رویداد۲۴| روزنامه اصولگرای فرهیختگان در شماره امروز خود طی یادداشتی با عنوان «میانهروی؛ مسیری برای بازگشت به جامعه» نوشت: «در شرایط فعلی، تندروی چیزی جز تخریب جامعه نیست. برای عبور از بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، چارهای جز اتخاذ رویکردی متعادل نداریم. بنابراین، ضروریترین تصمیم برای جامعه ایرانی در وضعیت کنونی، انتخاب راه میانهروی است که لازمه آن نیز تقویت مدارای سیاسی- اجتماعی است.»
مسعود زمانیمقدم، جامعهشناس در ادامه این یادداشت با تاکید بر اینکه «معیار میانهروی باید از خود جامعه گرفته شود» نوشت: «جامعه ایرانی با بحرانهای متعددی مواجه است؛ دشواریهای اقتصادی، نابرابریهای فزاینده، کاهش سطح رفاه عمومی، افزایش بیاعتمادی و ناامیدی اجتماعی و گسترش نارضایتی اجتماعی. در چنین فضایی، دو گرایش افراطی شکل گرفته است؛ عدهای که به تغییرات سریع و بنیادین باور پیدا کردهاند و گروهی به انفعال و پذیرش وضعیت موجود گرایش یافتهاند. اما هیچیک از این دو مسیر، راهحلی پایدار برای خروج از بحرانها عرضه نمیکنند. آنچه میتواند کشور را از این وضعیت دشوار خارج کند، رویکردی مبتنی بر میانهروی و الزامات آن یعنی گفتوگو، مدارا و اصلاحات تدریجی است.»
وی افزود: «یکی از مهمترین چالشهای امروز دولت - ملت ایران، ناهماهنگی میان سیاستگذاران و افکار عمومی است. سیاستها و تصمیمات بدون در نظر گرفتن روانشناسی اجتماعی، اغلب با مقاومت گسترده روبهرو میشوند. باید توجه داشت که افکار عمومی نهتنها یک عامل منفعل نیست، بلکه میتواند در موفقیت یا شکست یک سیاست نقش تعیینکنندهای ایفا کند. در سالهای اخیر، شکاف میان تصمیمگیران و جامعه عمیقتر شده است.»
وی همچنین نوشت: «یکی از مهمترین پیامدهای شکاف اقتصادی و بیاعتمادی عمومی، افزایش طرد اجتماعی است. طرد اجتماعی زمانی رخ میدهد که گروهها و اقشاری از جامعه اعم از طبقات فرودست، جوانان، زنان، اقلیتهای مذهبی و قومی و حتی برخی از نخبگان فکری و سیاسی، احساس کنند که در فرایندهای تصمیمگیری نادیده گرفته شدهاند و سهمی در اکنون و آینده کشور ندارند. طرد اجتماعی تهدیدی برای همبستگی ملّی است و میانهروی میتواند به کاهش طرد اجتماعی کمک کند. در واقع اگر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بر مبنای عدالت، شفافیت و مشارکت عمومی طراحی شوند، میتوانند به بازسازی پیوندهای اجتماعی کمک کنند.»
نویسنده این یادداشت در ادامه آورده است: «روشنفکران بهجای صرفاً انتقاد تند یا تأیید مطلق، توصیفها و تحلیلهای منصفانه و واقعگرایانه ارائه دهند؛ دچار احساساتگرایی و پوپولیسم نشوند؛ به همه اقشار جامعه و نه صرفاً گفتمانهای نخبهگرایانه توجه کنند؛ و نقشی واسطهای میان مردم و حاکمیت ایفا کنند و از طریق تعامل، به کاهش شکافهای اجتماعی کمک کنند، نه اینکه خودشان آتشبیار معرکه شوند. در دورههای بحران، اگر روشنفکران میانهروی نکنند، مخاطبان آنها بهسوی دو قطبیهای خطرناک و رادیکالیسم گرایش پیدا خواهند کرد. بنابراین، روشنفکری مسئولانه بهعنوان یکی از ابزارهای مهم میانهروی، میتواند به کاهش تنشها و بازسازی اعتماد اجتماعی کمک کند.»
وی در پایان نوشت: «میانهروی، تنها مسیر معقول عبور از بحرانهاست. ایران کنونی در نقطهای حساس قرار دارد. شکافهای اقتصادی، بیاعتمادی عمومی و گسترش طرد اجتماعی، کشور را با چالشهای پیچیدهای مواجه کرده است. در چنین شرایطی، راهی جز انتخاب مسیر میانهروی وجود ندارد. سیاستهای افراطی، چه در حوزه اقتصاد و چه در عرصه اجتماعی، فقط باعث تشدید بحرانها خواهد شد. تصمیمگیران سیاسی باید با اتخاذ میانهروی، افکار عمومی را جدی بگیرند، اصلاحات را با درک واقعیتهای جامعه پیش ببرند و از قطبیسازی بیشتر جامعه بپرهیزند. اگر سیاستگذاران، نخبگان و روشنفکران بتوانند بهسمت یک گفتمان میانهرو حرکت کنند، میتوان امید داشت که ایران از چرخه بحرانهای پیدرپی عبور کرده و به سمت توسعهای پایدار و عادلانه حرکت کند.»