عبور از اصلاح‌طلبی برابر با ورود به براندازی است/ صداوسیما مردم را از نظام مأیوس می‌کند/ حوادث اخیر دو پیام مهم داشت

رویداد۲۴-مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات گفت: اصلاح‌طلبی تنها گفتمانی است که امروز چاره‌ساز مسائل کشور محسوب می‌شود و به‌محض اینکه از آن عبور کنیم به گفتمان براندازی ورود پیدا می‌کنیم که پشت آن مشخص است.

اعتراضات مردمی درباره مشکلات اقتصادی گرچه کشور را به مدت چند روز دچار مشکل کرد، اما در ظاهر برای برخی از فعالان سیاسی فرصتی پیش آورد تا رقیب را موردحمله قرار دهند و از این طریق به نتیجه کاهش محبوبیتشان در بین مردم دست یابند.

این روزها در شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم که بسیار مطرح می‌شود، آنچه اصلاح‌طلبان پس از اعتراضات دنبال می‌کنند، محقق شدن مبحث آشتی ملی و افزایش نقش آنان در فضای تصمیم‌گیری کشور است. به نظر می‌رسد، فراموش‌شده است که اصلاح‌طلبان در چند انتخابات اخیر بسیاری از رأی‌دهندگان را به‌پای صندوق‌های رأی آوردند که این امر خود به‌تنهایی تأثیر بسیار مثبتی برای نمایش چهره‌ای مناسب از جمهوری اسلامی در خارج و ایجاد همبستگی در داخل داشت.

علاوه براین مسئله تلاشگران در ایجاد یاس و ناامیدی مردم از اصلاح‌طلبان به‌درستی بر این امر اطلاع پیدا نکرده‌اند، ایرانیانی که به «تکرارمی کنم» سید محمد خاتمی پاسخ مثبت دادند درصورتی‌که روزی از او و طیف فکری اصلاح‌طلب روی برگردانند هرگز به سفارش اصولگرایان قدم از قدم درنخواهند داشت و این مسئله دقیقاً همان چیزی است که نظام، کشور و انقلاب را دچار خطر خواهد ساخت و ازآنجاکه هر دو طیف سیاسی سوار بر یک کشتی هستند و در صورت روی دادن هرگونه اتفاقی این دو از هم منفک نخواهند بود.

در این رابطه مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات و از اعضای شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفت‌وگو با رویداد۲۴ به این موضوع پرداخت.

چه طور چنین ادعایی مطرح شده است؟

کسانی که به دنبال مطالبی ازاین‌دست هستند به هر طیف و نحله‌ای که تعلق داشته باشند، مشخص است که به دنبال سوق دادن کشور به سمت پرتگاه براندازی و آشوب‌اند. دو جریان افراطی‌های داخلی و براندازان خارجی بیشترین تلاش را در این امر انجام می‌دهند که به فکر منابع ملی ایران، آینده آن و جامعه نیستند و آشوب در کشور را دنبال می‌کنند.

اصلاح‌طلبی تنها گفتمانی است که امروز چاره‌ساز مسائل کشور محسوب می‌شود و به‌محض اینکه از آن عبور کنیم به گفتمان براندازی ورود پیدا می‌کنیم که پشت آن مشخص است هیچ مسئله ملی یا جنبه‌ای که برای منفعت کشور در نظر گرفته شود، وجود ندارد. برای شرایط امروز جامعه ایران، گرگ‌هایی دندان‌تیز کرده‌اند که آن را تکه‌پاره و به آشوب بکشند و همه‌چیز را از بین ببرند.

در رأس این جریاناتی که به تخریب اصلاح‌طلبان و آشوب در ایران دامن می‌زنند ترامپ و نتانیاهو قرار دارد، وگرنه ازنظر منطقی برای کاهش مسائل ایران و بهبود شرایط آن تنها گزینه باقی‌مانده که امیدبخش باشد و بتوان آن را با کمترین هزینه موردتوجه قرارداد گزینه اصلاح‌طلبی است و چاره‌ای هم جز آن نیست، گرچه این راه بسیار سخت به نظر می‌رسد و جریاناتی وجود دارد که هم‌زبان با مخالفان شده‌اند.

بدون تردید چنین است. اصلاح‌طلبان قطعاً پایگاه خود را از دست نداده‌اند، چهار ماه گذشته مردم اقبال نشان دادند و این شدنی نیست که در مدت چهار ماه همه‌چیز به‌طور ناگهانی تغییر کند. نکته این است که نارضایتی‌های گسترده‌ای وجود دارد و مطالب فوق هم به آن دامن زده است، برخی جریانات پشت پرده هم دنبال این بودند که ازنارضایتی‌ها سوءاستفاده کنند تا اینکه اتفاقات اخیر روی داد، ولی باید دید که چه کسانی سوار بر موج حوادث اخیر شدند؟ این افراد کسانی بودند که ذره‌ای در مخیله‌شان منافع ایران، مردم و حتی معترضان وجود نداشت، این گروه درصدد به هم ریختن کشور و سوق دادن آن به سمت منویات خود بودند.

حوادث اخیر دو پیام بسیار مهم در پی داشت اولی کسانی را موردتوجه قرارداد که سوریه ساختن از ایران را دنبال می‌کردند و پیام به آن‌ها این بود که مردم ایران در کنار اعتراضات و نارضایتی‌ها دارای خط قرمز برای خودشآن‌هم هستند زیرا منافعشان را تشخیص می‌دهند و اجازه نمی‌دهند کسی سوءاستفاده کند. پیام بزرگترهم این بود که حاکمیت به معنای تمام قوا، مقامات، مسئولان و جناح‌های سیاسی کشوری ‌باید بیش از گذشته به خود آیند و احساس کنند که نارضایتی‌ها درصورتی‌که گسترده‌تر و تشدید شود ممکن است در گام‌های بعدی سبب روی دادن اتفاقاتی شود که جبران‌ناپذیر باشد.

درصورتی‌که مردم احساس یاس کنند و به این نتیجه برسند که نظام توانایی پاسخ به مطالبات آنان را ندارد و آینده‌ای را نمی‌تواند رقم زند، خطرناک‌ترین اتفاق در این جامعه روی می‌دهد که اسباب این مسئله بسیار فراهم است. یکی از اسباب آن‌هم تبلیغات گسترده و حرکت‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که در حال روی دادن و از آن مهم‌تر رفتار جریانات داخل حاکمیت است. سیاه نمایی‌هایی که مستمراً تزریق می‌شود و صداوسیما در این زمینه نقش اول را دارد خواسته یا ناخواسته به نحوی عمل می‌کند که با برجسته و بزرگ کردن مشکلات مردم را از نظام به یاس می‌رساند.

مردم تصور نمی‌کنند که کارهای صداوسیما و بعضی رسانه‌ها و جاهای دیگر مانند منابر ائمه جمعه، دولت را تخریب می‌کنند، آنان در اثر سیاه نمایی و تخریب‌های گسترده‌ای که صورت می‌گیرد، این حس رادارند که این نظام ناکارآمد است و ناامیدی و یاس از نظام همان مسئله‌ای است که دشمنان خواهان آن هستند.

همه باید بر رفتار خود تجدیدنظر کنند، وارد یک فرایند و گفت‌وگو ملی شوند، تبلیغات مخرب را کنار گذارند، دلسوزانه برای چالش‌های کشور چاره‌اندیشی کنند و رابطه خود با مردم را سازنده و اعتمادبخش سازند تا با همفکری با صاحب‌نظران و دلسوزان جامعه راه‌حل‌های بهتری به دست آید و با یک‌همت همگانی در راستای کاهش مشکلات مردم در تعالی بیشتر حرکت کنند.

سالیان سال است که بحث گفت‌وگو و یا آشتی ملی مطرح می‌شود و مجمع روحانیون و آقای خاتمی هم اخیراً باز این مسئله را مطرح کردند. بحث مورداشاره جزء ضرورت‌های روشن و آشکاراست و هرکسی کوچک‌ترین شبهه نسبت به ورود این فرایند بر خود و جامعه وارد سازد، نشان‌دهنده عدم شناخت او نسبت به جامعه ایران است و بنای دلسوزی ندارد. همه باید همدل و منسجم و به‌جای تخریب یکدیگر وارد یک عرصه سازنده برای جامعه و کشور شوند تا بتوانند باری از دوش مشکلات بردارند.