رویداد۲۴| تصمیم دیروز شورای امنیت سازمان ملل درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، واکنشهای گستردهای در فضای مجازی و میان تحلیلگران و نمایندگان سیاسی ایجاد کرده است. برخی این هفته را حیاتی برای سرنوشت کشور میدانند و برخی دیگر بازگشت تحریمها را آغاز «قصهای تلخ» و ناکارآمدی برجام توصیف میکنند. برخی نیز فرصت را برای انتقامگیریهای سیاسی مناسب دیده و به روحانی و ظریف و بانیان برجام میتازند. در این بین، اما برخی هم پیشنهادات تند و تیزی را مطرح کردهاند که میتواند تنشها را افزایش داده و شرایط را سختتر خواهد کرد.
گزیدهای از مهمترین واکنشها و تحلیلها به شرح زیر است:
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی طی یک یادداشت تلگرامی با عنوان «یک هفتۀ حیاتی» نوشت: «به نظرم قدرتهای غربی رأیگیری بر سر قطعنامۀ مربوط به مکانیسم ماشه را در شورای امنیت سازمان ملل به عمد یک هفته جلو انداختند تا یک هفتۀ پیش رو، به صورت فرصتی فشرده برای دستیابی به توافقی احتمالی با مقامهای ایرانی در سفرشان به نیویورک در آید.
از این رو، هفتۀ جاری به معنای واقعی کلمه حیاتی است و استفاده یا عدماستفاده از این فرصت، آیندۀ کشور را به دو مسیر کاملاً متفاوت هدایت خواهد کرد.
دستیابی به یک مصالحه، تا این لحظه نه غیرممکن و نه پرهزینه است، اما به مجرد اجرایی شدن تحریمهای سازمان ملل، داستان به کل دگرگون خواهد شد. مسئله فقط تأثیرات اقتصادی فعال شدن مکانیسم ماشه نیست، مسئلۀ اصلی فضایی است که در داخل و محیط بینالملل برای کشورمان پیش خواهد آمد.
امیدوارم آقای پزشکیان و تیم همراهش با دست پر از نیویورک باز گردند. آن سوی ماجرا مطلقاً جای خوشخیالی ندارد؛ حال این خوشخیالی چه از جانب حامیان متعصب حکومت باشد چه از طرف براندازانِ قسم خوردۀ آن!»
مرتضی مکی، کارشناس ارشد سیاست خارجی گفت: «در هشت روز آینده، اگر توافقی موقت صورت بگیرد و یا دیداری میان اروپاییها و هیئت ایرانی در جریان نشست سالانه در نیویورک اتفاق افتد، این امکان وجود دارد که طی این یک هفته معجزاتی رخ دهد و بتوان امیدوار بود که مکانیسم ماشه شش ماه به تعویق بیفتد».
احمد نادری، عضو هیات رئیسه مجلس نوشت: «عدم تصویب قطعنامه لغو دائمی تحریمها، مکانیسم ماشه را فعال میکند و ایران را در معرض بازگشت تحریمهای شورای امنیت قرار میدهد.
بارها گفتهام و اکنون صریحتر تکرار میککنم: تنها راه حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران، دستیابی به سلاح هستهای است.
خروج از NPT، اتخاد سیاست ابهام و در نهایت تست بمب اتمی تنها گزینهای است که میتواند ایران را از سرنوشت عراق و ایبی محفوظ دارد. تجربه نشان داده کشورهایی که فاقد بازدارندگی هستهای هستند در نهایت قربانی تجاوز یا تغییر رژیم شدهاند. سیاست ابهام به ما امکان میدهد بازدارندگی ایجاد کنیم و همزمان فشارهای بینالمللی را مدیریت نماییم. وقت آن رسیده که تصمیمات سخت، اما ضروری اتخاذ شود.»
امیرحسین ثابتی، نماینده نزدیک به سعید جلیلی نوشت: «سرانجام رای گیری درباره مکانیسم ماشه یا همان اسنپ بک که ظریف گفته بود اصلا چنین چیزی در متن برجام وجود ندارد! انجام شد و دقایقی قبل امریکا و اروپا به فعال شدن آن رای دادند. ده سال از عمر ملت ایران با سرابی به نام برجام هدر رفت و سالها مذاکرات هستهای با غربیها بر سر لغو تحریمها بار دیگر به بنبست رسید. جدای از دروغهای بزرگی که روحانی و ظریف و سایر مسببان برجام در این باره به مردم گفتند، دیگر هیچ چیز نیز به قبل بر نمیگردد. نه فرصت ۱۰ سالهای که از کشور هدر رفت. نه دانشمندان اتمی که شهید شدند. نه دلاری که قبل از برجام ۳ هزار تومان بود و امروز ۱۰۰ هزار تومان. نه راکتور اراک که قبل از برجام در منافذ آن سیمان ریختند. نه ۱۰ مواد غنی شدهای که ایران طبق برجام از بین برد. نه هزاران سانترفیوژی که طبق برجام از بین رفت و نه هیچ چیز دیگر ...
تنها موضوع پایدار در این ۱۰ سال، امتداد دروغها حس روحانی و جواد ظریف بود که ۷۵۰ سکه طلایی که عوامل این توافق پرخسارت دریافت کردند؛ و همه اینها هزینه «جهل» بود. جهلی که سالهای ۹۲ و ۹۶ شارلاتانترین جریان سیاسی در تاریخ ایران که در عمل حافظ منافع آمریکا بود را به قدرت رساند تا مشخص شود «لغو تحریم از راه مذاکره» شیادانهترین دروغ در صد سال اخیر ایران بوده است».
هادی محمدی، روزنامه نگار حوزه سیاست خارجی در پاسخ به ثابتی نوشت: «اینکه راستش رو میدونی و اینطور راحت خلاف میگی نشون میده جریان شارلاتان کیست».
سیدیاسر جبرائیلی نوشت: «قطعنامههایی که به حکم قطعنامه ۲۲۳۱ تعطیق شده بودند، فعال خواهند شد. دو راه پیش روی جمهوری اسلامی است:
۱. خروج از NPT و آزمایش هستهای.
۲. توسل به تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ با ارائه امتیازهای جدید.
گزینه نخست امنیت را تضمین میکند، گزینه دوم جنگ را.»
حسامالدین آشنا نوشت: «چون میدانید دست روحانی و ظریف و عراقچی برای تبیین جایگزینها، زمینهها و دستورالعملهای مرتبط با تغییرات اعمال شده در بندهای ۳۶ و ۳۷ در مورد «سازوکار حل و فصل اختلافات و رسیدگی به نگرانیها و ادعای عدم پایبندی اعضا به تعهداتشان» بسته است؛ آنها را آماج تهمتها و کینهها قرار میدهید!»
حسین دهباشی نوشت: «چیزی نشده؟! با مکانیسم ماشه فوقاش برمیگردیم به قبل از برجام؟! دانشمندانمان زنده میشوند؟ سانتریفیوژهای شکسته چسب میخورند؟ بتن از قلب راکتور اراک برداشته میشود؟ هزارو چند صد تحریم پسابرجام چه؟ دلار میشود ۲۷۰۰ تومان؟ ده اسل از عمرمان چه؟ نشانها و سکههایتان را پس میدهید؟»
سید محمود نبویان، نماینده مجلس نوشت: «آمریکا و سه کشور اروپایی امروز غیرقانونی تحریمهایی را بر علیه کشورمان بازگرداندند، البته سالهاست که با ابزار تحریم و جنگ دشمنی و کینه را به ملت ایران نشان دادهاند. هدف اصلی آنها تسلیم و تجزیه ایران است و تنها راه مقابله با آنها ایستادگی و قوی شدن است.»
حشمتالله فلاحت پیشه، نماینده پیشین مجلس نوشت: «کسانیکه ایران را تا مکانسیم ماشه کشاندند، تا حالا حداقل ۵۰ میلیارد دلار به جیب زدهاند. باید این اموال مصادره و صرف تاب آوری مردمی شود که فقط قربانی بودهاند. اگر دولت فشار را به ملت منتقل کند، اشتباهش جبران ناپذیر خواهد شد».
امیرعلی ابوالفتح، تحلیلگر مسائل بینالملل نوشت: «اروپا برجام را کشت. تحریمهای سازمان ملل علیه ایران تا ۱۰ روز دیگر برمیگردد».
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر سیاست خارجی نوشت: «اجماع سیاسی برای جلوگیری از فعال سازی مکانیسم ماشه و پرداخت هزینههای آن در داخل شکل نگرفت. اروپا هم حاضر نبود از ابزار اعمال تحریمها به همین راحتی چشم پوشی کند. آمریکا هم بازگشت مکانیسم ماشه را به نفع خود میدانست. حق وتویی هم وجود نداشت که چین و روسیه از آن استفاده کنند.»:
او در توییت دیگری نوشت: «از ابتدا هم مشخص بود که توافق با آژانس نمیتواند به تنهایی مانع فعال سایزی مکانیسم ماشه شود. اروپا هم انعطاف نشان نداد، زیرا بعید بود با فعال نکردن مکانیسم ماشه ابزار اعمال تحریمها را به راحتی از دست بدهد».
محمد مالی، فعال رسانهای نوشت: «تعجب میکنم از دو گروه؛ اول آنها که از بازگشت قطعنامهها اظهار خوشحالی میکنند. دوم آنها که به مسئولین فعلی و ده سال پیش طعنه میزنند و شاکیاند. خب برجام چه خوب چه بد چند سال کار کرد. شما چه کردید؟ الان چه کنیم؟ با دنیا بجنگیم؟ با آنها که به فرصتها را از دست دادند، چه کنیم؟»