رویداد۲۴ | علیرضا کیانپور- روزهای پایانی هفته گذشته بود که جمعی از اقتصاددانان برجسته و استادان دانشگاه با انتشار بیانیهای خطاب به مردم ایران و مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اعلام کردند که وقت، وقت تغییر است؛ آن هم نه تغییرات جزئی و اصلاحات سطحی. به باور این ۱۸۰ نخبه دانشگاهی، نظام حکمرانی اگر خواهان برونرفت از حال و روز بحرانی کشور است، چارهای ندارد مگر آنکه «پاردایم حاکم بر نظام حکمرانی را از اساس دگرگون کند و تغییر دهد».
هرچند مطالبه ۱۸۰ چهره برجسته دانشگاهی، نخستین نمونه از این دست مطالبات مصلحانه نیست و پیش از این هم شماری از همین ۱۸۰ نفر و هم بسیاری از دیگران، بارها و بارها دست به قلم برده و با تدوین و امضای نامهها و بیانیههایی از این دست، نظام حکمرانی را به تغییر و اصلاحات اساسی دعوت کردهاند؛ اما اینبار به دلیل شرایط خاص زمانی انتشار این نامه سرگشاده، داستان متفاوت است.
بیانیه این استادان، با اشارهای هوشمندانه به تجاوز اسرائیل به ایران آغاز شده و ضمن تأکید بر «انسجام ملی» و نقش مردم در دفاع از کشور، این واقعه را فرصتی برای بازاندیشی در مسیر گذشته توصیف کرده است. آنها از «ناکارآمدی»، «بیاعتمادی»، «سیاست خارجی منجمد»، «تبعیضها» و «بیعدالتیها» و انحصار رسانهای انتقاد کرده و خواستار گشایش در روابط بینالمللی، تنشزدایی، و تضمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی شدهاند.
امضاکنندگان بیانیه همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی، بازگشت نیروهای نظامی به حوزه تخصصی خود و پایان دادن به نقش اقتصادی آنان، تقویت شایستهسالاری، و بازگشت انضباط مالی و پولی به نظام اقتصادی کشور شدهاند.
در عرصه روابط بینالملل، به تاکید توصیه کردهاند که «برای خروج از شرایط بهوجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود».
در حالی که ناظران معتقد بودند که شاید شرایط متفاوت کنونی کشور، پس از جنگ ۱۲ روزه، باعث شود که اینبار مسئولان از زاویهای متفاوت به سراغ این نخبگان دانشگاهی بروند و به توصیههایشان گوش بسپارند، اما واکنش جریان مقابل قابل پیش بینی و تکراری بود و نشان داد که هسته سخت حاکمیت نهتنها تمایلی به شنیدن این دست موعظههای مصلحانه ندارد، بلکه هیچ بعید نیست از این نامه سرگشاده بهعنوان سند اعلام جرم علیه نویسندگان آن نیز استفاده کند.
با وجود لحن مصلحانه بیانیه، واکنش تندروها سریع و شدید بود. تریبونهای رسمی و چهرههای اصولگرا از یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه گرفته و علیرضا قزوه، شاعر انقلابی و مدیر دفتر شعر و موسیقی صداوسیما به این بیانیه تاختهاند. شخصی به نام مهدی جمشیدی که از نزدیکان فکری سعید جلیلی معرفی شده، در برنامه «زاویه» شبکه چهار، بدون حضور مخالف، بیانیه و حتی شخصیتهایی، چون میرحسین موسوی را آماج حمله قرار داد.
یدالله جوانی معاون سیاسی سپاه در یادداشتی در کانال تلگرامیاش به امضا کنندگان نامه ۱۸۰ نفر هشدار داده و گفته «تاریخ معاصر ایران را، نه یک بار بلکه چندین بار مطالعه کنند!». علیرضا قزوه در پیامی که از طریق حساب کاربری شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) منتشر کرد، نوشت: «من به تک تک این ١٨٠ نفر مشکوکم.». او خواستار «تصفیه عناصر دانشگاهی» شده و مدعی شده باید تصفیه را از «همین جمع شروع کرد». عجیبتر اینکه او مدعی شده باید «یک استعلام هم از گروه حنظله گرفت تا معلوم شود اینها کیاند!». اشاره او به هک شبکه ایران اینترنشنال توسط یک گروه هکری به نام حنظله است. ادعای قزوه این است که این اساتید ارتباطهایی با شبکه ایران اینترنشنال دارند.
علاوه بر هشدارها و تهدیدهای کتبی جریان تندرو علیه ۱۸۰ نخبه دانشگاهی، قریب به یک ساعت تریبون شبکه چهارم سیما در اختیار یکی از دیگر چهرههای منتسببه جبهه پایداری قرار گرفت. مهدی جمشیدی که برخلاف سیاق معمول برنامه مناظرهمحور «زاویه»، بهتنهایی مقابل مجری این برنامه نشسته بود، علیه این بیانیه و برخی از دیگر چهرههای ملی کشور همچون میرحسین موسوی کیفرخواست مفصلی قرائت کرد؛ او در حالی در جایجای سخنانش تاکید داشت که بیانیه این ۱۸۰ نخبه دانشگاهی «غیرعلمی» است که نگاهی به پیشینه و کارنامه علمی و دانشگاهی او فضا را روشنتر میکند.
نام جمشیدی نخستینبار به دلیل اهانتهایش به آیتالله صافی گلپایگانی در یادداشتی در وبسایت رجانیوز، ارگان جبهه پایداری، بر سر زبانها افتاد. جمشیدی سخنران «شبکه اعزام سخنران عمار» است. او ظاهراً در مرکز پژوهشی موسوم پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بهعنوان «مربی» فعالیت دارد. نهادی که درواقع یک موسسه عمومی زیر مجموعه سازمان تبلیغات اسلامی است. جمشیدی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعهشناسی انقلاب اسلامی از دانشگاه شاهد گرفته و ظاهراً هماکنون دانشجوی مقطع دکتری مدیریت راهبردی دانش در دانشکده مدیریت راهبردی دانشگاه عالی دفاع ملی است. به بیان دیگر، یک دانشجوی دکترا در دانشگاه عالی دفاع ملی، سواد ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه شاخص مملکت را زیرسوال برده است.
او پیش قریب به ۱۷ میلیون شهروند ایرانی را که به مسعود پزشکیان رای داده بودند، اعضای «جامعه نابالغ و کودکصفتی» خطاب کرده و گفته بود «فقط نادان میتواند به نادان دیگر، رای بدهد». او از اساس دموکراسی مبتنی بر صندوق رای را زیر سوال برده و گفته بود «این نوع مردمسالاری، شایسته کودکصفتان بیبهره از تعقل است».
پخش این برنامه در رسانهای که با بودجه عمومی اداره میشود، با انتقاد مهدی پازوکی، یکی از امضاکنندگان بیانیه، روبهرو شد. او تأکید کرد که صداوسیما باید درباره نحوه هزینهکرد بودجه ۲۵ هزار میلیاردیاش پاسخگو باشد و پرسید چرا این رسانه ملی به جای بازتاب دیدگاه نخبگان، به تخریب یکسویه آنها میپردازد.
بیشتر بخوانید:
بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره «ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران»
نبرد رسانهای بر سر بیانیه جنجالی | چرا تغییر پارادایم حکمرانی برای برخی سنگین است؟
پازوکی در گفتوگو با رویداد۲۴ با اشاره به سابقه علمی و ملی اغلب امضاکنندگان گفت: «متاسفانه امروز افرادی در این رسانه حاکمیتی و دهها و بلکه صدها وبسایت و رسانه دیگری که هر کدام بهنحوی از منابع عمومی ارتزاق میکنند، حضور دارند که اگر بخواهند مقابل خردمندان با اندیشههای علمی و کارشناسیشان قرار بگیرند، مخاطب بلافاصله درخواهد یافت که این تندروها محلی از اعراب ندارند.»
او تاکید کرده منتقدان نه بلدند کشور را اداره کنند و نه دارای اندیشه و دیدگاه دقیق و علمی هستند؛ بلکه صرفاً میتوانند بحران ایجاد کنند و آنگاه آن بحرانهای خودساخته را به شیوه غیرعلمی و ناکارآمدشان مدیریت کنند.
او به انتقادهای علیرضا غزوه، شاعر انقلابی و مدیر دفتر شعر و موسیقی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی اشاره کرده و میگوید او را نمیشناسد و تاکنون مقالهای او ندیده و باور ندارد که او صاحب اندیشه و دیدگاهی جدی باشد.
این استاد دانشگاه میپرسد تفکر جبهه پایداری و تندروها که تمام این سالها دهها شبکه تلویزیونی را در اختیار داشتهاند، آیا در یک انتخابات آزاد قادر به جلب رای مردم هم خواهند بود؟
«من که بهشدت تردید دارم!»
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی بار دیگر مدیر دفتر شعر و موسیقی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی را خطاب قرار داد و گفت: «شما میلیونها شهروند این سرزمین را کنار زدهاید. همچنان که مردان بزرگی همچون مهدی بازرگان، مهندس سحابی و میرحسین موسوی را کنار زدید. حال امروز چه شده که به یاد حافظ و فردوسی و سعدی و آرش کمانگیر افتادهاید؟»
او گفت: «تفکر تندروها این است که استادان دانشگاه و نخبگان را به سکوت وادارند و در عین حال بهنحوی اقدام کنند که عموم شهروندان نیز از هرگونه کنش مدنی دست بشویند. من حتی دیدم یکی از همین تندروها خواستار آن شده که با ما، ۱۸۰ استاد دانشگاه که پای این بیانیه را امضاء کردهایم، برخورد شود؛ خب برخورد کنید! برخورد کنید تا بار دیگر ببینید چه کسی متضرر میشود.»
مهدی پازوکی، از امضاکنندگان بیانیه «تغییر پاردایم»، میگوید تندروها از رسانههای حاکمیتی برای حمله به این بیانیه بهره میبرند، بیآنکه پاسخی مستدل به محتوای آن بدهند. او تأکید میکند که این بیانیه بر منافع ملی تأکید دارد، از تعامل با جهان دفاع میکند و خواستار بازگشت انضباط اقتصادی، مقابله با فساد و پرهیز نیروهای نظامی از فعالیت اقتصادی است.
پازوکی در عین حال اذعان دارد که امید چندانی به شنیده شدن این هشدارها ندارد، اما انتشار چنین بیانیهای را وظیفه ملی نخبگان میداند.
او میگوید: مشکل اصلی آن است که گوش شنوایی برای پذیرش این انتقادهای مشفقانه در هسته سخت حاکمیت وجود نداشته و ندارد.
پازوکی همچنین با انتقاد از سلطه جریانهای تندرو بر نهادهای تصمیمسازی، آنها را مانع اصلی عقب ماندگی کشور میداند: «این جریان خواهان تکصدایی در تمامی سطوح جامعه و نظام حکمرانی است؛ چون میداند در فضای رقابت آزاد، جایگاهی نخواهد داشت.»
این استاد دانشگاه میگوید: اگر اندیشمندان اجازه بیان دیدگاه کارشناسی و نقطهنظراتشان را بهطور آزادانه داشتند، این تندروها هرگز نمیتوانستند بهعنوان «کارشناس» در این و آن برنامه تلویزیونی حاضر شوند و هر آنچه میخواهند بگویند.»
با وجود فضای بسته، پازوکی معتقد است نخبگان نمیتوانند ساکت بمانند. او میگوید تدوین بیانیه در شرایط حساس و خطیر امنیتی، به این خاطر بوده که همچنان «امید دارند» که صدایشان شنیده شود: «ما هشدار میدهیم، چون به آینده این کشور امید داریم، نه به قدرت.»
با این حال نشانهای از شنیده شدن این صدای مصلحانه به چشم نمیآید. نکتهای که با تلخ خند پازوکی مواجه می شود: «ما حقمداریم و مکلف به ادای این رویکرد حقمدارانه هستیم. آنچه برای ما اهمیت دارد، توسعه ایران است. تندروها بانیان واقعی وضع موجودند و اگر انتخابات آزاد برگزار شود، مشخص خواهد شد که مردم به نخبگان و متخصصان رأی میدهند یا به جریانهایی که «نه برنامه دارند، نه تخصص، و نه پایگاهی در جامعه.
دو چیز تیره عقل است دم فرو بستن *** به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی