رویداد۲۴| در هفتههای اخیر، اظهارات تندی از برخی مقامات و چهرههای سیاسی ایران منتشر شده که به سرعت توجه رسانههای داخلی و خارجی را جلب کرده و واکنشهای متعددی به دنبال داشته است. محمد جواد لاریجانی رئیس پیشین ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در گفتوگویی صریح اعلام کرد که ایران میتواند در کمتر از دو هفته بمب اتم بسازد، اما فتوای رهبری مانع تحقق این هدف شده است. علی شمخانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، نیز در برنامه «روایت جنگ» گفته بود: «اگر به دهه هفتاد بازگردم، حتماً بمب اتم میساختم... امروز ثابت شد ایران باید بمب اتم میداشت.»
این اظهارات را نباید، اما ساده گرفت یا با مصرف داخلی تلقی کرد. شاهد این مدعا بازنشر یک توییت علی مطهری درباره ساخت بمب اتم است که چندی قبل ترامپ بازنشر کرد. آن فقره ثابت کرد که هرگونه بیان نسنجیده درباره توانمندیهای هستهای، بلافاصله در سطح بینالملل بازتاب مییابد و میتواند سوخت رسانهای و سیاسی برای طرف مقابل ایجاد کند. رسانهها و تحلیلگران غربی و منطقهای به سرعت این جملات را برجسته کرده و از آن به عنوان نشانهای از «قصد تولید سلاح هستهای» تعبیر میکنند.
این مساله خاصه در شرایط کنونی که گفته میشود ترامپ با واسطهگری عمان پیامهایی برای از سرگیری مذاکرات فرستاده و سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز این موضوع را تایید کرده است؛ اهمیت بسیاری دارد.
لازم به تذکر است که زبان تند سیاستمداران، بهویژه در حوزه حساسیتهای هستهای، اغلب نه تنها تاثیری بر بازدارندگی دشمن ندارد، بلکه باعث افزایش فشار، تحریم و محدودیتهای دیپلماتیک میشود. واقعیت این است که در فضای رسانهای جهانی، یک توییت یا مصاحبه میتواند دهها سند حقوقی و دیپلماتیک کشور را تحت تأثیر قرار دهد و دستگاههای مربوطه را مجبور به توضیح و واکنش کند؛ کاری که منابع و انرژی قابل توجهی میطلبد.
احتمالا عوامل متعددی موجب میشود که برخی مقامات چنین اظهاراتی داشته باشند. مثلا تجربه تاریخی فشارها و تحریمها که باعث ایجاد حساسیت شدید در میان برخی جناحها شده است. یا تلاش برای ارسال سیگنالهای داخلی به مخاطبان با هدف نشان دادن «اقتدار» و شاید هم کمتوجهی به پیامدهای رسانهای و دیپلماتیک سخنان. این سه عامل ممکن است قابل درک باشند، اما هیچکدام توجیهکننده پیامدهای عملی این حرفها نیستند.
اگر مذاکرات و تعامل با توجه به سیاستهای کلان نظام در کوتاهمدت ممکن نباشد، حداقل باید زبان مقامات محتاطانه باشد و از بیان گزارههای تحریکآمیز خودداری شود تا مملکت با دردسرهای جدید و تازه مواجه نشود. برای تحقق این مطالبه ساده هم راهکارهای مختلفی وجود دارد. مثلا انتظار میرود که آقایان قبل از هر سخنرانی یا مصاحبه، به مواضع دستگاه دیپلماسی و شورای عالی امنیت ملی توجه داشته باشند. بدیهی است که انتشار اظهارات فنی درباره توان هستهای بدون بررسی امنیتی و دیپلماتیک، ریسک بالایی دارد.
راهکار دیگر آن است که بهجای خط و نشان کشیدن و صحبت از توان ساخت بمب، بر سیاست دفاعی، حقوقی و اخلاقی کشور و تأکید بر فتوای رهبر در منع تولید سلاح هستهای، تمرکز کنند تا هم امنیت داخلی را حفظ کند و هم از بازتاب منفی نداشته باشد.
البته که اگر برخی مسئولان سکوت پیشه کرده و توضیح روشن سیاست بازدارندگی و گزینههای موجود را بیانیههای رسمی و دستگاههای مسئول بسپارند خیلی بهتر خواهد بود. در عین حال از رسانهها نیز انتظار میرود که با بازنشر کمتر، مانع از افزایش تبعات این پیامدها شوند. البته که انداختن این بار هم بر دوش رسانهها صحیح نیست، اما از آنجایی که برخی چهرههای سیاسی گوششان بدهکار نیست و از افزایش هزینه پرهیز نمیکنند، امید است که رسانه در زمین آنها باز نکنند و جلوی ضرر را بگیرند.
واقعیت این است که در عصر شبکههای اجتماعی و انتشار جهانی اخبار، حتی یک جمله نسنجیده میتواند تبدیل به بحران دیپلماتیک شود. بازتاب رسانهای چنین اظهاراتی، نه تنها باعث پیچیده شدن پرونده هستهای میشود، بلکه فرصتهای گفتوگو و تعامل را محدود میکند و ممکن است زمینه را برای فشارهای خارجی بیشتر فراهم آورد.
حفظ آرامش، هماهنگی و محتاطگویی در کلام، امروز بیش از هر زمان دیگری به نفع امنیت ملی است. سخنان مقامات میتواند قدرت و توانایی کشور را نشان دهد، اما بدون مدیریت صحیح رسانهای و دیپلماسی هوشمند، همان حرفها به ابزاری علیه منافع کشور تبدیل خواهد شد. در شرایط کنونی، عقلانیت و تدبیر در بیان، بزرگترین سرمایه امنیتی ایران است.