رویداد۲۴| عباس عبدی در یادداشتی با نقد جدی به عملکرد دستگاههای اطلاعاتی ایران، ضعف این نهادها در پیشبینی و تحلیل تجاوز اخیر اسرائیل را «بزرگترین ایراد ساختاری» توصیف کرد. او با مقایسه ساواک و سازمان اشتازی آلمان شرقی گفت این نهادها به جای تحلیل راهبردی، وقت خود را صرف جمعآوری اطلاعات کمارزش و کنترل رسانهها کردهاند.
عبدی تأکید کرد یک نهاد اطلاعاتی کارآمد باید استقلال نسبی، تحلیل کلان، اولویتبندی مأموریتها، بهکارگیری نیروهای متخصص و ارزیابی مداوم عملکرد داشته باشد. او هشدار داد که تمرکز بر مسائل جزئی و بیارتباط با مأموریت اصلی، دستگاه اطلاعاتی را از وظایف حیاتی مانند پیشبینی حملات نظامی بازمیدارد.
او مینویسد: «اینکه نهاد اطلاعاتی دنبال روزنامه و سایت خواندن باشد و دستور حذف تیتر و خبر بدهد، به معنای آن است که حتی اگر این کارها درست هم باشد که نیست، آنان ارزش و جایگاه نهاد خود را نمیدانند. مثل این است که از یک ابرکامپیوتر برای محاسبات چهار عمل اصلی استفاده شود؟! این کارهای کوچک کمکم به ماموریت اصلی آن نهاد تبدیل میشود و از ماموریت اصلی خود باز میماند.»
عبدی در ادامه آورده است: «به کارگیری نیروها در هر نهاد اطلاعاتی مستلزم سطح بالای تخصص و دانش است. افراد کمدانش و کمسواد، علاقه به شبهعلم و ساده کردن امور پیچیده دارند و میخواهند کارهایی به عنوان وظایف آنان شناخته شود که بتوانند از عهده انجامش برآیند. کارشناسان خبره نیز بدون استقلال رای مسوولیتی را نخواهند پذیرفت.»
وی در پایان بخشی از کتاب «چگونه دیکتاتورها سقوط میکنند و ملتها زنده میمانند» را آورده و با اشاره به تجربه جنگ ایران و عراق و ناکامی اطلاعاتی رژیم صدام، نتیجه میگیرد: «وقتی نهاد اطلاعاتی بیش از دشمن خارجی، از مردم خود جاسوسی کند، در میدان واقعی شکست خواهد خورد.»