تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۲۱ آبان ۱۳۹۶
گزارش رویداد۲۴ درباره نعل وارونه تندروها با تفسیر سخنان اخیر روحانی؛

چه زمانی مذاکره با آمریکا دیوانگی است؟

مذاکره مجدد در مورد مسائل توافق شده را نیز می توان نوعی از دیوانگی در مذاکرات نامید. هنگامی که طرفین مذاکرات، بر مسائلی توافق کرده اند و آن را به امضای مسئولان عالی رتبه خود رسانده اند آنگاه با دبه کردن یکی از طرفین و درخواست برای مذاکره مجدد، نباید مذاکرات جدیدی را کلید زد.
رویداد۲۴- سخنان اخیر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی و در جریان دفاع از وزرای پیشنهادی علوم و نیرو که به موضوعاتی از قبیل برجام و رفتارهای دولت آمریکا و قدرت دفاعی و موشکی ایران پرداخته شد، بازتاب های فراوانی در رسانه های گروهی و در وسعت بین المللی داشت. رسانه های جهان با توجه به موضوعات مطرح شده در این سخنرانی، بخش های مهم و دارای پیام آن را به عنوان سر تیتر اخبار خود برگزیدند و به بررسی و تحلیل راهبردهای آتی ایران در قبال اقدامات آمریکا در موضوع برجام پرداختند.

اما رسانه های منتقد دولت از قبیل صداوسیما و روزنامه های مخالف رئیس جمهور و وابسته به بیت المال، اقدام به سوء استفاده از سخنان روحانی کردند و با ارائه تحلیل هایی «من درآوردی» و یکسویه و سپس استناد به سخنان رئیس جمهور، تلاش کردند تجربه برجام را «تجربه شکست خورده» معرفی کنند و هرگونه مذاکره با آمریکا را دیوانگی بیان کنند؛ در صورتیکه منظور رئیس جمهور، برداشت های اختصاصی رسانه های مذکور نبوده است.

رئیس جمهور در مجلس گفت: «آمريكايي ها دارند اعلام مي كنند كه ما اهل تعهد و مذاكره نيستيم، اعلام مي‌كنند كه اصول اخلاقي را نمي شناسند. اگر كشوري در اين مسير قرار گرفت،‌كشور ديگري مي تواند به آن اعتماد كند؟ دارند به برخي از كشورهاي شرق آسيا اعلام مي كنند كه با ما -آمريكا- مذاكره كنيد،‌مگر ديوانه اند كه مذاكره كنند؟ شما به مذاكره اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده است پايبند نيستيد.»

کاربست واژه «دیوانه» باعث شد که صداوسیما همین قسمت از سخنان رئیس جمهور را بارها پخش کند و مصاحبه ها و میزگردها برگزار کند تا بدین وسیله، علاوه بر اینکه مذاکره با آمریکا در هر زمان و شکلی را دیوانگی تعریف کند، به تخریب برجام و مذاکرات منتج به توافق هسته ای بپردازد.

هرچند مردم فهیم ایران در دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، نظر خود را در مورد برجام اعلام کرده اند و در پشتیبانی از سیاست دولت و تیم مذاکره کننده به میدان آمده اند اما به نظر می رسد لازم باشد در پاسخ به صاحبان تریبون های برآمده از بیت المال، نکاتی را بیان کرد.

اگر بخواهیم مواردی از انواع مذاکره را بیان کنیم که بشود بر آنها لفظ دیوانگی را اطلاق کرد می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.

1- مذاکرات دنباله دار و بی هدف و بدون نتیجه را می توان از مصادیق مذاکراتی دانست که انجام آن و تداوم آن، نوعی دیوانگی است. مذاکراتی که هر بیننده ای را به این نتیجه می رساند که قرار نیست نتیجه خاصی از درون جلسات آن بیرون آید و طرفین مذاکره، مشغول مباحثه بر سر موضوعات کلی و مکان مذاکرات و نحوه برگزاری مذاکره هستند و به هیچ عنوان، در موضوعی از موارد اختلافی، پیشرفتی حاصل نمی شود.

هنگامی که طرفین مذاکرات، قصد حل و فصل موضوعات اختلافی را نداشته باشند و با نفرات دون پایه در مذاکرات حاضر شوند و جلسات مذاکره را به محفلی برای بیانیه خوانی تبدیل کنند، آنگاه حضور در چنین مذاکراتی را دیوانگی بیان می کنند. متاسفانه کشور ما در زمان مسئولیت دکتر سعید جلیلی، سالها درگیر در چنین مذاکراتی بود.

2- انجام مذاکراتی که عایدی خاصی برای طرفین نداشته باشد نوعی دیوانگی است. منظور از این عبارت، آنست که مذاکرات باید به نحوی پیش برده شود که اراده طرفین بر این موضوع تعلق گیرد که عوایدی برای طرفین از جانب مذاکرات، حاصل شود. اگر بنا باشد مذاکرات انجام شود و در کنار آن، بر تعداد قطعنامه های تحریمی در موضوع مذاکره، افزوده شود، تداوم  این مذاکرات، نوعی دیوانگی است. چطور می شود از انجام مذاکره خشنود بود ولی شاهد افزایش فشارها و تحریم های مرتبط با موضوع مذاکره نیز بود.

اما اگر اراده طرفین بر حل موضوع مورد مذاکره باشد پس در گام اول، از گسترش دایره فشارها و تحریم ها ممانعت به عمل می آید و سپس برای حل و فصل نهایی موضوعات، بر دامنه مذاکرات افزوده می شود. اتفاقی که در ابتدای مذاکرات پنج به علاوه یک با ایران در سال 92 اتفاق افتاد و توافق موقت ژنو امضا شد و علاوه بر توقف گسترش تحریم ها، گشایش هایی نیز برای ایران ایجاد شد. در صورتیکه در زمان مذاکرات سعید جلیلی با طرف مقابل، بر تعداد قطعنامه های تحریمی افزوده می شد و ارمغان مذاکرات تیم جلیلی، تحریم های فلج کننده برای ملت ایران بود.

3- مذاکره مجدد در مورد مسائل توافق شده را نیز می توان نوعی از دیوانگی در مذاکرات نامید. هنگامی که طرفین مذاکرات، بر مسائلی توافق کرده اند و آن را به امضای مسئولان عالی رتبه خود رسانده اند آنگاه با دبه کردن یکی از طرفین و درخواست برای مذاکره مجدد، نباید مذاکرات جدیدی را کلید زد. پذیرش مذاکرات جدید، نوعی دیوانگی است چراکه این پذیرش، علاوه بر اینکه لغو توافقات گذشته است، قطعا آخرین پذیرش هم نخواهد بود و به صورت سلسله وار، ادامه خواهد یافت.

زیرکی تیم مذاکره کننده در آنجا هویدا می شود که با تبدیل توافق چندجانبه به توافقی بین المللی و مستند به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، هزینه های خروج یکی از طرفین را افزایش دهد و با مدیریت شرایط، از بازگشت آن به دوران قبل از توافق، ممانعت به عمل آورد؛ همانند اقدام تیم مذاکره کننده دکتر ظریف در موضوع برجام.

4- مذاکره با دولتی که در عرض مدت کوتاهی، از توافقات متعددی خارج شده است و اقدام به خروج از برخی مجامع جهانی گرفته است و می کوشد در بسیاری از توافقات گذشته، بازنگری انجام دهد نوعی دیوانگی است چراکه از عملکرد آن، مشخص است که بنایی برای پایبندی به توافقات ندارد.

گاهی ممکن است برای خروج از بن بست و تغییر شرایط بین المللی به نفع خود، لازم باشد با دولتی که سابقه عهدشکنی دارد وارد مذاکره شد اما زمانی که جامعه جهانی، اذعان به بی ثباتی در تصمیمات مسئولان کشوری خاص دارند و طرف مقابل نیز از شرایط سخت و بن بستی رنج نمی برد، آنگاه ورود به چنین مذاکراتی، نوعی دیوانگی است.

5- یکسان نبودن جایگاه طرفین در مذاکرات و فقدان یک تیم مذاکره کننده قوی نیز از جمله عواملی است که با وجود آنها، شرکت در مذاکرات، نوعی دیوانگی است. هنگامی که یکی از طرفین در جایگاه تحکم و سلطه قرار داشته باشد طبیعتا نتیجه مذاکرات به شکست طرف ضعیف، منتج خواهد شد. همچنین اگر قدرت تیم های مذاکره کننده، در سطوحی با اختلاف فاحش باشد قطعا تیمی که دارای تبحر و تجربه بیشتری است پیروز مذاکرات خواهد شد. لذا دقت در این دو موضوع نیز از امور حیاتی برای شرکت در مذاکرات است.

آنچه از سخن رئیس جمهور کشورمان بدست می آید آنست که مذاکره با آمریکا در هر شرایطی، مصداق دیوانگی نیست چراکه در برخی از اوقات، منافعی را برای طرف مقابل به ارمغان می آورد اما با لحاظ شرایط پنجگانه فوق الذکر است که مذاکرات از جمله مصادیق دیوانگی خواهد بود.
نظرات شما
نظرسنجی
آیا از 26 فروردین تجربه برخورد با گشت ارشاد را داشتید؟
پیشخوان