رویداد۲۴| دوازده روز درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل با توافقی نانوشته پایان یافت، اما سایه جنگ همچنان بر منطقه سنگینی میکند. مرور مواضع اخیر مقامات اسرائیلی و گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که خطر بازگشت به میدان نبرد همچنان جدی است.
بنیامین نتانیاهو، همچنان که وعده حل مشکلاتی مثل کمبود آب را میدهد یا سعی میکند مردم را به خیابان کشیده و آشوب به راه اندازد؛ بر «تابعیت صفر هستهای ایران» هم اصرار دارد. او در اظهاراتی که بازتاب گسترده یافت، هشدار داد: «اگر ایران دوباره به دنبال سلاح هستهای برود، با همان قدرت واکنش نشان خواهیم داد.» نتانیاهو حمله اخیر به تأسیسات هستهای ایران را «پیروزی تاریخی» خواند و مدعی شد که اکنون «پنجرهای برای صلح منطقهای» باز شده که نباید از دست برود. او حتی در دیدار با دونالد ترامپ گفت که در صورت احیای برنامه هستهای ایران، اسرائیل بار دیگر حمله خواهد کرد؛ هرچند ترامپ ترجیح داد بر مسیر مذاکره تأکید کند.
رسانههایی، چون فایننشال تایمز از تداوم جنگ سایبری میان دو طرف خبر دادهاند و ادعا میکنند که زیرساختهای ایران هدف حملات قرار گرفته و اسرائیل «برتری دیجیتال» را حفظ کرده است. تحلیلگران آتلانتیک نیز معتقدند که ایران پس از حملات اخیر، انگیزه بیشتری برای غنیسازی در تأسیسات زیرزمینی دارد. با این حال، برخی گزارشها هشدار میدهند که ساختار نظامی دو کشور اجازه درگیری بیحد و مرز را نمیدهد و هر اقدام میتواند زنجیرهای از واکنشها را فعال کند.
حمیدرضا جلاییپور معتقد است که «عقلانیت حکم میکند احتمال جنگ را جدی بگیریم و برای هر سه سناریو—جنگ مستقیم، جنگ روانی یا حملات امنیتی—آمادگی داشته باشیم.» پیشتر نیز ابراهیم متقی و فؤاد ایزدی هشدار داده بودند که افزایش تنش میتواند خطر درگیری مستقیم را بالا ببرد.
تحولات اخیر، نگرانیها درباره آینده روابط تهران و تلآویو را تشدید کرده، اما زمان و ماهیت احتمالی هرگونه رویارویی همچنان در ابهام است. در چنین شرایطی، ترکیب دیپلماسی فعال و توان بازدارندگی نظامی، کلید مدیریت بحران به شمار میآید. همچنین، تقویت شفافیت رسانهای و حفظ همبستگی داخلی میتواند در برابر جنگ روانی و فشارهای خارجی، جامعه را مقاومتر کند. تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد که وحدت ملی در بزنگاههای حساس قابل تکرار است—به شرطی که ارتباط و اعتماد میان مردم و حاکمیت تقویت شود.