رویداد ۲۴| پریسا مقیلان: روایتها چنانچه خوب ساخته و پرداخته شوند میتوانند نتیجه جنگها را تعیین کنند، حتی تعیین کنندهتر از گلولهها.
آنها میتوانند هویت، مشروعیت و حتی حقانیتی بسازند و یا در جهت تخریب آن قدم بردارند. سریال «خاندان داوود» نمونهای از همین پدیده است؛ اثری که در پوشش تاریخ، به بازتولید یک گفتمان سیاسی دست میزند.
۲۷ فوریه ۲۰۲۵، آمازون پرایم نخستین قسمت از سریال «خاندان داوود» (House of David) را منتشر کرد؛ مجموعهای تاریخی-مذهبی که با نگاهی سینمایی به زندگی داوود نبی، دومین پادشاه اسرائیل، میپردازد. این سریال که توسط جان اروین کارگردانی و با همکاری شرکتهایی، چون لایزنگیت و آمازونام. جی.ام. استودیو ساخته شده است، از همان ابتدای پخش واکنشهای متفاوتی را برانگیخت.
در ظاهر، «خاندان داوود» میتواند یک اثر حماسی و مذهبی باشد که بهدنبال بازآفرینی زندگی یکی از چهرههای کلیدی عهد عتیق است؛ اما در بطن آن، مفاهیمی نهفته است که نمیتوان آن را از زمینه سیاسی-اجتماعی امروز خاورمیانه جدا کرد.
نکتهای که نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت، همزمانی پخش این سریال با ادامه جنگ در غزه است. درگیری تمام عیاری که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و تا بهار ۲۰۲۵ همچنان ادامه دارد. پخش چنین سریالی درست در زمانی که افکار عمومی جهانی نسبت به اقدامات اسرائیل در غزه حساس شده است، این پرسش را مطرح میکند که آیا «خاندان داوود» صرفاً یک پروژه هنری است یا بخشی از یک استراتژی رسانهای گستردهتر؟
روایت سریال در قلب سرزمینهایی میگذرد که امروزه به محل مناقشه اسرائیل و فلسطین بدل شده است؛ داوود در این روایت نه تنها یک قهرمان دینی است، بلکه نماد مقاومت، پیشرفت و مشروعیت تاریخی بنیاسرائیل در برابر دیگر اقوام منطقه معرفی میشود.
در بخشهای مختلفی از سریال، شاهد تلاشی مداوم برای تصویرسازی یکپارچه و قهرمانمحور از تاریخ بنیاسرائیل هستیم. داوود بهعنوان فردی پاک، مومن، و عدالتطلب به تصویر کشیده میشود. دشمنان او، اعم از فلسطینیها، قبایل عرب همگی در موضعی منفی و خشن قرار دارند.
بهسختی میتوان شخصیتی خاکستری در این روایت یافت. بهعبارت دیگر، به نظر میرسد که سریال بهجای تکیه بر پیچیدگیهای تاریخی، درگیر دوگانهسازیهای خیر و شر شده است. پادشاهی اسرائیل حکومتی مقدس و تدهین شده است که شاه آن توسط سموئیل (که در سریال از او با عنوان پیشگوی مقدس یاد میشود) انتخاب و تدهین میشود.
شخصیت سموئیل در سریال چنان تاثیرگذار است که صرف حضور او در یک جنگ و متبرک کردن سربازان منجر به پیروزی ارتش اسرائیل میشود.
در سوی دیگر ارتش فلسطینیها کافرانی هستند که برای نابودی اسرائیل و به بردگی گرفتن آنها با یکدیگر متحد شدهاند. آکیش یکی از رهبران فلسطینی ضمن اتحادی شیطانی با گروهی از غولان به رهبری «جالوت» به سوی اسرائیل لشکر کشیده و با آنکه به نظر میرسد دلیل قانع کنندهای برای آغاز جنگ ندارد در نهایت در گفت وگویی که میان او و جاناتان ولیعهد اسرائیل در میگیرد میگوید هدفش به بردگی گرفتن یهودیان است، چون «این طبیعت آنها است که برده باشند!»
اگر چه سازندگان سریال تلاش کردهاند به روایت کتاب مقدس وفادار بمانند، اما مشخصا سریال بهطور هوشمندانهای درپی انتقال یک پیام سیاسی است: «اسرائیل از ابتدا برای آزادی و بقا جنگیده است.» این روایت، بهویژه در میانه جنگ غزه، کارکردی فراتر از سرگرمی پیدا میکند و به ابزار روابط عمومی دولت و ارتش اسرائیل بدل میشود.
این نوع روایتپردازی، با منطق گفتمان سیاسی امروز اسرائیل هماهنگ است؛ تلاشی برای اثبات مشروعیت تاریخی، سیاسی و حتی اخلاقی یک دولت که همواره خود را در حال مبارزه برای بقا معرفی میکند.
سازندگان سریال در عین حال این پیام را به مخاطب منتقل میکنند که درگیری میان آنها و فلسطینیها یک درگیری باستانی و هزاران ساله است که همواره با تجاوز و جنگ طلبی طرف فلسطینی آغاز شده.
داستان سریال مجموعا تحت تاثیر جانشینی شائول پادشاه اسرائیل، انتخاب داوود از سوی سموئیل و البته تهدید فلسطینیها است.
جنگ و تهدید خارجی علیه اسرائیل در این سریال تداعیکننده فضای ژئوپلیتیکی امروز است. گویی سازندگان با پرداختن به منازعات هزاران سال پیش، در حال روایت جنگ امروز هستند؛ جنگی که دولت بنیامین نتانیاهو در آن، همچنان بر موضع دفاعی پافشاری میکند.
در واقع، «خاندان داوود» تلاش میکند تا ریشههای این جنگ را عمیقتر از یک قرن اخیر نشان دهد. در این نگاه، آنچه در غزه میگذرد، امتداد طبیعی نبردهایی است که در کتاب مقدس نیز آمده است. چنین روایتی، زمینه را برای درک ساده انگارانه از منازعه فراهم میکند: «اسرائیل همیشه قربانی بوده و دشمنانش همیشه متجاوز.»
یکی از ضعفهای جدی سریال در همین راستا، فقدان شخصیتهای چندلایه و انسانی است. سریال «ویلن» و یا شخصیت شرور جذاب ندارد، ما یا با قهرمانانی پاکنیت روبهرو هستیم، یا با دشمنانی خبیث و بیرحم. این دوگانهسازی افراطی، شاید در یک اثر مذهبی قابل انتظار باشد، اما در فضایی که میخواهد خود را بهعنوان یک روایت تاریخی باورپذیر جا بزند، غیرقابل دفاع است.
عدم حضور شخصیتهای خاکستری، باعث میشود که بیننده همواره با نسخهای از تاریخ مواجه شود که به نوعی یکسویه است؛ تاریخی که در آن، تنها یک ملت حق حیات دارد، و دیگران، مانع این حق هستند.
این که سریالی با این بودجه و کیفیت فنی بالا، در بحبوحه بحرانی سیاسی ساخته و پخش میشود، جای پرسش دارد. آیا آمازون پرایم آگاهانه به بخشی از یک پروژه سیاسی بدل شده است؟ یا صرفا با هدف جذب مخاطب مذهبی در بازار آمریکا، تصمیم به تولید چنین اثری گرفته است؟
چه آگاهانه باشد و چه ناآگاهانه، نتیجه یکی است، «خاندان داوود» عملا به بخشی از کمپین روابط عمومی دولت نتانیاهو برای مشروعیت بخشی به جنگ تمام عیار او علیه فلسطینیان بدل شده و روایتی تاریخی، مذهبی و اسطورهای را به نفع یک طرف منازعه بازگو میکند. حتی اگر هدف سازندگان چنین نبوده باشد، تاثیر اجتماعی و سیاسی این سریال، انکارناپذیر است.
چند هزار سال است در آن سرزمین هستند
بنابراین از نسل بنی اسرائیل هستند