رویداد۲۴ | فصل سوم، روز گذشته در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شد و شامل شش قسمت است. فصل سوم شدت خشونت و دلهره را افزایش داده؛ رخدادهایی مثل مسابقه مرگبار مخفیکاری (Hide and Seek) و چالش «طناب پرش بر روی پل» بازیها را جذابتر کرده است.
این فصل با کاهش طنز سیاه و افزایش لایههای احساسی و اخلاقی داستان سعی میکند مخاطب را جذب کند؛ تمرکز بر انتخابهای سخت، بحران وجدانها و نشانههایی از امید درون در دل تاریکی از جمله تلاشهای این فصل بوده است. همچنین نسبت به فصل دوم (۷ اپیزود)، ساختار منسجمتری دارد. خطر اسپویل وجود دارد.
فصل سوم سریال «بازی مرکب» (Squid Game) در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شد و این بار تلاش میکند با شش قسمت، نهتنها سرنوشت شخصیت اصلی یعنی سونگ جی‑هون را به پایان برساند، بلکه پیام جدیدی از دل بازی مرگ و زندگی بیرون بکشد. در حالی که فصل اول این مجموعه در سال ۲۰۲۱ جهان را با نمایش بیرحمانه فقر، بقا و خشونت شوکه کرد، فصل سوم سعی دارد از دل آن همه خون و رقابت، اندکی انسانیت بیرون بکشد.
مطابق دادههای منتشرشده، این فصل با استقبال منتقدان حرفهای همراه شده است. بر اساس اطلاعات وبسایت Rotten Tomatoes، فصل سوم توانسته ۹۰ درصد امتیاز منتقدان را از مجموع ۲۰ نقد کسب کند. در حالیکه در سایت Metacritic میانگین امتیاز منتقدان ۶۶ از ۱۰۰ ثبت شده است. با این حال، نظرات مخاطبان عادی کمی متفاوت است؛ جایی که در Popcornmeter میانگین رضایت عمومی به حدود ۴۹ درصد رسیده است، رقمی که نشاندهنده اختلاف نظر جدی میان منتقدان و تماشاگران است.
سریال در این فصل با روایت شخصیتمحور، مسیر تازهای را در پیش گرفته است. برخلاف فصل اول که ساختاری کلاسیکتر و مسابقهمحور داشت، فصل سوم بیش از آنکه بر رقابت میان بازیکنان تمرکز کند، بر درونیات آنها، خاطرات، تعارضات روانی و تصمیمهای اخلاقی متمرکز شده است. شخصیت جی‑هون که در فصل اول بهعنوان برنده از میدان بیرون آمد، این بار مأموریتی انسانیتر دارد: نجات یک کودک. او برای این هدف، دوباره به دل بازی بازمیگردد.
بازیهای جدیدی که در این فصل طراحی شدهاند، از خلاقیت بالایی برخوردارند. در یکی از قسمتها، بازیکنان باید در یک بازی پیچیده پنهانکاری (Hide and Seek) شرکت کنند؛ بازیای که بیشتر از توان بدنی، نیازمند استراتژی روانی و تعامل انسانی است. یا در چالش طنابپرش روی پلی معلق، مرگ و تصمیم اخلاقی در هم میآمیزند و بیننده را با تنش و دلهرهای بیوقفه روبهرو میکنند.
در بُعد احساسی، فصل سوم بار دیگر موفق میشود ضربههای عاطفی سنگینی به مخاطب وارد کند. توییتر و شبکههای اجتماعی مملو از واکنشهایی بود که از شوک احساسی قسمت دوم و سوم خبر میداد. یکی از کاربران نوشته بود: «قسمت دوم، تروما جدیدی به من داد، هیچوقت تصور نمیکردم سریالی تا این حد بتواند مرا ویران کند.» این شدت واکنشها نشاندهنده موفقیت سریال در ایجاد همدلی، گرچه گاهی با سوءاستفاده از احساسات بیننده است.
اما همهچیز مثبت نیست. یکی از انتقادات، حذف شتابزده برخی شخصیتهای کلیدی و گرهگشاییهای سریع در اپیزودهای پایانی است. برخی منتقدان بر این باورند که سریال، برای رساندن روایت به نقطه پایان، قربانیانی را بیدلیل حذف کرده یا به آنها فرصت کافی برای شکوفایی نداده است. این در حالی است که سریال در فصل اول دقیقاً با پرداختن به داستانهای فرعی و عمقبخشی به شخصیتها موفقیت پیدا کرده بود.
پایان فصل سوم، اما شاید مهمترین بخش آن باشد. جایی که جی‑هون برای نجات کودک، جان خود را فدا میکند و داستانی که با خشونت آغاز شده بود، با امید تمام میشود. با این حال، همین پایان هم بدون اشاره به اسپینآفهای احتمالی نمانده است. حضور کوتاه کیت بلانشت در پایان سریال و لوکیشنی در لسآنجلس، خبر از پروژههای آیندهای میدهد که بازی مرکب را به سطح جهانیتری خواهد برد.
با این حال، نقدهایی هم بر پایانبندی سریال وارد است. برخی آن را بیش از حد احساسی و ساختگی توصیف کردهاند؛ گویی بیشتر برای تأثیرگذاری لحظهای ساخته شده تا شکلدادن یک پایان ماندگار. بهویژه آنکه ورود عناصر تازه در پایان کار، باعث شده برخی گمان کنند هدف از این پایان، آمادهسازی برای تولیدات بعدی است، نه جمعبندی هنرمندانه یک داستان.
در مجموع، فصل سوم بازی مرکب از بسیاری جهات قابلتحسین است. سازندگان سریال جسارت داشتهاند که شخصیت اصلی را به نقطه پایان برسانند و همزمان، بازتابی انسانیتر از داستانی بیرحمانه خلق کنند. با اینکه برخی تصمیمات داستانی ممکن است با ذائقه مخاطب عام سازگار نباشد، اما از نظر فنی، بازیگری، کارگردانی و روایت، این فصل از انسجام بیشتری نسبت به فصل دوم برخوردار است. جلوههای بصری هم همچنان چشمنواز و طراحی صحنهها در بالاترین سطح ممکن قرار دارد.
اگرچه بازی مرکب با فصل سوم خود ظاهراً به پایان رسیده، اما هیچ بعید نیست که دنیای آن در قالب اسپینآفها، نسخههای جهانی یا حتی سریالهای مکمل، باز هم ادامه پیدا کند. بهویژه حالا که نتفلیکس و دیگر پلتفرمها در پی گسترش جهانهای داستانی موفق هستند، این پایان ممکن است بیش از آنکه نقطه پایان باشد، آغازی برای افسانهای جهانیتر باشد.
فصل سوم سریال بازی مرکب تلاشی است جسورانه برای پایان دادن به یک روایت پیچیده و پرزدوخورد. اگرچه نقاط ضعفی، چون حذف سریع شخصیتها و برخی بازیهای کماثر در آن دیده میشود، اما نقطه قوت اصلیاش، تمرکز بر احساس، اخلاق، و انتخابهای انسانی در دل خشونت است. با توجه به امتیازات بالای منتقدان و موج واکنشهای عاطفی مخاطبان، میتوان گفت که این فصل، دستکم از منظر هنری و احساسی، موفقیتی قابلتوجه برای سریال بوده است.