رویداد۲۴| در فضای پرتنش پساجنگ انتظار میرود که مسئولان و سیاسیون برای تقویت همبستگی داخلی و بازسازی دیپلماسی تلاش کنند، اما شاهد برخی اظهارات و اقدامات عجیب هستیم. مثل همین استوری جنجالی مهدی محمدی که نهتنها با اصول دیپلماسی امنیتی نظام همخوانی نداشت، بلکه مورد استفاده تبلیغاتی تلآویو نیز قرار گرفت.
مهدی محمدی، مشاور محمدباقر قالیباف تصویری را استوری کرد که در آن شلیک بمب هستهای به مناطقی در سرزمینهای اشغالی، از جمله بیتالمقدس و کرانه باختری به تصویر کشیده شده بود. این تصویر در قالب تهدیدی علیه اسرائیل طراحی شده بود، اما از آنجایی که این محتوا با سیاستهای کشور در تعارض است، حاشیهساز شد و مورد نقد قرار گرفت.
واکنشها بلافاصله آغاز شد؛ از کاربران فضای مجازی گرفته تا تحلیلگران سیاسی؛ حتی ترور آلارم، یکی از کانالهای افراطی اسرائیلی نیز با استناد به این استوری، خواستار «حمله پیشدستانه» به ایران شد.
دیگر رسانههای اسرائیلی نیز به این استوری جنجالی پرداختند . مثلا روزنامه اسرائیلی جروزالم پست نیز به این موضوع پرداخت و نوشت: استوری دو ابر قارچی شکل و بارشهای هستهای در سراسر اسرائیل، تهدید اتمی آشکار است.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر باسابقه، در کانال تلگرامیاش بهشدت از این رفتار انتقاد کرد. او نوشت: «مشکل فقط تعارض این کار با سیاست رسمی نظام در حرمت شرعی استفاده از سلاح هستهای نیست، بلکه آن تصویر بمبها را بر بیتالمقدس و کرانه باختری انداخته بود! مگر هدف این نبوده که فلسطینیها را آزاد کنیم، نه اینکه آنها را هم در بمباران هستهای از بین ببریم؟ این کار نهتنها بیپروا، که حیرتآور است».
زیدآبادی هشدار داده که چنین اشتباهاتی امنیت ملی را به خطر میاندازد و خوراک رسانهای دشمنان ایران میشود.
بالا گرفتن واکنشها سبب شد که مهدی محمدی از موضع خود عقب نشینی کند. او مسئولیت مستقیم این اقدام را نپذیرفت و گفت که تصویر جنجالی توسط ادمین صفحهاش منتشر شده و فوراً حذف شده است. این عقبنشینی، اما از شدت نگرانیها نکاست. زیرا مسأله فراتر از اشتباهی ساده در فضای مجازی است؛ این اقدام در تضاد کامل با سیاست رسمی نظام جمهوری اسلامی در موضوع سلاح هستهای و حفاظت از وجهه دیپلماسی منطقهای قرار دارد.
در همین راستا، مجید رفیعی سردبیر تابناک در طعنهای خطاب به او نوشت: امورات یک کشور نود میلیون نفری، بازیچه ادمین صفحه اینستاگرامی شما نیست!
به هرحال در این ماجرا، دو احتمال مطرح است که هر دو نگرانکنندهاند. اگر اقدام تعمدی بوده باشد، باید پرسید چگونه مشاور رئیس قوهمقننه به خود اجازه داده است با انتشار چنین تصاویری، منافع ملی و وجهه رسمی کشور را هدف بگیرد؟ و اگر اقدام سهوی و کار یک ادمین بوده باشد، باز هم عمق فاجعه کم نمیشود؛ زیرا نشان میدهد حتی در شرایطی که کشور هنوز از فضای جنگ، تهدیدهای امنیتی، نفوذ اطلاعاتی و فشارهای دیپلماتیک عبور نکرده، ساختارهای مشاورهای و رسانهای نزدیکترین افراد به نهادهای مهم حاکمیت فاقد کنترل، انضباط و درک تبعات امنیتی اقداماتشان هستند.
جمهوری اسلامی ایران بارها حرمت شرعی تولید و استفاده از سلاح هستهای را اعلام کرده و آن را بهعنوان سیاست کلان مطرح کرده است.
در شرایط پساجنگ که ایران میکوشد برگ برنده انسجام داخلی و وجهه بینالمللی خود را تقویت کند، هرگونه تحریک رسانهای از درون، خوراک کامل برای رسانههای ضدایرانی محسوب میشود.
انتشار چنین تصویرهایی در فضای رسمی مشاوران ارشد سیاسی، میتواند بهانهای برای اقدام نظامی یا دیپلماتیک پیشدستانه توسط دشمنان ایران تلقی شود.
ماجرای استوری مهدی محمدی، نشانهای هشداردهنده است که باید با حساسیت ویژه در سطح حاکمیت بررسی شود. مهم نیست که مقصر چه کسی بوده، مهم این است که امنیت ملی، مسئلهای نیست که با ادبیات تهدیدآمیز، تصاویر فتوشاپی و ادمینهای بیاحتیاط معامله شود.
اگر برخورد و پاسخ رسمی درخور این خطا داده نشود، نهتنها فضا برای افراطگرایی رسانهای گستردهتر میشود، بلکه اعتبار سیاست رسمی کشور نیز مخدوش خواهد شد.
در فضایی که کشور بیش از هر زمان دیگری به انسجام و عقلانیت نیاز دارد، اینگونه رفتارها، یا نشانهای از بیکفایتی است یا آژیر خطری جدی درباره درز گفتمانهای افراطی به درون نهادهای کلیدی حاکمیت.