تاریخ انتشار: ۱۱:۱۶ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
گزارش رویداد‌۲۴ به مناسبت روز جهانی زنان؛

زنان خانه‌دار، کارگران بدون دستمزد/ «کار خانگی» به عنوان «شغل» شناخته می‌شود؟

بیش از ۷۰ درصد زنان در ایران خانه‌دار هستند و حتی زنان شاغل نیز، عهده‌دار اصلی انجام امور خانه هستند. شیوع کرونا، نه تنها بیش از پیش بر حجم کاری زنان در خانه اضافه کرده بلکه حیات اجتماعی و اقتصادی آنها را نیز به خطر انداخته.

کار خانگی

مرضیه امیری_ هشتم مارس، روز جهانی زنان بهانه‌ای است تا به موضوع کار خانگی بپردازیم، کارخانگی که در ایران و اغلب کشورهای جهان، مختصِ زنان تعریف شده و از همین گذرگاه زنان در فشار و تنگنای شدیدی از جهت ایفای نقش خود در اجتماع قرار گرفته‌اند. شیوع ویروس کرونا فاصله میان زنان و حضور در جامعه را بیشتر و استقلال مالی آنها را به خطر انداخت و به تناسب آن کار خانگی را با فشار بیشتری بر دوش زنان انداخت. کاری که نه مزدی دارد و نه به رسمیت شناخته می‌شود.

مریم ۵۵ ساله، خانه‌دار و مادر سه فرزند است. او درباره تجربه‌اش در دوران شیوع کرونا می‌گوید: «از صبح که بیدار می‌شوم دستم بند بشور و بساب است تا شب. کار خانه تمامی ندارد و این نه به چشم همسرم می‌آید و نه فرزندانم. در دوره شیوع کرونا هم تمیزکردن و مراقبت از خانه دو چندان شده، مدام باید حواست باشد ویروس جایی ننشسته باشد. تو همین مدت مدرسه‌ها هم تعطیل شده و وظیفه آموزش و همراهی بچه‌ها برای انجام تکالیفشان هم بیشتر از قبل روی دوش من است. سرگرم کردن بچه‌ها و مراقبت از آن‌ها و همزمان دورکاری برایم خیلی نفس‌گیر شده. بچه‌ها کلافه شده‌اند، توی خانه سرگرمی زیادی نیست و اگه باشد باید برایشان وقت بگذارم که نمی‌توانم.»

رویا هم تجربه‌ای مشابه با مریم داشته با این تفاوت که کرونا باعث شده شغلش را هم از دست بدهد. او ۳۹ ساله است و سه فرزند دارد.

رویا از روزگار سخت خود در دوره کرونا می‌گوید: «من ۱۸ سالگی ازدواج کردم و تا سال‌ها همسرم اجازه نمی‌داد به سر کار بروم، با اینکه خودم خیلی علاقه داشتم بتوانم استقلال مالی داشته باشم، چون تجربه خودم و زن‌های دیگه دور و برم بهم نشون داده، زنی که استقلال مالی دارد به مراتب بیشتر می‌تواند در زندگی اختیار عمل و قدرت انتخاب داشته باشد. بعد از سال‌ها بالاخره توانستم با هزار سختی همسرم را راضی کنم که به سر کار بروم. تنها کاری که خوب بلد بودم و مهارتش را آموخته بودم، رانندگی بود. به همین دلیل راننده سرویس مدرسه شدم. هرچند پول زیادی بابت این شغل به دست نمی‌آوردم و از پولی که در می‌آوردم، ۳۰ درصد آن را تاکسی رانی مدارس بر می‌داشت و بیمه نبودم، اما همین میزان درآمد هم برای من پناه گاهی بود. تا اینکه با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس شغلم را از دست دادم. الان بیشتر از یک سال است بیکارم و نه حق بیمه بیکاری دریافت کردم و نه می‌دانم چه زمانی می‌توانم به شغلم بازگردم.»

او درباره تاثیر بیکاری روی زندگی شخصی‌اش می‌گوید: «طی این مدتی که درآمدم را از دست دادم، عملا معیشت خودم و بچه هایم سخت‌تر شده. همسرم مکانیک است و با اینکه مغازه از خودش است اما درآمدش به دلیل رکود و کسادی بازار به کمتر از نصف پارسال رسیده. همین هم باعث شده دائما با بداخلاقی و پرخاش در خانه با من رفتار کند. در این مدت چندین بار مورد برخورد فیزیکی از سمت شوهرم قرار گرفتم و با خشونت من را کتک زده. چند بار زنگ زدم به ۱۲۳، اورژانس اجتماعی، اما حتی یک پیگیری درست هم نکردند و فقط مشاور آن‌ها به من گفت سعی کنم شوهرم آرام شود و اگر برخورد فیزیکی ادامه پیدا کرد با ۱۱۰ تماس بگیرم و شکایت کنم. شاید الان بگویید که خوب طلاق بگیر، اما کیست که نداند در چنین وضعیتی من به عنوان یک زن بی درآمد و با سه بچه چطور می‌توانم از همسرم جدا شوم و به عنوان یک زن مطلقه در این جامعه دوام بیاورم.»


بیشتر بخوانید:قوانین یکطرفه به نفع مردان/ آیا بکارت ملاکی برای ارزش‌گذاری یک زن است؟


برای رویا از دست رفتن درآمد خیلی پُررنگ است. «تا قبل از بیکار شدنم، وقتی که دستم در جیب خودم بود، همسرم هم به خودش کمتر اجازه می‌داد انقدر راحت باهام بدرفتاری کند، اما الان از همین بی پناهی و استیصال من سوء استفاده می‌کند و می‌داند هر کاری هم بکند، من جایی به جز این خانه ندارم که بروم.»

این روایت‌ها، تنها گوشه‌ای از داستان زندگی زن‌های بسیاری است که زیر سقف خانه‌ها و پستو‌ها روز‌های خود را می‌گذرانند، روز‌هایی که در فاجعه کرونا، نابرابری‌هایی که پیش از این وجود داشته را جلوی چشم آورده است.

تاثیر ویروس کرونا بر اشتغال زنان

زنان به طور سنتی وظیفه مراقبت و نگهداری از خانه، کودکان، سالمندان و اعضای خانواده را به عهده دارند و شیوع کرونا هم باعث شده فشار و حجم تمامی این کار‌ها مضاعف شود. آمار‌ها نشان می‌دهد که زنان بیش از مردان در بخش‌های خدمات مشغول فعالیت هستند و همین مساله نیز باعث شده تا در دوران اپیدمی بیشتر لطمه را ببینند و به خانه‌ها پس رانده شوند.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده از سوی وزارت کار، بیشترین تاثیر کرونا بر بخش‌های خدماتی بوده که در کوتاه‌ترین زمان تحت تاثیر شوک کرونا و تداوم آن قرار گرفت؛ رستوران‌ها، هتل‌ها، تالار‌های پذیرایی، اغذیه فروشی‌ها، آرایشگاه‌ها، مهدکودک‌ها، باشگاه‌های ورزشی و مراکز اقامتی و گردشگری که در بخش خدمات فعال بودند به تدریج تحت تاثیر کرونا راکد یا تعطیل شدند.

طبق آمار وزارت کار، ۷۰ درصد از بیکارشدگان دوران کرونا را زنان تشکیل می‌دهند. این درحالی است که نرخ مشارکت اقتصادی زنان تا پیش از این هم تنها ۱۶ درصد (در سال ۹۸) بوده و امسال این نرخ به ۱۴ درصد کاسته شده است.

زنان شاغل در مراکز تهیه غذا، هتل‌ها، تالاهاری پذیرایی، زنان آرایشگر، زنانی که در سرویس مدارس و مهدکودک‌ها فعالیت می‌کردند، همگی بخشی از زنانی هستند که به دلیل گسترش کرونا و پیامد‌های اقتصادی ناشی از آن آسیب بسیاری را متحمل و بخشی به دلیل محدود شدن بازار کار و تعطیلی محل کار بیکار شدند؛ زنان جزو گروهی هستند که به دلایلی همچون تبعیض جنسیتی و شرایط کاری نامطمئن (از جمله دستمزد پایین)، بار اضافی ناشی از مراقبت از خانواده و هزینه‌های فرصت کار کردن، زودتر از همه از کار رانده شده و دیرتر از همه به کار برمی‌گردند. همچنان که طبق گزارش سازمان جهانی کار، تا قبل از وقوع بحران کرونا، احتمال اشتغال زنان تقریبا نصف مردان بود و زنان عمدتا در مشاغل کم درآمد و حمایت نشده مشغول به کار بودند.

کار بدون مزد زنان در خانه‌ها نیز در فاجعه کرونا سخت‌تر و شدیدتر از قبل شده است. طبق آخرین گزارش سازمان ملل متحد، کار مراقبت بدون حقوق (که زنان پیش از بحران سه برابر بیشتر از مردان به آن اشتغال داشتند)، در طول قرنطینه ناشی از اپیدمی افزایش یافته، بیش از پیش دسترسی زنان به اشتغال را محدود و فشار‌های جسمی و روانی زیادی را بر آن‌ها تحمیل کرده. علاوه بر این، کارکنان زن در بخش مراقبت مانند زنان کادر درمان که سعی می‌کنند وظایف اضافی در خانه را با درخواست‌های مبنی بر شیفت‌های کاری طولانی در محل کار تلفیق کنند، مجبورند بخش نامتناسبی از بار اجتماعی این بحران را تحمل کنند.

زنان ساعات متمادی در خانه باید کار کنند، نظافت کنند، بپزند و بشورند و مراقب همه چیز باشند، بدون اینکه زمان طولانی که صرف این کار‌ها می‌کنند، به چشم کسی بیاید. نتایج نظر سنجی یک تحقیق نشان می‌دهد، تقریبا ۱۰۰ درصد زنانی که در این تحقیق از آن‌ها سوال شده، معتقدند، کار خانگی آنان با کار مشابه که در بازار انجام می‌شود، هیچ تفاوتی ندارد (آشپزی و نظافت و …)، اما جامعه برای آن ارزش آماری و مالی قایل نیست. براساس نتایج این تحقیق، ۱۸ درصد زنان به دلیل وظیفه‌ی کار خانگی فرصت مطالعه و تفریح‌شان صفر است و ۷۰ درصد بسیار کم و فقط ۱۲ درصد فرصت کافی برای این امور دارند. همچنین ۸۵ درصد زنان ابراز کرده‌اند با وجود تلاش برای استقلال مالی و رهایی از وابستگی اقتصادی به همسر، کار خانگی وظیفه‌ی اصلی است و کار بیرون از خانه نقش دوم و فرعی محسوب می‌شود.

درنهایت ۸۰ درصد پرسش شوندگان دولت را طرف اصلی خود دانسته و معتقدند که از کار بی مزد زنان گرچه همسر و خانواده سود می‌برند، ولی در نهایت کارفرما و دولت‌ها به نفعشان است که نیمی از جمعیت (زنان) خدماتی مجانی به نیمی دیگر (مردان) بدهند تا هزینه‌ها کاهش یابد.

بسیاری از نظریه پردازان و فعالان حقوق زنان با توجه به واقعیت زیست زنان و نابرابری‌های ساختاری علیه زنان، که به بخشی از آن در این گزارش اشاره شد، معتقدند دولت در ازای کار خانگی باید دستمزد پرداخت کند.

اما در مقابل برخی دیگر از فعالان حقوق زنان در جهان معتقدند، پرداخت دستمزد در ازای کار خانگی، موقعیت زنان در خانه‌ها را تثبیت می‌بخشد و در مقابل اجتماعی شدن کار خانگی را مطرح می‌کنند.

طرفداران اجتماعی کردن کار خانگی تاکید می‌کنند با پیدایش و گسترش آشپزخانه و رختشوی خانه و مهدکودک‌های عمومی، زنان وابستگی خود را به چهار دیواری خانه از دست داده و فرصت‌های مناسبی برای شرکت موثر در عرصه‌های عمومی و استفاده از حقوق شهروندی بدست خواهند آورد. نمونه‌هایی از این مراکز در برخی کشور‌ها تاسیس شده است. «مری استیونس هولند» فمینیستی بود که تحت تاثیر بازدید از یک جامعه‌ی اشتراکی در فرانسه به فکر تاسیس مراکز مشارکتی تربیت کودکان افتاد. او بعد‌ها به کمک یک مهندس معمار نقشه‌هایی برای منطقه‌ای مهاجرنشین تهیه کرد که در آن اصول زندگی تعاونی و انجام کار‌های خانه به صورت اشتراکی رعایت شده است.

هرچند دیدگاه‌های متفاوتی بر سر پرداخت دستمزد به کار خانگی مانند دستمزد در قبال کار خانگی، لغو کار خانگی و محول کردن آن به بازار کار، حق بیمه و تقسیم کار خانگی به شکل برابر میان زن و مرد، وجود دارد، اما وجه اشتراک این نظرات در به رسمیت شناختن کار خانگی به عنوان «کار» است.

همچنان که زنانی که مشغول کار خانگی هستند، چه آن را وظیفه‌ی خود بدانند یا ندانند و چه از انجامش شکایتی داشته باشند یا نداشته باشند، عموما بر سر یک چیز اتفاق نظر دارند؛ این کارها، کار‌هایی هستند «همیشگی، تکراری و بی‌دستمزد» و به قول رویا «نامرئی و خاموش».

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما
پیشخوان