صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - 2023 October 02
کد خبر: ۳۰۴۳۳۰
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۷ - ۲۶ فروردين ۱۴۰۱
تعداد نظرات: ۸ نظر

داستان واقعی زندگی ملک زاده، همسر امیر کبیر

ملک نسا خانم معروف به عزت‌الدوله یا ملک‌زاده خانم دختر محمدشاه و مهدعلیا و همسر امیرکبیر بود.

  رویداد۲۴  او خواهر ناصرالدین شاه محسوب می‌شد. به ابتکار ناصرالدین شاه، عزت الدوله به ازدواج امیرکبیر درآمد تا مگر علقه خویشاوندی و محرمیت این رابطه را اصلاح کند. مهدعلیا با ازدواج دخترش با یک آشپززاده مخالف بود. این شخصیت توسط غزل شاکری در سریال جیران (مجموعه نمایش خانگی) به تصویر کشیده شده

ازدواج با امیرکبیر

ملک‌زاده با وجود ناخرسندی مهد علیا در روز جمعه ۲۷ بهمن ۱۲۲۷ برابر با ۲۲ ربیع‌الاول از سال ۱۲۶۵ قمری به همسری امیرکبیر درآمد.

این موضوع دانسته است که امیر خود برای ازدواج با عزت الدوله پیش قدم نشد، بلکه ناصرالدین شاه به رغم مخالفت‌های مادرش، مهدعلیا، عزت الدوله را به عقد امیر درآورد. این موضوع را امیرکبیر در نامه‌ای گلایه‌آمیز که در آخرین روز‌های صدارت خود به ناصرالدین شاه نوشته است، مورد اشاره قرار می‌دهد. موضوع نامه، فرستادن خواجهٔ مخصوص مهدعلیا به خانه امیرکبیر است. امیر این خواجه را به جاسوسی می‌شناخت و در نامه خود به ناصرالدین شاه می‌نویسد: «.. در باب خواجه که مقرر فرمودند، این غلام واسطه حاجی مبارک نبودم. معلوم است اختیار کل نوکر، از خود این غلام گرفته تا به هر کس باشد، با قبله عالم است. هر که را بخواهند بیرون نمایند یا نگاه دارند، اختیار امر با سرکار همایون است. در باب آقا جوهر، فدوی از اوّل برخود قبله عالم روحنا فداه معلوم است که نمی‌خواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، به این عمل اقدام کردم...»

با این وجود، مضمون برخی نامه‌های خصوصی رد و بدل شده میان امیر و ناصرالدین شاه و همچنین وفاداری عزت الدوله به امیر پس از عزل او، به خوبی آشکار می‌کند که علاقه و صمیمیتی خاص بین آن‌ها برقرار شده بود.

حاصل ازدواج عزت الدوله با امیرکبیر دو دختر به نام‌های تاج‌الملوک و همدم الملوک بود که به ترتیب با پسردایی‌های خود مظفرالدین میرزا (مظفرالدین شاه بعدی) و مسعود میرزا (ظل السلطان بعدی) ازدواج نمودند. محمدعلی شاه به این لحاظ نوه مشترک ناصرالدین‌شاه، امیرکبیر، و عزت الدوله بوده‌است.

پس از عزل امیر کبیر از صدارت و امارت نظام و تبعید او به کاشان، عزت الدوله علی‌رغم اصرار ناصرالدین شاه و مهدعلیا، به همراه امیر به کاشان رفت و در باغ فین کاشان سکنی گزید. در حین اقامت در کاشان، عزت الدوله که از مکر بدخواهان امیر بیمناک بود، لحظه‌ای از او جدا نمی‌شد. در واقع مقام او به عنوان دختر شاه سابق و یگانه خواهر تنی شاه فعلی، مانع آن میشد که دشمنان، به امیر آسیبی برسانند. رفتار عزت‌الدوله نسبت به شوهرش بزرگوارانه بود. خوی و منش او هیچ شباهتی به اخلاق پست مادر افسونگر و برادر درمانده اش نداشت. از آغاز تباهی سپر بلای او بود، و تا دم آخر وفادار ماند. آنچنان که در منابع مختلف آورده اند، برای اجرای نقشه قتل امیرکبیر، عزت‌الدوله را از او دور ساختند و به نیرنگی او را به حمام فین که در محل اقامت آن‌ها واقع شده بود کشاندند و نقشه خود را اجرا کردند. مشهور است که برای جدا کردن امیر از عزت‌الدوله، خبر آوردند که پیک شاهی به زودی خبر بازگشت امیر به مقام صدارت را خواهد آورد. امیر در این هنگام برای پوشیدن ردا قصد حمام کرد. عزت‌الدوله از امیر خواست که پیش از آمدن پیک شاهی و ملاحظه دست‌خط شاه از او جدا نشود. با این حال امیر اعتنایی نکرد. آنچه پس از این اتفاق افتاد توسط دکتر اعلم‌الدوله طبیب عزت‌الدوله چنین نقل شده‌است:

«.. چون حاج علی خان با همراهانش به باغ فین رسیدند، علی اکبربیک چاپار دولتی را دیدند که منتظر بیرون آمدن امیر از حمام بود که جواب نامه مهدعلیا را به عزت‌الدوله بگیرد. فراشباشی دست علی‌اکبر بیک را گرفت، با خود به حمام برد که زن امیر را از آمدن او مطلع نسازد. فراشباشی با مأموران خود وارد حمام گشتند، دیدند خواجه حرمسرا مشغول جمع‌آوری لباس‌های امیر است. اعتماد السلطنه (حاج علی خان) یکی از آن کسان را بر سر او گماشت که از آنجا بیرون نرود. سپس پشت در دیگر حمام را سنگچین کردند که کسی از آن راه داخل نگردد. وارد صحن شدند. فراشباشی فرمان شاه را ارائه کرد. امیر خواسته بود عزت‌الدوله را ملاقات کند، یا پیغامی برای او بفرستد، و وصیت بکند. اعتمادالسلطنه اجازه نداده بود. پس امیر دلاک را دستور داد رگ‌های هر دو بازویش را بزند ...»

نظر دیگران در مورد عزت الدوله

جاستین شیل، وزیر مختار انگلیس (که خود از مجریان نقشه عزل امیر بود) ضمن شرحی ستایش آمیز، راجع به عزت الدوله مینویسد: «.. برای اینکه مبادا شوهرش را مسموم کنند، هر چه غذا می‌آوردند اوّل خودش میخورد. ثبات اراده و خوی استوار‌ی که در همه مدت نشان داد، شاید در هیچ زن ایرانی دیده نشده باشد، چه رسد به اینکه افراد فاسد خاندان قاجار که به آن تعلق دارد کسی شنیده باشد..»
واتسون، مورخ انگلیسی مینویسد: «.. تا حدی که تاریخ ثبت کرده، هیچ شاهدخت پرورده دربار مسیحی که به درخشنده‌ترین فضایل اخلاقی و زناشویی خو گرفته باشد نیست که بیشتر از عزت الدوله محبت و فداکاری نسبت به شوهر نگون بختش نشان داده باشد.»

پس از قتل امیر

همسر شیل، وزیر مختار انگلیس، می‌نویسد: «.. شاهزاده خانم بیوه امیر را با همان زنی که از اندرون برای در دام افکندن شوهرش فرستاده بودند، به تهران بازگرداندند... بیدرنگ به حضور عزت الدوله رفتم که مراتب احترام خود را نسبت به کردار ستوده و کم نظیرش ابراز نمایم... او لباس ساده ماتم بر تن داشت.»

کنت دوگبینو نقل کرده‌است که عزت الدوله که با خاطری سرگشته از کاشان بازگشت در نخستین دیدارش با شاه «هرچه فحش بود به او داد».

جسد امیر، پس از قتل در قبرستان «پشت مشهد» کاشان دفن شد. چند ماه بعد، عزت الدوله جنازه را به کربلا فرستاد و در همان‌جا دفن گردانید.

پس از عزل امیر و قتل فجیع وی، عزت‌الدوله که هنوز در مرگ شوهر سیاهپوش بود، به فرمان مادر با میرزا کاظم نظام‌الملک (پسر میرزا آقاخان نوری) و سپس با انوشیروان خان عین‌الملک و بعد از آن با یحیی خان مشیرالدوله ازدواج نمود.

در گذشت

عزت الدوله بنا به وصیت خود و به جهت ارادتی که نسبت به امامزاده احمد داشت، پس از فوت در کنار مقبرهٔ آن امامزاده در محله حسن آباد اصفهان مدفون گشت.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
قادر
۰۶:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۷/۱۰
زن امیر کبیر نتونست با اخلاق گند امیر کبیر کنار بیاد که با پسر دشمنش عروسی کرد.اون وقت این مردک تو این رژیم قابل احترام است
عبدالله
۰۷:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۱
روح امیر و همسر بزرگوارشون، قرین شادی و آرامش
چه شیرزنی بود
صفر
۲۲:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
لیلا خانم اصلا از تاریخ هیچ چیز نمی داند انگار دربار و سیاست خونه خاله بوده که نوشته میتونست قبول نکنه؟ لااقل دو تا فیلم تاریخی هم از تلویزیون ندیدی؟
ناشناس
۱۳:۱۴ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۰
معلومه خوب اصن اون موقع هیشکی نمیتونست به شاه فش بده هیچکسم جرات نداشته که رو حرفش حرف بزنه
ویدا
۱۲:۳۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
این لیلا چرت گفته
مادرش که مهدعلیا بوده و هیچ کس جرات نداشته رو حرفش حرف بزنه
تا همین چند سال قبل هم دخترا جرات نداشتن رو حرف والدین حرفی بزنن و خیلی وقتا ازدواج ناخواسته بود
احتمالا این لیلا دهه هشتادیه و چیزی از قدیم تر ها نمیدونه
سهیلا
۱۸:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۷
چقدر به این زن ظلم شد...
واقعا چطور یه مادر میتونه دخترشو تبدیل به قاب دستمال کنه بخاطر نفع خودش و اینور اونور پرتش کنه
پاسخ ها
لیلا
۱۴:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۸
دخترش میتونه قبول نکنه!!! اگرواقعا عاشق امیرکبیربود، بعد ازاو ۴تاشوهر نمی کرد!!
ناشناس
۱۷:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۷
روحش شاد
نظرات شما