صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ - 2023 November 11
کد خبر: ۲۱۹۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۰۴ تير ۱۳۹۹
کاظمی قمی تشریح کرد:

اعزام نفتکش‌های ایرانی به ونزوئلا چه اهمیتی برای ایران دارد؟

یک دیپلمات پیشکسوت کشورمان معتقد است که همکاری اقتصادی تهران با کاراکاس جنبه راهبردی، امنیتی و سیاسی دارد.
رویداد۲۴ اعزام نفتکش‌های ایران به ونزوئلا بازتاب گسترده‌ای در سطح داخلی و خارجی داشت. این در حالی است که چند روز پیش یک کشتی حامل محموله غذایی هم به این کشور اعزام کرد. قبل از اینکه اخباری مبنی بر اعزام نفتکش‌های ایران به ونزوئلا در اخبار رسانه‌ها منتشر شود وب سایت بلومبرگ مدعی شد که هواپیمایی ماهان از ونزوئلا به ایران شمش‌های طلا ارسال کرده است. محموله‌ای که دو کشور ایران و ونزوئلا در پاسخ به انتشار این اخبار آن را سراسر کذب محض دانستند! دو کشور ونزوئلا و ایران تحت تحریم آمریکا هستند و مراوده اقتصادی و انرژی میان دو کشور به استراتژی شکست تحریم‌های آمریکا تعبیر شد و شعار آن این بود که «مقاومت استکبار را شکست می‌دهد» برای پاسخ به همین سوال و اینکه ایا دو کشور تحریم‌های امریکا را شکست دادند و اینکه بین دو دولت تهران و کاراکاس چه گذشته و این مراوده اقتصادی چه نفع و ضرری برای کشورمان دارد با حسن کاظمی‌قمی سفیر اسبق ایران در عراق و دیپلمات با سابقه و فعال کشورمان گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانیم:

در وهله اول بفرمایید هدف اصلی ایران از ارسال پنج نفتکش به سمت ونزوئلا چه بود؟ آنهم با ریسک حمله نظامی ایالات متحده در آب‌های کارائیب!

روابط ایران و ونزوئلا دارای یک پیشینه تاریخی و حداقل صد ساله است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا به امروز شاهد تداوم و گسترش آن هستیم. پس از روی کار آمدن دولت انقلابی هوگو چاوز و همخوانی رویکرد‌های سیاست خارجی تهران و کاراکاس سطح روابط و تعاملات دوجانبه به سمت رویکردی جهشی حرکت کرد. اهمیت روابط تا جایی ارزش یافت که دو کشور در زمینه هایی، چون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی همکاری‌های تسلیحاتی و نظامی نیز پیش رفتند. اقتصاد ایران به ویژه در بخش خصوصی و در حوزه مسکن، کارخانه‌های سیمان و حوزه‌های پالایشگاهی، کشتی سازی و به طور کلی در بخش تجاری شاهد افزایش همکاری‌ها با ونزوئلا بود. هم اکنون نیز که نیکلاس مادورو قدرت را در دست دارد همان روند سابق را با یک روحیه انقلابی ادامه می‌دهد و سیاست خارجی این کشور با جمهوری اسلامی ایران تقریباً همسو و هم جهت است. در موضوع فلسطین و مقاومت در برابر نظام استکباری دو کشور دیدگاه‌های نزدیکی به هم دارند. از جمله ظرفیت‌های ممتاز دو کشور برای همکاری، غنی بودن منابع طبیعی، منابع کشاوزی و معادن است ضمن اینکه به لحاظ ذخایر نفتی ونزوئلا اولین کشور در دنیا است. توسعه در بخش‌های صنعتی، عملی و فناوری پس از انقلاب موجب شده تا فرصت خوبی برای انتقال تجربیات به ونزوئلا فراهم شود. افزایش همکاری‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که هر دو کشور تحت فشار‌ها و تحریم‌های ظالمانه ایالات متحده آمریکا قرار دارند و همانگونه که واشنگتن با سیاست فشار حداکثری به دنبال به زانو در آوردن مردم ایران است این سیاست را در قبال دولت و مردم ونزوئلا نیز به کار بسته است؛ بنابراین این مساله نیز سبب شده که دو کشور با یک تهدید مشترک مواجه شوند. واقعیت این است که ایران و ونزوئلا از همکاری نفع اقتصادی خوبی می‌برند و در تلاش هستند تا مانع مداخله دیگر کشور‌ها در این فرآیند شوند. امروز اگر صحبت از منافع می‌شود باید توجه داشت که این منافع تنها منحصر به یک معقوله نیست. برای مثال اگر فعالیت‌های اقتصادی انجام می‌شود تنها نفع آن برای اقتصاد کشور نیست بلکه می‌تواند بر فرض در مسائل امنیتی نیز تاثیر بگذارد و مسائل امنیتی و یا دیگر موارد نیز در چارچوب فعالیت‌های اقتصادی می‌توانند منتفع شوند. در مثالی دیگر اگر در عراق، همکاری‌های امنیتی گسترش یابد به نوبه خود فعالیت‌های اقتصادی نیز افزایش می‌یابد. یا اگر به اشتغال کشوری کمک می‌شود این امر می‌تواند بهانه‌های ناامنی را از یک مجموعه بگیرد؛ بنابراین باید گفت که همکاری‌های ایران و ونروئلا چندبُعدی است. یک بُعد آن نفع اقتصادی و نفع دیگر شکستن هژمونی پوشالی آمریکا است. ُبعد مهم دیگر آن نیز شکسته شدن تحریم‌های ظالمانه توسط دولت‌ها و ملت‌های انقلابی است.

آیا به لحاظ اقتصادی و پیمایش مسافت طولانی ارسال پنج نفتکش به ونزوئلا برای صادرات بنزین مقرون به صرفه است؟

دولت ونزوئلا در چارچوب قرارداد رسمی از جمهوری اسلامی ایران بنزین خریداری می‌کند و بر حسب این قرارداد چند نفتکش به سمت آب‌های ونزوئلا حرکت می‌کند و در زمان مورد نظر محموله‌ها به مقصد رسیدند.

در این خصوص گفته شده که ایران مبلغی بابت این محموله دریافت نکرده نظر شما چیست؟

بنزینی که فرستاده شده در چارچوب قرارداد نظامی است و در دو مرحله نیز فروخته شده است.

اما مبلغ آن اعلام نشده و بحث‌های متفاوتی در این زمینه گفته شده است...

رقم آن مهم نیست. اولین مساله‌ای که باید در نظر داشت این است که ارسال این محموله‌ها در قالب قرارداد است همانطور که اشاره کردم و کمک بلاعوض و یا خط اعتباری در این بین مطرح نیست. بخش اول مبلغ این قرارداد توسط دولت ونزوئلا پرداخت شده و بخش دوم در قالب قراردادی سه ماه بوده که دولت ونزوئلا در قبال آن ضمانت داده و بنزین مورد نظرش را تحویل گرفته است. ضمن اینکه باید عنوان کرد که در این روند خسارتی متوجه ایران نشده است. اما حجم آن به میزانی نبوده که انتظار سود سرشار از آن داشت.

پس چرا رقم حاصل شده از این فروش اعلام نمی‌شود؟ مطالبه افکار عمومی در این زمینه شفافیت است و در جستجوی این پرسش است که بنزینی که در ایران به قیمت ۳۰۰۰ تومان در هر لیتر به فروش می‌رسد ونزوئلا آن را با چه مبلغی خریداری کرده است؟

قیمت بنزین به صورت بین المللی تعیین می‌شود؛ مانند نفت که قیمت آن دست ایران نیست. قیمت بین المللی آن نسبت به ۳۰۰۰ تومانی که در ایران مصرف کننده بابت خرید آن می‌پردازد کمتر نیست. آنچه که در فضای مجازی در خصوص ارسال رایگان این محموله بنزین مطرح می‌شود خلاف واقع است. نکته دیگر اینکه فروش بنزین از ایران به ونزوئلا در چارچوب همکاری‌های بین دو کشور ادامه خواهد یافت. این پذیرفته نیست که دو کشور مستقل با هم تجارت قانونی داشته باشند و در این بین آمریکایی که تحریم‌های ظالمانه علیه هر دو وضع کرده است مسیر را به سمت دیگری ببرد و از آن بهره برداری کند. از آنجایی که این اقدام با زیاده خواهی‌های آمریکا در تعارض است آن‌ها در تلاشند تا با رجزخوانی، اولتیماتوم و زبان تهدید کارشکنی و افکار عمومی را منحرف کنند. همانطور که شاهد هستیم دوره این تهدید‌ها و اولتیماتوم‌ها به پایان رسیده است و در این راستا جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که در صورت هر گونه اقدام از سوی آمریکا پاسخی درخور و مناسب به آن خواهد داد.

چندی قبل بلومبرگ طی گزارشی تایید نشده نوشت که ونزوئلا در قبال کمک ایران به احیای پالایشگاه‌های بنزین این کشور ۹ تن طلا به ارزش ۵۰۰ میلیون دلار را در اختیار ایران قرار داده است. بر همین اساس مقامات دولت ونزوئلا ۹ تن طلا را در همین ماه در هواپیما‌هایی به مقصد تهران بارگیری کرده اند. اما توضیحات تکمیلی دیگر از این اتفاق منتشر نشده است. به نظر شما در این زمینه نباید به جزئیات بیشتری در راستای تنویر افکار عمومی اعلام شود؟ آیا پول‌ها در قالب شمش‌های طلا به ایران آمده است؟

پیش‌تر هم اعلام کردم که یک قرارداد به صورت دریافت وجه نقد تنظیم شده است؛ یعنی کالایی خریداری شده و مبلغ آن نیز دریافت شده است. در معامله دوم بنزین تحویل داده شده و قرار بر این شد تا مبلغ آن طی چند ماه پرداخت شود که ضمانتی هم بابت آن از دولت ونزوئلا گرفته شده است.

پس ماجرای ۹ تن شمش طلا چیست؟

بعید می‌دانم چنین اتفاقی رخ داده باشد. بنده از آن اطلاعی ندارم.

بیشتر بخوانید:  رای الیوم: اعزام کشتی‌های ایران به ونزوئلا ترامپ را به تسلیم واداشت

این کشور اعلام کرد که نفتکش‌های ایران را محاصره کرده بود و حتی می‌گفتند که به نفتکش‌های ایران پیام هشدار داده اند؛ چقدر این ادعا صحت دارد؟

در واکنش به تهدید‌های آمریکا ایران صراحتا متقابل به مثل را مطرح کرد. در آن سو آمریکایی‌ها ادعا می‌کردند که دریای کارائیب را به محاصره خود در آورده اند؛ که ناگفته نماند آمریکایی‌ها در این راستا بهانه‌هایی را نیز مطرح می‌کنند که مثلا به منظور مبارزه با مواد مخدر دست به چنین اقدامی زده اند. اما کشتی ه در نهایت پهلو گرفتند. جمهوری اسلامی ایران به دور از این هوچی گری‌ها با توجه به منافع ملی کشور تعاملاتش با دنیا را بررسی و تنظیم می‌کند. آمریکایی‌ها نیز نمی‌توانند در مسیر مصالح کشور کارشکنی و یا سنگ اندازی کنند. استراتژی ایالات متحده آمریکا علیه کشور‌های مستقل یعنی آن‌هایی که زیر بار سلطه استکبار نرفته اند تهدید به سرنگونی است. سیاست راهبردی آنان در ونزوئلا سقوط دولت قانونی مادورو است. دولتی که برآمده از مردم بوده و آمریکایی‌ها در چارچوب سیاست مداخله گرایانه‌ای که به مونرو تعبیر می‌شود و از همین رو قاره آمریکا را حیاط خلوت خود می‌دانند با سیاست‌های انقلابی دولت مادورو مخالف هستند. از طرفی دولت ونزوئلا اجازه مداخله نمی‌دهد و آمریکا این موضوع را بر نمی‌تابد و به بهانه‌های واهی از جمله عدم وجود دموکراسی، نقض حقوق بشر و ... سیاست اسقاط دولت مادورو را دنبال می‌کنند. در همین حال از اقداماتی، چون آشوب‌های خیابانی، عملیات روانی و تحریم‌های اقتصادی استفاده می‌کنند. حتی از شورش‌های نظامی که از طریق مرز‌ها انجام می‌شود سعی در تضعیف حاکمیت ونزوئلا دارند. حتی اخیرا در ایالت تاچیرا شاهد بودیم که شورش‌های مسلحانه‌ای صورت گرفت و متعاقبا این اقدامات از طریق دریایی نیز انجام شد. با بررسی این اقدامات می‌توان به غیرقانونی بودن آن و بر خلاف موازین بین المللی بودن آن پی برد. از همه مهمتر بر خلاف خواست و منافع مردم این کشور است. علاوه بر این اقدام‌ها شاهد تحریم‌ها بر بخش مواد غذایی و دارویی هستیم. اما خوشبختانه به دلیل وجود اتحاد بین دولت و ملت در ونزوئلا و برخلاف تلاش آمریکایی‌ها دولت قدرتمندانه ایستادگی کرد. در سال ۲۰۱۹ و شروع دور دوم ریاست جمهوری مادورو بحران‌ها شروع شد؛ از قطع برق به صورت طولانی مدت تا عملیات روانی و شورش‌های خیابانی. در ادامه فشار‌های بین المللی نیز شروع و گروه لیوار نیز تشکیل شد و شاهد معرفی رئیس جمهور خودخوانده‌ای به دنیا بودیم. مستحکم بودن پایه‌های دولت مادورو در بین مردم به ویژه قشر فقیر توانسته موفق عمل کند و روی پای خود بایستد. امروز نیز این هیاهو‌ها در راستای قطع همکاری‌ها صورت می‌گیرد تا آمریکایی‌ها بتوانند طرح غیرقانونی خودشان را به پیش ببرند. ما باید با کشور‌هایی که راه مقاومت در برابر سلطه را درپیش گرفتند همکاری کنیم. فراموش نخواهیم کرد که در زمان مرحوم هوگو چاوز وقتی که آمریکا بر ایران فشار وارد کرد و در خصوص تامین بنزین مشکل پیدا کردیم این کشور به ایران بنزین داد و پالایشگاه‌های این کشور حدود ۱ میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه تولید بنزین داشت. اما هم اکنون به واسطه تحریم‌ها تولیدش کم شده و تلاش دارد آن را بازسازی کند. ایران از همکاری برای پا گرفتن این پالایشگاه ابایی ندارد.

اینکه عزیمت نفتکش‌های ایران به ونزوئلا نفع اقتصادی ندارد یک بحث غیرکارشناسی است چرا که این اقدام برای ایران منافع راهبردی نیز دارد. پیام آن به دنیا و مستکبرین پیام روشنی است؛ که مقاومت راهگشای مشکلات خواهد بود و اراده ملت‌ها بر هیمنه پوشالی استکبار برتری دارد. ضمن اینکه این روز‌ها شاهد مشکلات آمریکا در مسائلی، چون تبعیض نژادی و بی عدالتی هستیم.

چندی پیش نشریه فارن پالیسی در مطلبی مدعی توافق نظامی ایران و آمریکا روی عرشه‌های نفتکش‌ها شد تا دو طرف بتوانند به راحتی محموله‌های خود را به کشور‌های مقصد تحویل دهند. نظر شما چیست؟

هیچ توافقی در این خصوص بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا وجود ندارد. بدیهی است که راهبرد آمریکا نسبت به مردم ایران همواره خصمانه بوده و اگر آمریکایی‌ها خواستار توافق هستند باید تعهداتشان در برجام را اجرایی کنند. راهبرد ایران که با هر تهدید مقابله می‌کند بازدارنده است. در موضوع شهادت سردار بزرگ کشورمان حاج قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی ایران بدون هیچ ترس و درنگی انتقام سخت گرفت و آن را نیز اعلام کرد. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که ایران تاکید کرد که در صورت پاسخ آمریکا ایران بار دیگر جواب خواهد داد. این رویداد در حالی رخ داد که برای اولین بار بود که پس از جنگ جهانی دوم یک قدرت در برابر آمریکا ایستاد و یک پایگاه نظامی را مورد هدف قرار داد. همه این‌ها به منزله رهبری قوی، حضور منسجم در منطقه، توانایی‌های علمی وحضور مردم در صحنه است. حتی در اقتصاد نیز ایران پیشرفت‌های خوبی دارد، ولی در معیشت دچار مشکل هستیم که با تدابیر رهبر انقلاب می‌توانیم آن را مرتفع کنیم.

در ضمن نکته دیگری که در پاسخ به سوال شما باید عنوان کنم این است که ایران تنها به ونزوئلا نفت نمی‌فرستد که بخواهد توافق کند. ایران به کشور‌های متعددی صادرات نفتی دارد و اگر توافقی باشد باید بقیه کشور‌ها را نیز در بر بگیرد.

از بحث ونزوئلا خارج شویم حالا که صحبت نظامی شد کمی هم وارد منطقه شویم؛ اخیرا جمهوری خواهان طرحی به نام سزار را رونمایی کرده اند که احتمال محاصره نظامی ایران را قوت می‌بخشد. یک روزنامه روسی در این راستا نوشت که ائتلافی از آمریکا، روسیه، عربستان و اسرائیل در این بین وارد عمل شده اند نظر شما چیست؟

این موضوع بحث تازه‌ای نیست و افول آمریکا نه تنها در منطقه بلکه در مسائل داخلی این کشور نیز به خوبی دیده می‌شود. با ناکامی در لشگرکشی‌ها آنان به جنگ‌های نیابتی روی آوردند و از گروه‌های ترویستی مانند داعش استفاده کردند. ائتلافی که شما نام بردید همه کشور‌های آن نیز با بحران‌های عظیم مواجه هستند. پس از پنج سال از محاصره یمن و تخریب و ویرانی عربستان امروز با بحران بزرگتری در داخل مواجه شده و آن هم تامین امنیت در داخل کشور است. عربستانی که ادعا می‌کرد ظرف چند هفته بر یمن تسلط می‌یابد و کار انصارالله را یکسره خواهد کرد. امروز، ولی شاهد هستیم که انصارالله با تکیه بر توانایی‌های خود قادر است هر نقطه از عربستان را تهدید کند. علاوه بر آن چالش‌های آل سعود در درون خاندان بسیار عیان است. این کشور با ائتلاف عربی که مورد حمایت انگلیس، آمریکا و اسرائیل بود امروز در برابر انصارالله و ملت بی دفاع یمن به زانو در آمده است. سعودی‌ها رقمی بالغ بر ۲۰۰ میلیون دلار به طور روزانه در یمن هزینه می‌کنند که هزینه‌های سنگین آن‌ها را با کسری بودجه و دیگر مسائل مواجه کرده است.

اسرائیل نیز که زمانی لشگرکشی می‌کرد و سرزمین‌های کشور‌های عربی را فتح می‌کرد امروز در شمال فلسطین اشغالی در حال دیوار کشیدن است. هدف از این اقدام هم پناه بردن از هجوم مقاومت لبنان است که چنین امری برای آنان امکان پذیر نیست. چراکه با این اقدام خود را محاصره امنیتی می‌کنند. آمریکا نیز درگیر مساله خروج از عراق است که پارلمان عراق آن را تصویب کرده است. در مذاکره با طالبان نیز یکی از مباحث مهم بحث خروج نیرو‌های این کشور از خاک افغانستان است. نمی‌خواهم تاکید کنم که آمریکایی‌ها به زودی از این دو کشور خارج می‌شوند بلکه ممکن است تا انتخابات بلاتکلیف بماند و ممکن است در آینده برای خروج توافق کند. ضمن اینکه در داخل موضوع ویروس کرونا و اعتراضات سراسری علیه نژادپرستی سرآغاز یک بحران جدید در داخل این کشوراست. اگر این اعتراضات هم فروکش کند آمریکا با یک جمعیت بیکار ۵۰ میلیونی مواجه خواهد بود. رشد منفی اقتصادی و دیگر معضلات هم باید به آن اضافه کرد.

خب در نهایت باید پرسید این کشور‌ها با وجود این بحران‌ها چگونه خواهند توانست جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را محاصره کنند؟ از سویی دوره اقدامات ناسنجدیده هم به پایان رسیده و هر گونه اقدام اشتباهی از سوی آنان با پاسخ قاطع ایران همراه خواهد بود. ضمن اینکه حتی نمی‌توان نام آن را ائتلاف نامید. آمریکا بر تمام ساختار نظام عربستان تسلط دارد.

آیا روسیه می‌تواند در غرب آسیا وارد ائتلافی علیه ایران و جبهه مقاومت شود؟

قرائن و شواهد و واقعیت‌های میدانی منطقه مغایر با این ادعا‌ها است. روسیه از همکاری با ایران هم تاکید دارد و هم نفع می‌برد. در خصوص موضوع هسته‌ای مواضع ایران را مورد تاکید قرار داده است. روس‌ها همچنین در خصوص نیروگاه‌های برقی با ایران همکاری دارند. در خصوص مواضع آمریکا در خصوص برجام همیشه موضع گیری و از این توافق همواره حمایت کرده است. درباره سیاست‌های منطقه‌ای ایران نیز شاهد حمایت روسیه هستیم. ایران، روسیه و سوریه سه کشوری متحد علیه ائتلاف آمریکایی هستند که دست به اقدامات تروریستی زده است. درباره عراق نیز تهران و مسکو همکاری‌های راهبردی دارند. در خصوص یمن نیز روسیه همکاری‌های حقوق بشری نسبت به مردم این سرزمین دارد و مواضع جمهوری اسلامی ایران در این کشور را نیز تایید می‌کند. در موضوع افغانستان هم سیاست‌های روسیه در نقطه مقابل سیاست‌های آمریکا قرار دارد و در خصوص مداخله آمریکا در منطقه نیز موضع منفی دارد. همین مواضع را در قبال مواضع سعودی‌ها دارد و به صراحت نیز آن را اعلام می‌کند. گاهی بحث روابط روسیه و رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود، اما باید پرسید آیا این تعاملات علیه محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بوده است؟ قرائن و شواهدی تا به این لحظه وجود ندارد.



پس روسیه خواستار خروج ایران از سوریه نیست؟

در موضوع سوریه ایران وارد یک همکاری راهبردی با روسیه شد. جمهوری اسلامی ایران در موضوع امنیت ملی و منافع ملی به هیچ قدرتی اتکا ندارد و نخواهد کرد. ایران همواره سعی کرده در راستای ثبات و امنیت منطقه با کشور‌های همسو همکاری داشته باشد. اما اینکه که ایران در این راستا منافع و مصالح ملی خود را بر پایه یک ستون خارجی بنا می‌کند باوری غلط و بی پایه و اساس است. ایران همواره منافع خود را بر اساس اقتدار ملی پایه ریزی کرده است؛ بدین معنا که به دنبال تقویت قوای دفاعی و امنیتی، فناوری‌های علمی، مقاوم سازی اقتصادی، تقویت روحیه مقاومت و انقلابی مردم است که در طول این سال‌ها در این مسیر حرکت کرده است و قدرت گرفتن محور مقاومت در منطقه نیز در همین راستا است و دولت‌های انقلابی مانند دولت ونزوئلا جز جبهه مقاومت محسوب می‌شوند. امام ره نیز همین باور را داشت و نگاهش به جبهه محرومان و مستضعفان در برابر مستکبران بود. این بدین معنا نیست که مقاومت تنها در چارچوب مبانی اسلامی جای می‌گیرد؛ هر دولت و نظامی که در مقابل استکبار ایستادگی می‌کند می‌تواند جزیی از جبهه مقاومت باشد که تعامل با ونزوئلا نیز همین مفهوم را می‌رساند.
نظرات شما