رویداد۲۴| زمان و مکان دور ششم مذاکرات ایران و آمریکا هنوز مشخص نیست، اما سیگنالهای متعددی که از سوی طرف غربی ارسال شده، وضعیت را به مراتب حساستر از قبل کرده است. از یک سو گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تاکید بر افزایش ذخایر با غنای بالا در ایران، نزدیک بودن نشست شورای حکام و اصرار اروپاییهاییها به فعال کردن مکانیسم ماشه؛ از سوی دیگر هم پیشنهاد جدید طرف آمریکایی مبنی بر تشکل کنسرسیوم که به صورت مکتوب هم ارائه شده است.
در روزها و هفتههای اخیر و با توجه به مواضع طرف آمریکایی و اصرار به غنیسازی صفر، همچنین با توجه به پافشاری ایران بر این قضیه به نظر میرسید که یک گره سخت به کار مذاکره افتاده باشد؛ حالا، اما اینکه آمریکا پیشنهاد عمان را پذیرفته و خواستار تشکیل کنسرسیوم متشکل از ایران، آمریکا، عربستان و امارات است، وضعیت را قدری تغییر داده است. اگرچه که هنوز معلوم نیست پاسخ ایران به این پیشنهاد چه باشد.
همزمان که پاسخ وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی به پیشنهاد مورد اشاره روشن نیست، در عرصه رسانهای نیز در این باره جنجال به پا شده و به نظر میرسد که فضا چندان مثبت نیست.
مثلا روزنامه جوان با تیتر «غلط زیادی «غنیسازی صفر» با اسم رمز کنسرسیوم» نوشته: «در گزارشی که روزنامه امریکایی به نقل از مقامات آگاه منتشر کرده، آمده است که این پیشنهاد بهصورت فهرستی از نکات کلیدی تنظیم شده و هنوز پیشنویس کامل یک توافق بهشمار نمیرود، اما آنچه نقطه عطف نخستین پیشنهاد مکتوب طرف امریکایی در این مذاکرات محسوب میشود این است که از ایران خواسته شده که بهطور کامل غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، به خصوص که یک منبع امریکایی تأکید دارد که این پیشنهاد در راستای شکستن بنبست موجود در پی پافشاری ایران بر «غنیسازی داخلی» مطرح شده است.»
صابر گل عنبری هم در «خراسان» و با عنوان «یک پیشنهاد مشکوک!» نوشته: «وزیر خارجه ایران طی توئیتی از سفر غیر منتظره وزیر خارجه عمان به ایران برای ارائه پیشنهاد آمریکا در مورد توافق احتمالی خبر داد. بر اساس شواهد و قراینی میتوان گفت این طرح پیشنهادی زیاد هم محتمل نیست که برآورد کننده خواستههای کلیدی ایران باشد. از جمله این قراین ارائه نشدن چنین طرحی در دور ششم مذاکرات است، این که چرا آمریکا صبر نکرده است این دور مذاکراتی برگزار شود تا در آن خود ویتکاف این طرح خود را ارائه دهد؟ این جا این پرسش نیز مطرح میشود که آیا آمریکا از طولانی شدن مذاکرات و نرسیدن به توافقی مطلوب خود خسته شده است؟ بنابراین با ارسال این طرح در واقع تداوم مذاکرات و برگزاری دور ششم آن را منوط به پاسخ روشن و مثبت به این پیشنهاد توافق کرده است. به فرض صحت این احتمال، میتوان ارسال پیشنهاد به این شکل را معطوف به تشدید فشار همراه طرح مهلتی زمانی برای توافق پنداشت. نکته دیگر این که چنین طرحی در فضای تشدید تنش درباره برنامه هستهای ایران چه از طرف فرانسه، آلمان و انگلیس چه آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه میشود و بعید است ترامپ بدون انتظار نتایج چنین فضای تندی که علیه ایران در حال شکلگیری است، بخواهد پیشنهادی بدهد که خواستههای کلیدی ایران در آن برای رسیدن به توافقی دو طرفه لحاظ شده باشد. در کل باید دید دور ششم مداکرات در آینده نزدیک برگزار میشود یا خیر. به همان اندازه که تعویق با برگزار نشدن آن امری منفی در روند مذاکرات است، اما انعقاد آن هم میتواند نشانه مثبتی تلقی شود.»
روزنامه خراسان که از رسانههای نزدیک به رئیس مجلس است، همچنین تحت عنوان «کنسرسیوم؛ گرهگشا یا تله سیاسی؟» نوشته: «در میان دو گزینه پیشنهادی آمریکا، آنطور که آکسیوس گزارش داده، گزینه دوم یعنی توقف کامل غنیسازی، به نظر نمیرسد که در چارچوب سیاستهای اصولی تهران قابل پذیرش باشد. ایران بارها اعلام کرده است که غنیسازی خط قرمز غیرقابل مذاکره است. اما درباره گزینه نخست، یعنی تشکیل کنسرسیوم منطقهای، پیشنهادی که گرچه در ظاهر، رنگ همکاری و تعامل دارد، اما در بطن خود سؤالاتی جدی را درباره امنیت فناوری هستهای و استقلال فنی ایران برمیانگیزد. منتقدان این طرح معتقدند چنین ابتکاری میتواند بهمثابه تلهای برای تحدید دایمی ظرفیت غنیسازی ایران عمل کند. بر اساس روایت این گروه، تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای میتواند: سطح غنیسازی ایران را به میزان محدود ۳.۶۷ درصد کاهش دهد؛ استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته را متوقف کند؛ ایران را در معرض نظارتهای فزاینده و فراتر از تعهدات پادمانی NPT قرار دهد و نهایتاً با ایجاد وابستگی فناورانه، پیشرفتهای علمی کشور را کند یا متوقف کند. همچنین برخی تحلیلگران امنیتی هشدار میدهند که سطح دسترسی بالای بازرسان به تأسیسات ایران در قالب این طرح، ممکن است موجب افشای اطلاعات حساس هستهای و آسیبپذیریهای امنیتی شود.»
روزنامه اصولگرای فرهیختگان نیز با طرح این سوال که «کنسرسیوم یا بیشتر از آن؟» نوشته: «آنچه در رسانهها در مورد محتوای پیشنهاد آمریکا مطرح شده، حاوی تناقضاتی است. یکی از پیشنهاداتی که به طور جدی مطرح شده، تشکیل کنسرسیوم مشترک منطقهای است که برمبنای آنچه نیویورکتایمز منتشر کرده، تشکیل ائتلافی برای غنیسازی مشترک ایران، عربستان و امارات است. از طرف دیگر گفته میشود پیشنهاد مطرحشده از تعطیلی غنیسازی در ایران گفته است، اما در عین حال حق غنیسازی اورانیوم ایران را به رسمیت خواهد شناخت. سوال اصلی این است که اگر آمریکا قرار است حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد آن وقت چرا به دنبال تعلیق غنیسازی ایران است؟ در سمت دیگر هم تشکیل کنسرسیوم مشترک با تعلیق غنیسازی ایران همخوانی ندارد. بهنظر میرسد برمبنای همان پیشنهاد ابتدایی است که آمریکاییها در مورد تشکیل کنسرسیوم مشترک و ادامه غنیسازی تنها در همین چهارچوب، مطرح کردند. در واقع بهنظر میرسد پیشنهاد ارائه شده براین محتوا اصرار دارد که برنامه غنیسازی در خاک ایران، تعلیق پیدا کند و تنها در قالب کنسرسیومی مشترک آن هم در جایی خارج از خاک ایران، ادامه پیدا کند. با این حال هنوز مقامات ایران، اظهارنظری در مورد محتوای پیشنهاد ارائهشده و پاسخ احتمالی ایران ارائه نکردهاند، اما گزاره محتمل آن است که آمریکاییها به دنبال آن هستند که پیش از ماه اکتبر یعنی موعد فعالسازی مکانیسم ماشه، سرنوشت توافق با ایران را مشخص تعیین کنند.»
روزنامه کیهان نیز در این باره نوشته: «پیشنهاد اخیر آمریکا نه نشانهای از حسننیت، بلکه تلهای آشکار برای تضعیف و عقیمسازی ایران در عرصه برنامه صلحآمیز هستهای است. اگر ایران بپذیرد که بهجای ادامه غنیسازی در خاک خود، به عضویت در یک کنسرسیوم نمایشی تن دهد، عملاً گامی به عقب گذاشته که نهتنها بهانهجوییهای غرب را متوقف نمیکند، بلکه آنان را در فشار بیشتر مصممتر خواهد کرد. تجربه «بروکسل»، «سعدآباد» و «برجام» به خوبی نشان داد که هر عقبنشینی بدون تضمین، مقدمه فشاری تازه است.
اگر حافظه تاریخی ملت ایران بهدرستی مرور شود، بیتردید نامهایی مانند سعدآباد، بروکسل و پاریس دیگر تنها یادآور نشستهای دیپلماتیک نیستند، بلکه نماد دورهای از سادهانگاری در برابر دشمنیهای ساختاری غرب و تجربهای تلخ از دیپلماسی سادهاندیشانه محسوب میشوند. تجربهای که در دو سال پایانی دولت هشتم رخ داد و آثار فاجعهبار آن تا امروز نیز کشور را درگیر خود کرده است.»
اگر توافق هم در عمان و رم رخ دهد ترامپ باز هم آن را نقض میکند.