توماس فریدمن مطرح کرد
تغییرشکل خاورمیانه از سوی ایران و احتمال ائتلاف اسرائیل-عربستان-ترکیه
توماس فریدمن طی یادداشتی برای هافینگتون پست نوشت: ایران همواره خود را در رقابت با دولتهای عرب جهت سلطه بر خلیجفارس دیده است. این بلندپروازی در اواخر دهه 1980 و در پایان جنگ هشتساله با عراق که بیش از یک میلیون قربانی برای ایران برجای گذاشت، به تعویق افتاد.
رویداد۲۴- توماس فریدمن طی یادداشتی برای هافینگتون پست نوشت: ایران همواره خود را در رقابت با دولتهای عرب جهت سلطه بر خلیجفارس دیده است. این بلندپروازی در اواخر دهه 1980 و در پایان جنگ هشتساله با عراق که بیش از یک میلیون قربانی برای ایران برجای گذاشت، به تعویق افتاد.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از هافینگتون پست، در ادامه این یادداشت آمده: این جنگ با یک عقبنشینی نظامی پایان یافت اما ازنظر استراتژیک مانع امیدهای ایران برای گسترش قدرتش به سمت غرب شد. جنگ علیه داعش، بهخصوص در عراق، این در را بار دیگر گشوده است.
بار اصلی این جنگ در عراق روی شانه ارتش عراق و چندین گروه شبهنظامی شیعه بوده که جنگی طولانی را برای شکست داعش تجربه کردند. مشاوران ایرانی در ارتش جای گرفته و کنترل مستقیم این نظامیان را داشتهاند. آمریکا هم دارای نیروها و مشاورانی در این کشور بوده اما ایرانیها در کسب نفوذ در ارتش عراق مؤثرتر عمل کردهاند. آمریکا با بیمیلی این شرایط را پذیرفت- این کشور لازم داشت که داعش شکست بخورد اما نمیخواست تلفات احتمالی لازم برای این مبارزه طولانی را هزینه کند و از همین رو به حملات هوایی اتکا کرد.
مشخص است که این درجه از همکاری میان نیروهای عراقی و شبهنظامیان لازم بود و این به معنای همکاری با مشاوران ایرانی بود که برخی واحدهای ارتش عراق را بهطور مؤثری فرماندهی میکردند. میزان این همکاری مشخص نیست اما داعش درنهایت شکست خورد و دستکم بخش قابلتوجهی از نیروهای نظامی عراق تحت کنترل ایران ماندند. با توجه به نفوذ و حضور ایران در بصره در جنوب عراق، ایرانیان در موقعیت قدرتمندی در داخل عراق قرار گرفتهاند، درحالیکه هیچ نیروی مهمی در جایگاه محدود کردن آنها نیست. ضمن اینکه آنکه میتوانند در صورت تمایل، آزادانه نیروهای بیشتری را به عراق اعزام کنند.
ایران در سوریه نیز در جایگاه مستحکمی قرار دارد. ایران و روسیه با کمک هم مانع از سرنگونی دولت بشار اسد شدهاند. حزبالله لبنان عمیقاً در جنگ در سوریه مشارکت داشته و تعدادی از نیروهای ایرانی نیز به همراه آن اعزام شدهاند. روسها همین حالا هم در حال مذاکره در مورد پایانی هستند که شامل بازپسگیری بخشهایی از سوریه میشود که اسد از دست داده بود. این اتفاق چه رخ ندهد چه نه، فشارها از رژیم اسد کاسته شده است. ضمن اینکه روسیه اخیراً اعلام کرد که حضور خود در سوریه را کاهش خواهد داد که این مسئله فضای بیشتری به نفوذ ایران میدهد و روابطی را تعمیق میکند که پیش از جنگ داخلی هم وجود داشت.
یمن یکی دیگر از نقاط قدرت ایران است. ایرانیان در یمن که با عربستان هممرز است، از نیروهای حوثی حمایت میکنند. طی سالهای اخیر با افزایش قدرت حوثیها، عربستان، امارات و دیگران حملات هوایی علیه آنها را آغاز کردند اما این حملات آنها را شکست نداد و حال حتی قدرتمندتر هم شدهاند. اخیراً موشکی از یمن به سمت ریاض شلیک شد و گفته میشود این شلیک هشداری از سوی ایران به عربستان بوده که هرچه سریعتر یمن را ترک کند.
مهم است که در مورد قدرت ایران اغراق نشود. ایران بهوضوح بانفوذ است و درهای کسب قدرت بیشتر نیز باز است اما هنوز به موقعیتی نرسیده که نیروی نظامی قاطعانهای را در خاورمیانه به کار گیرد. درعینحال، نباید دستاوردهای ایران را دستکم گرفت.
در حال حاضر عربستان جدیترین تهدید علیه بلندپروازیهای ایران محسوب میشود. علاوه بر اختلافات مذهبی، مسائل عمیقتری هم میان دو کشور وجود دارد. نخست مسئله نفت است. در حال حاضر عربستان با مشکلات زیادی روبرو است. افت قیمت نفت باعث بروز مشکلات اقتصادی و سیاسی در ریاض شده و روی کار آمدن یک ولیعهد 32 ساله و تصمیماتش در بازداشت برخی شخصیتهای مهم این پادشاهی، باعث بروز سطحی از بیثباتی داخلی در این کشور شده که تاکنون بیسابقه بوده است.
با توجه به مسائل داخلی، میزان توانایی عربستان در محافظت از خود مقابل ایران مشخص نیست. سعودیها همین حالا هم محدودیت قدرت هوایی خود را در یمن به نمایش گذاشتهاند. ازنظر تاریخی، انتظار میرفت که اول انگلیس و بعد آمریکا امنیت ملی آنها را تضمین کنند. اما آن برای زمانی بود که خلیجفارس تأمینکننده بیرقیب نفت جهان بود.
در این شرایط عربستان به اسرائیل رو کرده است. اسرائیل مطمئناً میتواند سختافزار نظامی را در اختیار عربستان قرار دهد اما واقعیت این است که این رژیم ممکن است با تهدید خود از جانب ایران روبرو شود و ارتش آن نسبتاً کوچک است و برای اعزام گسترده نیرو به خارج طراحی نشده است. خلاصه اینکه، اسرائیل نمیتواند چیزی بیش از مواد و تسلیحات به عربستان وعده دهد، هیچ فرقی هم نمیکند که عربستان در ازای آن چه پیشنهادی دهد، و مسئله اینجا است که مواد چیزی است که سعودیها خودشان بهوفور دارند.
بااینحال بزرگترین تهدید درازمدت برای منافع ایران، ترکیه است. ترکها با یک سؤال ژئوپولیتیک اساسی روبرو هستند. زمانی که ایرانیان نسبتاً محدود شده بودند، ترکیه قادر بود بر امور داخلی متمرکز شود نه اینکه وارد ماجراجویی عمیق در سوریه یا عراق شود. اما حال این کشور باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند با ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای اصلی ادامه دهد یا باید مطالبات خود را در منطقه پیگیری کند.
خاورمیانه یک شکل جدید و بسیار متفاوت را به خود گرفته است. در حال حاضر، ایران آزاد است که خود را اثبات کند. اما هنوز راه درازی تا اثبات قدرت قابلتوجه خود دارد. این کشور بهجز آمریکا، با ائتلاف بالقوه عربستان، اسرائیل و ترکیه روبرو است. هرکدام از آنها ضعفهای خود را دارند اما ایران هم دارای ضعف است و آنها با هم میتوانند به این مشکل رسیدگی کنند. نیروهای سنی شورشی را هم نباید فراموش کرد. با شکست داعش، آنها بهشدت ناامید شدهاند اما تسلیم نه. و ایران دشمن آنها است. در نتیجه خیزش ایران را باید در شرایطش بررسی کرد. این کشور شرایط خاورمیانه را تغییر داده اما همچنان آسیبپذیر است.
اصولی بایدتداوم داشته باشد.تاهمیشه سایه ترس بالای سرتان باشدجناب فریدمن.حالاعربستان هرچقدرمیخاهدسلاح بخرد