رویداد۲۴| فیلم علمیتخیلی، درام و اکشن «۴۰ هکتار» (۴۰ Acres) به کارگردانی آر. تی. تورن محصول سال ۲۰۲۴ کشور کانادا است. اثری با رویکردی اجتماعی و آیندهنگر که داستانی آخرالزمانی را روایت میکند و در عین حال ریشه در تاریخ، هویت و مفهوم بقا دارد. بازیگران اصلی فیلم شامل دانیل ددوایلر در نقش مادر خانواده، کتایم اوکانر در نقش پسر نوجوان و مایکل گرییس در نقش پدر معنوی خانواده هستند.
فیلم «۴۰ هکتار» ما را به آیندهای نزدیک و تاریک میبرد؛ جهانی که در اثر سرمایهداری بیحد، حرص انسانی و نابودی محیط زیست، دچار فروپاشی شده است. چهارده سال از شیوع یک بیماری قارچی که دامها و حیوانات را نابود کرده میگذرد، و دوازده سال است که جنگ داخلی دوم آمریکا، همهچیز را ویران کرده. در این جهان ویرانشده، خبری از بهداشت، دام، یا امنیت نیست. تنها چیزهایی که باقی ماندهاند، زمینهای کشاورزی، رادیوهای موج کوتاه و خانوادههایی هستند که برای زنده ماندن به هم تکیه دارند.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم اوزیریس | اثر اکشن ویلیام کافمن درباره نبردی فرازمینی
خانوادهای که در مرکز داستان قرار دارد، خانوادهی فریمن است؛ ترکیبی از افراد سیاهپوست و بومی آمریکای شمالی که پس از جنگ داخلی، به کانادا مهاجرت کردهاند و حالا در مزرعهای به مساحت چهل هکتار زندگی میکنند. مزرعهای که نهتنها محل زندگیشان، بلکه نماد مقاومت، هویت، و تداوم سنتهایشان است.
در این دنیای خشن، انسانها به دلیل قحطی و ناامیدی، آدمخوار شدهاند و تنها کسانی که هنوز به اصولی انسانی پایبند ماندهاند، خانوادههایی مانند فریمنها هستند. آنها در مزرعهای با یک خانه، انبار و گاراژ زندگی میکنند و با کار گروهی، کشاورزی و دفاع مسلحانه از خود و زمینشان، به زندگی ادامه میدهند. این فیلم، از همان صحنههای آغازین، نشان میدهد که همکاری، پیوندهای خانوادگی و احترام متقابل به طبیعت، کلید بقا هستند.
داستان از منظر شخصیت هیلی فریمن، مادر قدرتمند و نظامی پیشین روایت میشود. هیلی شخصیتی سختگیر، رازدار و مصمم دارد؛ زنی که از شدت مراقبت، گاه به سردی متهم میشود، اما در واقع، بار تمام خانواده را بر دوش میکشد. بازی چشمگیر دانیل ددوایلر در این نقش، به فیلم عمق و قدرت خاصی میبخشد.
یکی از جنبههای برجسته «۴۰ هکتار»، تضاد بین نسلهاست. مانی، پسر هیلی، در سنی است که دیگر مزرعه برایش کافی نیست. او خواهان تجربههای جدید، آزادی بیشتر و خروج از سنتهای خانواده است. همین میل به سرپیچی از قواعد مادر، در نهایت دردسرهایی جدی به همراه دارد. فیلم نشان میدهد که فاصله بین سنت و نوگرایی در هر شرایطی—even در آخرالزمان—وجود دارد.
در کنار این چالشها، لحظات روشنی هم در فیلم وجود دارد. مانند زمانی که دانیس، دختر میانی خانواده، به مقام سرباز میرسد و مراسم کوچکی برایش برگزار میشود. یکی از معدود لحظات شادی در دنیایی که جشن گرفتن دیگر معنا ندارد.
عنوان «۴۰ هکتار» خود به وضوح به تاریخ آمریکا اشاره دارد؛ به وعدهای که به بردگان آزادشده در پایان جنگ داخلی داده شد: "۴۰ acres and a mule" (چهل هکتار زمین و یک قاطر). این ارجاع تاریخی، همراه با نام خانوادگی «فریمن» (یعنی مرد آزاد)، به وضوح قصد دارد پیامهای عدالتخواهانه، بازپسگیری هویت و جبران تاریخی را منتقل کند.
علاوه بر این، فیلم با استفاده از زبان کری، زبان بومی کانادا، بر اهمیت حفظ زبانها و فرهنگهای در حال انقراض تأکید دارد. ارتباط با مزرعههای دوردست از طریق بیسیم، سوتهای خاص، و زبانهای بومی نهتنها برای بقا، بلکه برای حفظ میراث فرهنگی حیاتی است.
«۴۰ هکتار» در ساختار، شباهتهایی با آثار علمیتخیلی اجتماعی دارد؛ بهویژه «تمثیل بذر» اثر اکتاویا باتلر. شخصیت هیلی شبیه لورن در آن رمان است و تضاد بین نسلها نیز به طور مشابهی روایت میشود. فیلم، با اینکه لحظاتی از ریتم میافتد یا گاهی در باورپذیری داستان دچار لغزش میشود، اما با شخصیتپردازی قوی، نورپردازی طبیعی، و صداگذاری زنده و واقعی، تماشاگر را درگیر خود نگه میدارد.
در پایان فیلم، با وجود حملهای که به مزرعه صورت میگیرد، خانواده فریمنها موفق میشوند از خود دفاع کنند. اگرچه برخی صحنههای اکشن مانند زنده ماندن شخصیتها با وجود زخمهای شدید غیرواقعی به نظر میرسد، اما پیام امیدبخش فیلم در دنیایی چنین تاریک، بر دل مخاطب مینشیند. شاید هم این همان جادوی سینما باشد؛ اینکه در دل ویرانی، هنوز هم امکان بازسازی، اتحاد و رویش دوباره وجود دارد.
«۴۰ هکتار» نهتنها فیلمی علمیتخیلی درباره بقا، بلکه بیانیهای است در ستایش تاریخ، خانواده، فرهنگ و مقاومت در برابر فروپاشی.