تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۱۹ آذر ۱۳۹۶
گزارش رویداد۲۴ از تازه ترین نمایش رئیس جمهور آمریکا

اهداف ترامپ از صدور دستور انتقال سفارت آمریکا به قدس

اقدام اخیر ترامپ به صهیونیست ها و حامیان آنان فهماند که افتراق امت اسلام و تشتت موجود در میان مسلمانان، اولویت اول جهان اسلام را از مسئله فلسطین به مسلمان کشی و برادر کشی تغییر داده است و کشورهای اسلامی، یکدیگر را جایگزین دشمن واحدی به نام اسرائیل کرده اند.
رویداد۲۴، محمد مهدی تولایی- در روز های منتهی به یک سالگی دولت جدید آمریکا و استقرار ترامپ در جایگاه ریاست جمهوری، و در فاصله یک ماه پس از سالگرد یکصدسالگی صدور بیانیه شوم بالفور که از آن به عنوان «بیانیه تاسیس» رژیم صهیونیستی یاد می شود، وعده بیست ساله روسای جمهور آمریکا با فرمان ترامپ، شکل عملیاتی به خود گرفت و دستور انتقال سفارت دولت آمریکا به سرزمین اشغال شده قدس شریف صادر شد تا با این نقض فاحش قوانین و قراردادهای بین المللی، رویای پایتختی قدس که از آن با نام اورشلیم توسط صهیونیست ها یاد می شود، برای رژیم غاصب صهیونیستی شکل واقعیت به خود بگیرد.

هرچند تا زمان تحقق دستور اخیر، زمان زیادی لازم است و مقدمات فراوانی را می طلبد اما به نظر می رسد اتخاذ تصمیم مذکور توسط ترامپ در مقطع کنونی، اهداف مشخصی را دنبال می کند که قابل تامل است.

1- به نظر می رسد دولتمردان آمریکایی با اتخاذ دستور انتقال سفارت به قدس شریف، در وهله اول خواسته اند در مسیر قدرت نمایی و بروز عینی توانایی های دولت آمریکا، گامی به پیش نهند. دولت ترامپ که دغدغه خویش را بازیابی قدرت و جایگاه ابرقدرتی آمریکا بیان کرده است در تلاش است به نحوی رفتار کند که شائبه تک قطبی بودن جهان بیش از پیش در اذهان همگان زنده شود و جهانیان به این نتیجه برسند که در «لحظه تک قطبی» فعلی، تصمیم نهایی در موضوعات جهانی، با آمریکا است. لذا مشاهده می شود که بار دیگر، «سلطه» در دیدگاه دولتمردان جدید آمریکا، جایگزین «مذاکره» و توافق شده است و در نتیجه، هر مجمعی که خروجی آن، توافق بر مذاکرات مشخصی است توسط ترامپ و یارانش، به الغا یا خروج تهدید می شود.

تصمیم جدید در مورد فلسطین نیز ناشی از تبختر نوین دولتمردان نوپای آمریکایی است که خواسته اند قدرت تصمیم و اراده خویش را به جهانیان نشان دهند و به آنان بقبولانند که آمریکا دارای آنچنان قدرت و توانمندی است که با وجود مخالفت دیگران، می تواند اراده خویش را اجرایی نماید؛ هرچند که با قوانین و قراردادهای بین المللی دارای تناقض باشد.

2- یکی از محوری ترین بخش های سخنرانی های ترامپ در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، اشاره به ناتوانی روسای جمهور گذشته در عمل به وعده های انتخاباتی، و تاکید بر توانمندی خویش برای عمل به وعده ها و بازسازی وجهه آمریکا در جهان بود. به همین دلیل رئیس جمهور آمریکا کوشید با عملی کردن وعده انتقال سفارت کشورش به قدس شریف، علاوه بر عمل به وعده انتخاباتی، حمایت یهودیان ثروتمند و دارای سرمایه های کلان را به اقتصاد داخلی آمریکا جلب نماید تا مسیر بازسازی اقتصادی و پیشرفت داخلی کشورش که از اولین شعارهای انتخاباتیش بود تسریع یابد.

3- برخی تحلیل ها و کنفرانس های سالهای اخیر، به موضوعاتی اشاره داشته و از مصادیقی سخن به میان آوردند که محتوای آنها، حکایت از افول جایگاه رژیم صهیونیستی در ساختار سیاست خارجی آمریکا داشت؛ بدین نحو که جایگاه این رژیم از «متحد حیاتی» به «متحد استراتژیک» در ساختار تصمیم گیر سیاست خارجی آمریکا تنزل یافته است و برخلاف گذشته، جایگاه منحصر بفرد این رژیم برای ایالات متحده، از دست رفته است. اقدام بی مهابای اخیر ترامپ، این نظریه را که رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی آمریکا، دچار افت رتبه شده است را به کناری نهاد و اثبات کرد که همچنان مسائل این رژیم غاصب، در اولویت مسائل خارجی آمریکا است.

4- هدف دیگر ترامپ از اتخاذ دستور اخیر، ارائه تضمین عملی به مقامات رژیم صهیونیستی است تا واقعیت امروز جهان اسلام را دریابند و آگاهی یابند که در قبال اقدامات ظالمانه این رژیم، واکنش مابه ازائی توسط مسلمانان و حکام کشورهای اسلامی صورت نمی گیرد و از جهان اسلام، تنها نام و نشانی باقی مانده است که آن هم توان لازم برای اقدام ندارد. اقدام اخیر ترامپ به صهیونیست ها و حامیان آنان فهماند که افتراق امت اسلام و تشتت موجود در میان مسلمانان، اولویت اول جهان اسلام را از مسئله فلسطین به مسلمان کشی و برادر کشی تغییر داده است و کشورهای اسلامی، یکدیگر را جایگزین دشمن واحدی به نام اسرائیل کرده اند.

به همین دلیل، نه تنها کمترین اقدامی در مقابله با تحرکات رژیم صهیونیستی از جانب مسلمانان صورت نخواهد گرفت، بلکه پیمان های مودت و سازش برخی کشورهای اسلامی با دولت رژیم صهیونیستی نیز به تدریج رسانه ای خواهد شد تا تنزل مسئله فلسطین از اولویت اصلی، نمایان تر گردد.

اقدام اخیر آمریکا موجب شد مذاکرات سازش که قرار بود در دوره جدید، از سر گرفته شود به شکست بینجامد و دولت خودگردان نیز بار دیگر در بن بست سیاسی قرار گیرد، چراکه از سوئی در مواجهه با تجاوزی آشکار و اقدامی خلاف قانون قرار گرفته است و باید پاسخگوی ملت فلسطین باشد، و از سوئی دیگر، خود را وابسته به کمک های خارجی می بیند که بخش عمده ای از آن را دولت آمریکا تامین می کند و در نتیجه، توانایی مقابله با اقدام اخیر را در وجود خود نمی بیند.

آنچه فلسطینی ها از اقدام اخیر دولت آمریکا باید بدست آورند آن است که برای بازپس گیری سرزمین خود، هیچگاه نباید اصل گرانبهای «مقاومت» را فدای مذاکرات سازش کرد؛ چراکه روز به روز بر میزان سلطه گری حکام رژیم صهیونیستی و حامیانش افزوده خواهد شد.

نظرات شما
نظرسنجی
پیش‌بینی شما از آینده قیمت دلار چیست؟
پیشخوان