آثاری جنجالی بوده‌اند. علت جنجالی بودن سینمای ایران در حیطه‌های گوناگون از دو رشته مسائل نشأت ‌می‌گیرد. رشته اول مسائل اساسی و همیشگی سینمای ایران است. مثل نابرابری تولید و امکانات عرضه، معین نبودن تکلیف دولت با سینما، ورود دیدگاه‌های جدید و آدم‌های تازه نفس به سینما و برخورد آنها با رویکردهای سنتی به سینما و آدم‌های قدیمی‌تر و رشته دوم اما به پیدایش خاصیت تازه‌ای در بین فیلمسازان ما برمی‌گردد.

فیلمسازان به تازگی عادتی پیدا کرده‌اند و معتقدند: «اگر مشکل داری آن را به رسانه‌ها بگو.» این روند عمو‌می‌کردن مشکلات بعضاً صنفی و گاهی حرفه‌ای که جنبه عمو‌می ‌کمتری دارد باعث می‌شود فیلمسازان طرف مقابل دعوا را مجبور به واکنش کرده و ماجرا ابعاد تازه‌تری پیدا کند. از طرف دیگر تهیه‌کنندگان سینمای ایران به نتیجه رسیده‌اند که اگر فیلمی‌ بتواند حجم بالایی از اخبار روزانه سینماها را به خود اختصاص دهد، شانس بیشتری برای اقبال عمو‌می‌ خواهد داشت. یعنی جنجال‌های ناخواسته و جنجال‌هایی که با اهداف و نیات قابل دسترس و محدود به وجود می‌آیند تا فیلمی‌را پرفروش، کارگردانی را مطرح و یا نا‌می ‌را ورد زبان‌ها سازند.

نتیجه این دو گروه از جنجال‌ها در یک نگاه کلی به هیچ وجه برآیند مثبتی برای سینمای ایران در داخل کشور نداشته است. مسأله اصلی درباره مشکلات ناشی از حیطه‌های قانون و صنفی و اقتصادی سینمای ایران ریشه‌ای قوی‌تر از جنجال‌های فعلی دارد و با وارد کردن آنها به ادبیات روزمره ژورنالیستی نه تنها کمکی به حل‌ آنها نمی‌کند، بلکه باعث دور شدن از منشأ و ریشه اصلی مشکل ‌می‌شود و از سوی دیگر زمان حل مشکل را نیز به تأخیر ‌می‌اندازد.

به عنوان مثال همه ‌می‌دانند که یکی از بزرگ‌ترین دلایل، بحران دامنه‌دار و طولانی اکران فیلم‌های ایرانی، کمبود سالن سینماهاست. تجربه ثابت کرده است که حل این مشکل تنها در صورت سرمایه‌گذاری گسترده در امر سالن‌سازی امکان‌پذیر خواهد بود. از قبل جنجال‌های چند ساله اخیر در سینمای ایران چند درصد سرمایه جذب بخش سینما جهت سالن‌سازی شده؟ پاسخ قطعاً «هیچ» است. در مقابل، این جنجال‌ها بشدت سرمایه‌گذاران را از پیگیری زمینه سرمایه‌گذاری در سالن‌سازی گریزان می‌کند. سرمایه‌گذار سنتی ایرانی در فضایی دست به جیب ‌می‌برد که حاشیه امنیت داشته باشد، اما در مقابل مدیران ‌سینمای ایران هر چه هم امکان و امتیاز به سرمایه‌گذاران پیشنهاد کنند، آنها گمان ‌می‌برند که نهایت کار سالن‌سازی حضور در دریایی متلاطم است که مطمئن‌ترین مکان آن، تماشاگر در ساحل است. در این میان برخی فیلمسازان برخلاف جریان کلی سینمای ایران در قضیه جنجال‌سازی، نگاهی بشدت کاسبکارانه‌ای دارند.

در تولید همه می‌خواهند سریع‌تر، ارزان‌تر و کم سروصداتر کار تولید را جلو ببرند؛ ولی هنگام نمایش و اکران از هر مستمسکی برای جنجال‌سازی استفاده ‌می‌شود. فیلم بی‌حاشیه نمی‌فروشد. زمانی که تلویزیون با ناخن خشکی مفرط به سینما نگاه می‌کند، صفحه سینمایی و حوادث روزنامه‌ها به بیل‌بوردهای تبلیغاتی فیلمسازان مبدل ‌می‌شود که ‌می‌خواهند برای فیلم خودشان وجهه خبری بسازند. این جا دیگر کار سینماگران فیلمسازی نیست، حاشیه‌سازی است.

در دورانی که هر مایه‌ای بی‌سیاست و جناح‌سازی و موضع‌گیری پر سروصدا، فطیر است، نمایش فیلم در ایران به پدیده پیچیده‌ای از سوءاستفاده از همه چیز تبدیل ‌می‌شود. افزایش رویکرد تهیه‌کنندگان به همکاری با روزنامه‌نگاران بیش از آن که نشانگر علاقه‌مندی این گروه به اطلاع‌رسانی درست باشد، حاکی از توجه آنها به تولید جنجال‌های حاشیه‌ای برای بالا بردن حجم چاپ نام فیلم در نشریات است. با این احوال سینمای ایران در عمق، آفت زده و ناکارآمد و از منظر اقتصادی ورشکسته است و در سطح، سرشار از جنجال‌های ریز و درشت، که فقط به درد خبرنگارانی ‌می‌خورد که نهایت افق دیدگاه‌شان چارچوب خالی صفحاتشان است.

برخلاف وضعیت سینمای ایران در داخل کشور، محصولات سینمای ایران در خارج از مرزها بشدت بحث‌برانگیز است. در حالی که برخی از این آثار هنوز در سینماهای ایران به نمایش درنیامده‌اند در اروپا و امریکا موجب به راه افتادن اساسی‌ترین بحث‌ها و عمیق‌ترین گفتارها پیرامون راه‌های گسترش دامنه مدیوم سینما شده‌اند. سهمی‌که متعلق به مردم و تماشاگران ایران است. سهمی که حاصل آن شعور و درک عمو‌می‌ و میزان اعتماد به نگاه مردم است ولی همه می‌خواهند با حاشیه‌سازی برای خود حاشیه امنیت بسازند و داستان را به نفع خود تمام کنند و مردم و تاریخ را به سمت و سوی دیگری منحرف کنند. آیا نمایش فیلمی مثل «خانه دختر» و... به طور کامل در یک شرایط آرام، شرایط بدتری از شرایط فعلی داشت که تماشاگران خسته را با انتظارات فراوان به سالن‌ها ‌می‌کشانیم و با فیلمی ‌شرحه‌شرحه شده و معمول رو‌به‌رو می‌کنیم؟  

نظرات شما
پیشخوان