رویداد۲۴| حدود یک سال از روی کار آمدن دولت پزشکیان گذشته، اما هنوز سایهی تردید و بلاتکلیفی بر سیاستهای کلان کشور دیده میشود. در چنین شرایطی، جبهه اصلاحات ایران در نامهای صریح، هشت پیشنهاد کلیدی را به رئیسجمهور ارائه کرده و تأکید کرده است که دولت باید بین «تداوم وضع موجود» و «حرکت بهسوی اصلاحات بنیادین» یکی را انتخاب کند.
در این نامه که با امضای رئیس و سخنگوی جبهه اصلاحات منتشر شده، آمده است: «تجربه دولتهای گذشته نشان داده است که تعلل در تصمیمگیری، به معنای از دست رفتن فرصتهاست. اگر دولت شما نیز نتواند مسیر اصلاح را انتخاب و پیگیری کند، متأسفانه امید اجتماعی و مشارکت عمومی بیش از این آسیب خواهد دید».
دولت پزشکیان در شرایطی وارد سال دوم فعالیت خود شده که هنوز پاسخ روشنی به مطالبات سیاسی و اقتصادی جامعه نداده است. از حل بحران سیاست خارجی و تحریمها تا باز کردن فضای اجتماعی و بازگرداندن حس مشارکت عمومی، مطالبات انباشتهای وجود دارد که هنوز نشانهای از پاسخ به آنها دیده نمیشود.
در همین فضای بلاتکلیف، جبهه اصلاحات ایران در نامهای صریح، فهرستی از اقدامات ضروری برای عبور از بحرانها و بازسازی سرمایه اجتماعی ارائه کرده است. این پیشنهادها اگرچه در ظاهر بلندپروازانه به نظر میرسند، اما بخش زیادی از آنها میتواند حتی در کوتاهمدت، فضای سیاسی و اجتماعی کشور را تغییر دهد.
۱. ترمیم سرمایه اجتماعی با آشتی ملی واقعی
آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر، پایان دادن به رویکرد امنیتی، اصلاح صداوسیما و حتی اعلام عفو عمومی؛ مهمترین پیام اصلاحطلبان در این نامه، بازگشت به مردم و پذیرش چندصدایی است. در شرایطی که پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، بدنه اجتماعی بلوغ مدنی خود را نشان داد، وقت آن است که دولت نیز با نشانههایی جدی، به آن پاسخ دهد. در این نامه آمده است: «تغییر رویکرد امنیتی به اجتماعی، مهمترین گام برای بازسازی رابطه حکومت با مردم است. بدون آن، هیچ طرح اقتصادی یا سیاسی موفق نخواهد شد.»
۲. پایان دادن به «بیتصمیمی» در سیاست خارجی
بلاتکلیفی میان ستیز یا تعامل، سیاست خارجی ایران را در حالت تعلیق نگه داشته است. اصلاحطلبان در نامه خود هشدار دادهاند که «ادامه بلاتکلیفی در سیاست خارجی» هزینههای جبرانناپذیری به کشور وارد میکند. در این بخش آمده: «حتی یک تصمیم غلط، بهتر از بیتصمیمی است. تداوم ابهام در مسیر تعامل با جهان، کشور را در بنبست فرو میبرد.»
دولت پزشکیان اگرچه نشانهایی از تمایل به مذاکره داده، اما هنوز نشانی از «وحدت فرماندهی در دیپلماسی» دیده نمیشود.
۳. مذاکره با آمریکا
حساسترین بخش بسته جبهه اصلاحات، پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا است که بهزعم آنها میتواند از کشور در برابر بحرانهای سنگینتر محافظت کند. اصلاحطلبان نوشتهاند: «در شرایطی که تهدید بازگشت تحریمها در قالب «مکانیزم ماشه» جدی است، تنها یک گفتوگوی بیواسطه و بدون واسطههای منطقهای میتواند از تشدید بحران جلوگیری کند.»
۴. اصلاح سازمانهای گزینشی و پایان دادن به مداخلات نهادهای غیرپاسخگو
یکی از مشکلات دیرپای سیستم اجرایی کشور، حاکمیت نهادهای غیرمنتخب و فاقد پاسخگویی است. جبهه اصلاحات تأکید دارد تا زمانی که دولت در فرماندهی اجرای کشور وحدت ایجاد نکند، امیدی به تصمیمسازی مؤثر نیست. در این بند، به صراحت از مداخلات نهادهای انتصابی و فاقد پاسخگویی انتقاد شده و آمده است: «تا زمانی که دستگاههای گزینشی و نهادهای خارج از قوه مجریه در تعیین مدیران نقش دارند، کارآمدی دولت قابل تحقق نیست.»
۵. مبارزه واقعی با نفوذ، نه صرفاً دستگیریهای نمایشی
بهجای پرداختن صرف به بازداشت چهرههای فرعی، اصلاحطلبان خواستار انسداد ساختاری مجاری نفوذ و پرهیز از رفتارهای تنشزاییاند که خود میتواند دستاویز نهادهای بینالمللی علیه ایران شود. در این نامه آمده است: «نفوذ را باید در ساختارها جستوجو کرد، نه صرفاً در تعقیب چهرههای فرعی.»
۶. بازیگری فعال در دیپلماسی منطقهای
اصلاحطلبان بر این باورند که حمایت صرف از مقاومت، بدون حضور دیپلماتیک در میزهای مذاکره، به معنای حذف از معادلات است.
در شرایطی که کشورهای عربی ابتکار عمل دیپلماتیک درباره فلسطین را در دست گرفتهاند، جبهه اصلاحات هشدار داده: «حمایت صرف از مقاومت کافی نیست. ایران باید در میزهای مذاکره نیز بازیگر باشد، نه صرفاً در میدان.»
۷. مستندسازی و جبران خسارات جنگ ۱۲ روزه
حرف اصلاحطلبان در این بخش آن است که دولت باید با صداقت، میزان خسارات حمله اسرائیل را منتشر و برای قربانیان و آسیبدیدگان، جبران فوری درنظر بگیرد چراکه روایتسازیهای غیرواقعی فقط به بیاعتمادی عمومی دامن میزند.
۸. جایگزینی راهبرد توسعه بهجای راهبرد بقا
در آخرین بند نامه، اصلاحطلبان با لحنی هشدارآمیز نوشتهاند: «دولتها تا امروز برای «ماندن» برنامهریزی کردهاند، نه برای «ساختن». اگر راهبرد اصلی کشور تغییر نکند، آیندهای بهتر در دسترس نخواهد بود.»
اصلاحطلبان در این نامه صریح، نشان دادهاند که هنوز آمادگی دارند از دولت حمایت کنند، اما این حمایت مشروط است؛ مشروط به جسارت در تصمیمگیری، شفافیت با مردم، باز کردن فضای سیاسی و عبور از سیاستهای فرسوده.
پزشکیان اکنون در آستانه یک دو راهی تاریخی قرار دارد: یا با اتکا به این پیشنهادها، موتور تغییر را روشن میکند؛ یا با ادامه مسیر محتاطانه، به سرنوشت دولتهایی دچار خواهد شد که وعده اصلاح دادند، اما در میانه راه، متوقف شدند. باید دید که آیا مسعود پزشکیان آماده انتخابهای سخت است؟