تاریخ انتشار: ۰۸:۲۵ - ۱۹ آذر ۱۳۹۶

احمد زاده، اما احمدآبادی

فرید مرجایی*
رویداد۲۴- مهم است که حافظه جامعه، و بخصوص نسل سوم و چهارم با میراث آیکان های انسانی چون استاد آزاده طاهر احمد زاده آشنا باشند. ایشان از انسان های فرهیخته، سالم، و مردم دوستی بود که قبل و بعد از انقلاب برای رفاه و آسایش جامعه کوشید.

مهندس لطف الله میثمی می گوید که قبل از انقلاب در زندان، آقای احمد زاده برای جوانان از تجربیات نهضت ملی و نهضت مقاومت ملی (بعد از کودتا 28 مرداد) توضیحاتی می داد که فعالین در جهت مبارزات برای رهایی جامعه، از آن تجربیات بیاموزند. آقای صدر حاج سید جوادی وزیر کشور دولت موقت می گفتند که در جلسه استانداران کشور، اقای احمد زاده با دوچرخه و یا موتور ظاهر می شد. قبل از این نوشتار، افراد بسیاری در مورد استواری و فداکاری وی در مبارزات اش قبل از انقلاب خاطراتی در فضای مجازی منتشر کرده اند.

با اوج گرفتن راهپیمایی های انقلاب، مرحوم احمد زاده با دیگر زندانیان سیاسی آزاد شدند. بعد از انقلاب منش طاهر احمد زاده سمبل عدالتخواهی، تسامح و دیالوگ بود، ولی علی رغم این ها، بعضی در محورهای قدرت به دولت موقت فشار می آوردند که آقایان احمد زاده و دکتر کاظم سامى برکنار شوند. بعنوان استاندار خراسان ایشان تصمیم گرفتند که ماشین ها و فرش های لوکس استانداری فروخته شود و حاصل آن هزینه برای برق کشی و سرویس برای محرومین و حاشیه نشینان شود– مثل محله کوی طلاب، و یا آسایشگاه محراب خان (برای جزامیان). 

در اواخر اردیبهشت ماه 1358 طرح جهاد سازندگی در مجمع استانداران کشور مطرح شد. ایشان معتقد بودند که این طرح نباید ساختاری از بالا به پائین (یا مرکز سالار) داشته باشد، بلکه در ارتباط با حیات مردم بایستی که کنشی دو طرفه باشد.

خانم مستوره احمد زاده، فرزند ایشان می گویند که مناسبات دموکراتیک، دیالوگ و تسامح در زندگی فردی و خانوادگی ایشان نیز منعکس بود. ایشان هیچ گاه فرقی میان فرزندان پسر و دختر قائل نمی شدند. بعنوان پدر نظر شان را در میان گذاشته، ولی تحمیل و یا دیکتات نمی کردند. آقای احمد زاده از ماشین دولتی استفاده نکرده، و حتی خودشان و مشاورشان آقای اخلاقی در جایگاه مسؤلیت دولتی حقوق دریافت نکردند، این یادآور میراث دکتر مصدق بود که بعنوان نخست وزیر حقوق نمی گرفت. 

خانم مستوره احمد زاده در خاطرات شان توضیح می دهند که روز در بازرسی از شهر بازی در مشهد، آقای احمد زاده می بیند که بچه های محروم خارج از محوطه، پشت میله ها ایستاده و حسرت می خورند. ایشان از مدیر برنامه می پرسند چرا این بچه ها اجازه ورود ندارند؟ و بی درنگ دستور دادند که مسئولین به همه اجازه ورود بدهند. بعد از چند روزی، یک عده بچه با دسته گل دم در منزل آقای احمد زاده حاضر شدند. استاد احمد زاده نمی خواست که فقر را تقسیم کند، وی رفاه را برای همه می خواست. 

تیتر برگرفته از شعر، آقای سعید شهر تاش در مورد آزاده طاهر آقا احمد زاده

* فعال سیاسی

نظرات شما
پیشخوان