رویداد۲۴-
مازیار وکیلی: عرق سرد فیلم تند و تیزی است. این تند و تیزی و نقد همه جانبه عملاً به برگ برنده فیلم تبدیل شده است. شاید عدهای فیلم اول سهیل بیرقی را بیشتر بپسندند و از ورود او به سینمای داستانگو چندان خرسند نشوند. اما این مسئله باعث نمیشود عرق سرد فیلم بدی باشد.
عرق سرد داستانی آشنا را تعریف میکند. افروز اردستانی کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان در آستانه بازی فینال مسابقات آسیایی توسط شوهرش ممنوعالخروج میشود. این داستان شباهت بسیاری به ماجرایی که برای نیلوفر اردلان کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان پیش آمد دارد. حتی شغل یاسر هم مجری است تا این شباهت کامل شود. سهیلی از این ماجرای جنجالی استفاده خوبی کرده و فیلم تند و تیزی ساخته که نوک پیکان انتقادات را به طرف تمام افراد درگیر در این ماجرا میگیرد.
فیلم رگههای فمینیستی پررنگی دارد. آشکارا طرف افروز میایستد. منتها بیرحمی و بیانصافی است اگر بخواهیم عرق سرد را محدود به همین مایههای فمینیستی کنیم. عرق سرد بیشتر از اینکه فیلمی درباره یک قهرمان زن باشد که اسیر مشکلات و مصائب زندگی در ایران است، فیلمی است درباره اجتماع بیرحمی که قهرمانهایش را به طرفهالعینی دور میاندازد.
بیرقی در عرق سرد همه اجتماع را مقصر میداند. از مرد مریض و متحجری که اجازه نمیدهد زنش پیشرفت کند تا زنهایی که هر کدام به نوعی پشت افروز را خالی میکنند همگی به یک اندازه مقصر هستند. حتی مردمی که پس از مدت کوتاهی که ماجرا جذابیت خود را از دست داد و مسائل جدیدی جای این مسئله را گرفت یادشان میرود افروزی وجود داشته است هم مقصر هستند. مثل نیلوفر اردلان که چند صباحی نقل محافل اینستاگرامی و تلگرامی بود اما بعد از مدت کوتاهی همه این موضوع یادشان رفت تا مشکل نیلوفر اردلان (و دیگر نمونههای مشابه) حل نشده باقی بماند.
بیرقی در این فیلم سعی کرده تمام سکانسها را از هرگونه احساسات عاطفی تهی کند. طوری که تماشاگر از تماشای برخی از این صحنهها به شدت منزجر میشود. سکانس قلیان آماده کردن افروز برای یاسر یکی از درخشانترین سکانسهای فیلم است. اینجا از مهر و عاطفه خبری نیست و به جایش چشمان ناپاک مردی را داریم که زن را صرفاً ابزاری برای رفع نیازهای خودش میبیند. فیلم پر است از ریاکاری و دورویی افرادی که از افروز برای خودشان پل میسازند. مرد نیازهای اولیهاش را رفع میکند، سرپرست تیم ملی افروز را نابود میکند تا جای پای خودش را سفت کند، دوست افروز او را لو میدهد تا جایگاه ثابتی در ترکیب ملی پیدا کند و زن وکیل مسئله افروز را به کانالهای ماهوارهای معاند میکشاند تا شهرت بیشتری کسب کند.
بیرقی در عرق سرد به هیچکس رحم نکرده و همه را از دم تیغ تیز انتقاد خود گذرانده است. مرد سنتی و زن روشنفکر فرقی نمیکند، هر دو به یک اندازه ریاکار و فرصتطلب هستند. این نگاه باعث شده فیلم عرق سرد بسیار ترسناک باشد. ما از بیپناهی افروز میترسیم. او هیچ دوستی ندارد. حتی مردم هم او را فراموش میکنند. او تنهای تنها میان معرکهای گرفتار میشود که پایانش تباهی اوست. همه سرانجام با به بازی گرفتن او به مقصودشان میرسند، فقط افروز است که ناکام میشود. از تیم ملی خط میخورد و نمیتواند لژیونر شود. بیرقی این دنیای بیرحم و ریاکار را چنان سرد و بیروح تصویر کرده که تماشاگر میخکوب میشود. سرما را میشود در لحظه به لحظه فیلم لمس کرد. آدمهای خالی از محبتی که با تمام توان به افروز حمله میکنند تا خودشان به جایی برسند. بیرقی اما مفتون این فضای جذاب نمیشود.
پایان این فیلم با اینکه کامل نیست اما پیشنهاد خوبی برای تماشاگر دارد. پیشنهادی که میتواند برای تمام کسانی که مورد ظلم واقع میشوند جذاب باشد. افروز زمانی موفق میشود ضربه نهایی را به یاسر وارد کند که به خودش تکیه میکند. تمام آن ماجراها را از سر میگذراند تا به رشد سکانس آخر برسد. افروز یاد میگیرد که به جای آنکه منتظر باشد دیگران مشکلاتش را حل کنند خودش عنان زندگیاش را در دست بگیرد. افروز تمام این مصائب را تحمل میکند تا برسد به فردگرایی پیچیده پایانی. جایی که خودش مانده و انتقامی که او را بدل به انسان دیگری میکند. فقط ای کاش در اکران عمومی آن نوشته پایانی از فیلم حذف شود. فیلم همه حرفهایش را کامل زده، دیگر احتیاجی به آن کپشن پایانی ندارد. آن نوشته فقط کار را خراب میکند و بهانه به دست مخالفانی میدهد که میخواهند با تلقی فمینیستی از فیلم آن را بکوبند.
با عرق سرد بیرقی نشان میدهد که داستانگویی را هم بلد است. ریتم را میشناسد و میتواند داستانی جذاب را خوب تعریف کند. فیلم یک امیر جدیدی کم نظیر هم دارد که به خوبی توانسته چندشآور باشد. امکان ندارد بعد از پایان فیلم از یاسر متنفر نشوید. امیر جدیدی با بازی در این نقش به جمع بازیگران قابل اعتنای سینمای ایران پیوسته است. عرق سرد یکی از جنجالیترین فیلمهای سال آینده خواهد بود. بحثهای مفصلتر بماند برای زمان اکران. بعد از اکران عمومی فیلم میشود با دقت و حوصله بیشتری درباره اجزای مختلف فیلم حرف زد. اما در همین اولین دیدار میتوان با خیال راحت گفت بیرقی از دومین تجربه کارگردانیاش سربلند بیرون آمده است.