تاریخ انتشار: ۱۹:۲۹ - ۱۳ آبان ۱۳۹۶
مریم دوستی در گفت‌وگو با رویداد۲۴:

صلح جهانی آرزوی من است

مریم دوستی جزء معدود بانوان فیلم ساز در ایران است که با جسارتی که در او وجود دارد به عرصه فیلم سازی دفاع مقدس ورود پیدا کرده است. وی پس از تجربیات فراوان در ساخت فیلم کوتاه این بار با فیلمی بلند شانس خود را در بازار سینمای ایران امتحان کرد. اکران فیلم "دریاچه ماهی" در شهر میلان ایتالیا با استقبال زیاد علاقه مندان مواجه گردید.
رویداد۲۴- مریم دوستی جزء معدود بانوان فیلم ساز در ایران است که با جسارتی که در او وجود دارد به عرصه فیلم سازی دفاع مقدس ورود پیدا کرده است. وی پس از تجربیات فراوان در ساخت فیلم کوتاه این بار با فیلمی بلند شانس خود را در بازار سینمای ایران امتحان کرد. اکران فیلم "دریاچه ماهی" در شهر میلان ایتالیا با استقبال زیاد علاقه مندان مواجه گردید به طوری که آقای میری سرکنسولگری ایران در میلان هم در این برنامه حضور پیدا کردند. به بهانه اکران این فیلم که این روزها به روی پرده سینماهای ایران رفته و تا حدی مورد توجه واقع شده به سراغ مریم دوستی رفتیم تا نظرات وی را جویا شویم.

چقدر تلاش کردید که روند کلی داستان و مراحل پایانی فیلم به صورت کلیشه ای و به مثابه دیگر فیلم های حوزه دفاع مقدس تمام نشود؟
برای من سبک و سیاق سینمای شاعرانه خیلی مهم بود و دوست داشتم که از تکرار به طور کلی پرهیز کنم. داستان ما نه کسی را وادار به گریه می کرد و نه کسی را وادار به خنده. داستان روایت گونه بود و چند داستان موازی را در پیش رو داشت و در انتهای فیلم هم واقعا سعی کردم که خود فیلم به سرانجام برسد، نه شخصیت یا افکار کارگردان. می خواستم فیلم به سرانجامی برسد که تماشاگر راضی از سینما خارج شود و این خیلی برایم مهم بود.

ساخت فیلم هایی که در برگیرنده داستانهای موازی هستند کاری سخت و خطرناک است، شما این موضوع را چگونه مدیریت کردید؟
سعی کردم که خط قصه ی داستان های موازی یکسان باشد. اگه دقت کرده باشید کل قصه ها بین شخصیت های دو خانواده بود و اینکه چون خط قصه ها به هم ربط بیدا می کرد، نقطه ی عطف داشت. به خاطر همین از گمراه کردن تماشاگر جلوگیری می کرد.

من در عوامل فیلم دیدم که تقریبا گروه موسیقی فیلم تمام سازها را به صورت زنده ضبط و تنظیم کرده بود. نقش موسیقی در روند و تفهیم داستان فیلم تا چه حد تاثیرگذار بوده و چرا از سازهای زنده استفاده کردید؟    
من در کل فیلم های کوتاهی که انجام دادم هیچ وقت موسیقی انتخابی نداشتم. یعنی اولین هزینه ی برای من همیشه لوکیشن بوده است. شما می بینید که از لوکیشن هایی خاصی مثل باغ گل یا دریاچه استفاده کردم. همیشه اولین هزینه، لوکیشن بوده و هست؛ به این دلیل که در ایران باید برای رفتن به یک لوکیشن هزینه بپردازید. بعد از آن گروه فیلم برداری و در وهله بعد از آن موسیقی است. این برای من از جایگاه ویژه ای برخوردار است چون موسیقی جان فیلم است و گمان می کنم در فیلم من تاثیر به سزایی داشت.

نظر شما راجع به ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس چیست و آیا جامعه حال حاضر ایران در سال 96 ظرفیت فیلم دریاچه ماهی را دارد؟
بله قطعا دارد. خود ما جامعه ی ایران را عادت دادیم که به سینما بروند و فیلم های بسیار مفرح که فقط باید خندید را ببینند. ما نمی توانیم گذشته خود را فراموش کنیم. هر کدام از ما هر جای دنیا که باشیم یک گذشته ی مشترکی داریم، مخصوصا هم نسل ها، آن هم وقتی که صحبت از ایران و ایرانی می شود. یک قسمت از تاریخ معاصر ما هست که در آن وجه اشتراکی داریم که هیچ وقت هم نمی توانیم آن را فراموش کنیم. یکی از وجه اشتراک های تاریخ معاصر ما جنگ است جنگی که هشت سال به طول انجامید. این مدت زمان جنگ که ما آن را هشت سال تصور می کنیم و آن را تمام شده می دانیم اینطور نیست و به اعتقاد من این جنگ همچنان ادامه دارد و این جنگ هنوز تمام نشده است. تا وقتی که ما افرادی را داریم که منتظر دو تیکه استخوان فرزند، خواهر و برادر و یا پدر خود هستند، این جنگ ادامه دارد.

آلکسویچ در کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" مستقیما نقش داستان هایی که تا حد زیادی رومانتیک هستند را از موضوع جنگ پاک می کند، آن گونه که در جنگ عشقی وجود ندارد. به اعتقاد شما در یک عاشقانه ی جنگی دو مقوله عشق و جنگ را می توان گنجاند؟ و آیا شما توانستید ادغام خوبی را انجام دهید؟
من اعتقادی به صحبت شما در سر تیتر ندارم، از این‌رو در هر قسمت زندگی هر شخص و آدمی یک عشق و عاشقانه ای وجود دارد. همه ی کسانی که رفتند در بستر جنگ از دل خانواده، عشق و محیط خانواده بودند. پس اگر اینطوری باشد نمی توانیم بگوییم با یک انسان کامل طرف هستیم. در یک انسان کامل عشق و نفرت دو پایه ی زندگی هستند و من احساسم این است که  جنگ کاملا عاشقانه دارد. رفتن ها، برگشتن ها کلا رفتن به دل جنگ کار بچه های عاشق بوده و کار هر کسی نبوده است. به نظر من رفتن خودش یک عاشقانه است.

به نظر شما دلیل اینکه فیلم سازها به سمت ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس نمی آیند چیست؟ آیا می توان علت را اشباع شدن این مدل فیلم سازی دانست و یا دلیل دیگری دارد؟
من خودم شخصا علاقه دارم که کار دومم را هم در حوزه دفاع مقدس بسازم چون اولین فیلم بلند من واقعا کار موفقی بود و بسیار مورد استقبال بینندگان قرار گرفت. نمی توانیم بگوییم وقتی کسی فیلمی را ندیده است از آن فیلم استقبال شده است یا نه اما آنقدر سینما کم در اختیار این فیلم قرار گرفت به طوری که به اعتقاد من سعی شد که این فیلم به صورت کاملا رسمی نابود شود. خود مدیران هم تلاش کردند که این فیلم از حالت قهقرا در بیاد، ولی متاسفانه اکران دریاچه ماهی در برهه ای اکران شد که مصادف بود با اکران چندین فیلم طنز به طوری که شرایطی خاص را برای فیلم من به وجود آورد که من نمی دانم چرا اکران سینماهای ایران به صورت کاملا حرفه ای و اصولی مدیریت نمی شود. به همین دلیل است که تعداد فیلم سازهای دفاع مقدس در سینمای ایران انگشت شمار و محدود هستند. یک عشق و علاقه ی خاصی باید باشد و یک بحرانی باید برای آدم به وجود بیاید که فرد در حوزه دفاع مقدس فیلم بسازد.

چقدر به فراواقعیت معتقد هستید؟ طرح اولیه با نسخه نهایی که از فیلم ارائه شد چقدر تطابق دارد؟
من به قصه گویی علاقه مندم و اینکه از بچگی یکی بود یکی نبود های ما و کلاغه به خونش نرسید، فراواقعی است. همه ی قصه های کودکی ما یک نوع فرا واقعیت است. من فکر می کنم قصه های فراواقعیت خودش یک پل ارتباطی است از پرهیز تکرار. ما باید پرهیز کنیم از تکرارهایی که در ژانرهای مختلف وجود دارد. من خودم نگاهم به فراواقعیت نگاه گسترده ای است و خیلی به ژانری که در زمان رئال و سوررئال و قصه هایی که به رئال و سوررئال برگردد اعتقاد دارم.

آیا اقداماتی انجام دادید که فیلم شما ضدجنگ باشد و تبلیغی برای جنگ انجام ندهید؟
من هیچ تلاشی نکردم. در واقع فیلم من در مورد صلح است. به اعتقاد من همه ی کسانی که در ایران در مورد جنگ فیلم می سازند، از صلح حرف می زنند. یعنی جنگ بد است و عواقب دارد، عواقب آن هم این قصه هایی که داریم می بینیم، است. من شخصا از صلح حرف زدم چون به صلح جهانی معتقدم و این جزء آرزوهای من است.

صلح جهانی آرزوی من است

صلح جهانی آرزوی من است

صلح جهانی آرزوی من است

مصاحبه از سهیل دستمالچیان
عکاس: سمیرا شادپور
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان