رویداد۲۴ | فرانسه، آلمان و بریتانیا (E3) اعلام کردند که تحریمهای فوری سازمان ملل علیه ایران را فعال خواهند کرد. این اقدام، یک فرآیند ۳۰ روزه را آغاز میکند که به احتمال زیاد منجر به بازگرداندن کامل تمام تحریمهای سازمان ملل میشود که تحت توافق هستهای ۲۰۱۵ لغو شده بودند.
تریتا پارسی تحلیلگر مسایل سیاسی و بینالمللی و معاون اندیشکده آمریکایی کوئینسی در نشریه این موسسه «ریسپانسیبل استیت کرفت» نوشته این اقدام چهار پیامد عمده دارد:
اول، شورای امنیت سازمان ملل رسماً خواست اسرائیل را به تصویب میرساند تا ایران تمامی غنیسازی اورانیوم را متوقف کند. اسرائیل این درخواست را طراحی کرده تا دیپلماسی هستهای را خراب کرده و مسیر را به سوی جنگ هموار کند.
دوم، تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران بازمیگردد، که ممکن است توانایی تهران برای بازسازی بازدارندگی در برابر حملات آینده اسرائیل یا آمریکا را محدود کند، البته به شرط آن که روسیه و چین این تحریمها را قانونی تلقی کرده و اعمال کنند.
سوم، اقتصاد ایران که پیش از این هم شکننده بود، بیش از پیش تضعیف خواهد شد؛ ارز آن قبلاً نیز کاهش ارزش داشته است.
و چهارم، این اقدام به جای پیشبرد دیپلماسی، خطر تشدید تنشها را افزایش میدهد. اسرائیل به بهانهای برای حمله مجدد به ایران نیاز ندارد، اما فعال شدن دوباره تحریمها میتواند پوشش سیاسی و یک ظاهر قانونی برای حملات تازه فراهم کند.
E3 استدلال میکند که بازگرداندن تحریمها لازم است تا ایران را تحت فشار قرار دهد تا دوباره با آمریکا مذاکره کند و دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات هستهای خود، از جمله افشای ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد، را فراهم کند.
بیشتر بخوانید:
۳۰ روز سرنوشتساز و سناریوهای محتمل پس از فعال شدن مکانیسم ماشه؛ تحریمها برمیگردد یا جنگ؟
ظاهراً این خواستهها منطقی به نظر میرسند، اما ایران دلایل مشروعی برای تردید دارد. مقامات ایرانی به آژانس مشکوک هستند و گمان میکنند که اطلاعات حساس آن باعث شده موساد دانشمندان هستهای آنها را ترور کند. آنها همچنین میترسند افشای محل ذخایر اورانیوم به حملات هوایی جدید آمریکا منجر شود.
ایران زمانی که اسرائیل و آمریکا شروع به بمباران کردند، پای میز مذاکره بود. اکنون E3 خواستار بازگشت تهران به مذاکرات شده، اما هیچ شرط مشابهی برای توقف بمباران از سوی واشنگتن مطرح نمیکند.
مهمتر از همه، با توجه به اختلاف غیرقابل حل بر سر غنیسازی، صبر محدود ترامپ برای دیپلماسی و فشار اسرائیل برای از سرگیری درگیریها، آغاز دوباره مذاکرات که تقریباً مطمئناً شکست خواهد خورد — مگر اینکه دو طرف انعطاف بیشتری در مورد غنیسازی نشان دهند — تنها احتمال شروع جنگ را زودتر افزایش میدهد.
اما شاید همین هدف هم باشد. E3 امروز شباهتی به E3 دو دهه پیش ندارد. این گروه در سال ۲۰۰۳ برای جلوگیری از آغاز جنگ توسط دولت بوش، پس از تجاوز فاجعهبار و غیرقانونی به عراق، تأسیس شد تا مانع حمله به ایران شود.
امروزه شرایط ژئوپلیتیکی تغییر کرده است. همسویی ایران با روسیه در اوکراین، آن را به تهدیدی مستقیم از دید اروپا تبدیل کرده است. اتحادیه اروپا نیز بیش از ۲۰ سال پیش به رابطه ترانسآتلانتیک وابسته است و تحریمهای متوالی، ایران را به شریک اقتصادی کماهمیت برای اروپا تبدیل کرده است.
در این زمینه، تشدید تنشها با ایران از طریق بازگرداندن تحریمها، دو هدف اتحادیه اروپا را تأمین میکند: تنبیه تهران برای حمایت از روسیه در اوکراین و همسو کردن اروپا با جناحهای جنگطلب در دولت ترامپ — همسوییای که به کاهش تنشها در بخشهای دیگر روابط ترانسآتلانتیک کمک میکند.
به این ترتیب، E3 که در ۲۰۰۳ برای جلوگیری از جنگ طراحی شده بود، در ۲۰۲۵ ممکن است ما را به جنگ نزدیکتر کند.
و این موضوع را فقط من نمیگویم؛ صدراعظم آلمان صراحتاً اعتراف کرده است که اسرائیل «کار کثیف اروپا را برای آن انجام داد» و در ژوئن ایران را بمباران کرد.