تاریخ انتشار: ۱۳:۵۴ - ۲۹ مهر ۱۳۹۶

چرا کودکانمان را به مدرسه می‌فرستیم

در خبرهــا آمــده که دانش‌آمـــوزی در اثــر ضربــه ناظم مدرسه پرده گوشش پاره می‌شود. اتفاق، جزئیات دیگری هم دارداز جمله اینکه ناظم خاطی جابه‌جا شده یا از خانواده دانش‌آموز دعوت به عمل آمده تا درباره این اتفاق چاره‌ای شود.

رویداد۲۴-در خبرهــا آمــده که دانش‌آمـــوزی در اثــر ضربــه ناظم مدرسه پرده گوشش پاره می‌شود. اتفاق، جزئیات دیگری هم دارداز جمله اینکه ناظم خاطی جابه‌جا شده یا از خانواده دانش‌آموز دعوت به عمل آمده تا درباره این اتفاق چاره‌ای شود.اما هر بار خواندن خبرهایی از این دست این سؤال را پیش ذهن می‌آورد که «چرا بچه‌ها را به مدرسه می‌فرستیم؟» مدرسه به‌عنوان نهاد عمومی آموزش قرار است نه تنها وظیفه آموزش پایه و اولیه را بر عهده داشته باشد بلکه از مدرسه انتظار می‌رود بخش مهمی از فرایند جامعه‌پذیری کودکان و نوجوانان را به انجام برساند. به آنها نحوه زیست اجتماعی، تعامل با دیگران، بودن در گروه، درک و دریافت تفاوت‌ها و در نهایت ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی بیاموزد. در سیستم‌ آموزش سنتی، کودکان از هرگونه حقی محروم بودند، مدرسه و اولیای مدرسه، قدرتی مطلق بر کودکان داشتند، آنها را تنبیه و تشویق می‌کردند و از آنها انتظار می‌رفت که مو به مو مطابق آنچه حکم می‌شود، رفتار کنند. حتماً در همه خانواده‌ها داستان‌های زیادی از خاطرات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها از نظام مدارس قدیمی‌تر یافت می‌شود؛ غلبه مطلق بزرگترها بر کوچکترها، آموزش ادب به معنای سکوت و استفاده از تنبیه بدنی و تحقیر برای آموزش. نظامی که به نظر می‌رسید با توجه به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه آن زمان موفق می‌شد جامعه‌پذیری متناسبی ارائه کند.

اما امروز ما از مدرسه چه می‌خواهیم؟ از مدرسه انتظار می‌رود چه ارزش‌ها و هنجارهایی را در روند جامعه‌پذیری به کودکان و نوجوانان بیاموزد؟ علاقه‌مندیم کودکان ما در مدرسه چه تجربه‌هایی داشته باشند؟ آموزش مهمتر است یا پرورش؟ انضباط چه معنایی دارد؟ قدرت اولیای مدرسه چه توازنی با قدرت کودکان دارد؟ حقوق کودکان و نوجوانانی که بیشتر ساعت‌های مفیدشان را در مدرسه می‌گذرانند از نظر ما طراحان و برنامه‌ریزان آموزشی، ما خانواده‌ها و ما مجریان و اولیای مدرسه چیست؟

واقعیت این است که سطح خشونت فیزیکی در مدارس به نسبت گذشته‌های دور کمتر شده؛ دست‌کم می‌توان ادعا کرد که چنین خبرهایی بخش وسیعی از جامعه را شوکه و نگران می‌کند. بگذریم که ظاهراً نگرانی آموزش و پرورش در حد جابه‌جایی ناظم خاطی و اشاره به آسیب‌دیدگی قبلی دانش‌آموز است، اما آیا آن نظام قدرت یک طرفه بزرگسالان بر کودکان و نوجوانان هم تعدیل شده؟ کتک خوردن کودکان در مدرسه فاجعه و جرم است، باقی ماندن شخصی که کودک را در مدرسه چنان کتک می‌زند که پرده گوشش پاره می‌شود فاجعه بدتری است و باید ما را به جای تمرکز بر کمتر شدن خشونت فیزیکی به این موضوع برساند که آیا مدارس و نظام آموزشی امروز ما با نوع نگاه و عملکردی که دارند کودکان و نوجوانان را برای زیست اجتماعی متناسب روز جامعه‌پذیر می‌کنند؟ به آنها زندگی در دنیای تنوع‌ها و تفاوت‌ها، تفکر انتقادی و نگاه به آینده را یاد می‌دهد؟ یا نظامی است که گاهی دست خشونت آشکارش از دل چنین خبرهایی بیرون می‌آید و خشونت پنهانش آنچه باید به کودکان می‌دهد را از آنها می‌گیرد. هر بار با دیدن چنین خبرهایی باید دوباره و با صدای بلند از خودمان بپرسیم که «چرا کودکانمان را به مدرسه می‌فرستیم؟» 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان