رویداد۲۴| در هفتههای اخیر بار دیگر موضوع حجاب در صدر سخنرانیهای برخی تریبونهای رسمی قرار گرفته؛ اما نه در قالب سیاستگذاری سنجیده یا گفتوگوی اجتماعی، بلکه عمدتاً با بیانهایی که بیشتر به ایجاد هراس، تهدید یا فرافکنی شبیه است تا مدیریت فرهنگی. این نوع مواجهه نه تنها به حل مسأله کمک نمیکند، بلکه عملاً صورتمسأله را از دید پنهان کرده و جامعه را به سمت دوگانهسازی بیشتر پیش میبرد.
مثلا علمالهدی، امام جمعه مشهد، در خطبه امروز خود رسما مردم را به برخورد خودسرانه با آنچه «بیحجابی» میخوانند، تشویق کرده است. او با انتقاد از وضعیتی که آن را «رسیدن به برهنگی» توصیف کرده، میگوید که «وقتی خانه آتش گرفت، نباید منتظر آتشنشانی ماند». علمالهدی همچنین تأکید کرده که «تولید محتوا در فضای مجازی نباید آزاد رها شود» و با ادبیاتی هشدارآمیز از مسئولان خواسته «با وضعیت فرهنگی موجود برخورد کنند».
این در حالی است که تجربه سالهای گذشته نشان داده سیاستهای تنبیهی یا امنیتی در حوزه سبک زندگی، نه تنها کارآمد نبوده بلکه موجب شکلگیری مقاومت، دلزدگی و شکاف بیشتر میان حاکمیت و نسلهای جدید شده است. جامعه ایران امروز با مطالبه روشنی درباره حق انتخاب و شیوه زیست مواجه است، و مواجهه قهری با چنین مطالبهای عملاً صورتمسأله را پاک میکند.
اظهارات احمد خاتمی، امام جمعه تهران نیز از همین جنس است؛ جایی که کاهش بارشها و خشکسالی بیسابقه را با «گناه» و «بیحجابی» پیوند میزند. او گفته: «وقتی گروهی معصیت کنند خدا بارانش را میگیرد».
جالب آنکه دادههای سازمانهای رسمی نشان میدهد ایران در ۵۸ سال گذشته چنین کاهش بارشی را تجربه نکرده و پدیدههایی مثل تغییرات اقلیمی، مدیریت غلط منابع آب، سدسازیهای نادرست و فرونشست زمین نقش اصلی دارند. نسبت دادن این بحران پیچیده به رفتار بخشی از مردم، عملاً نادیده گرفتن علتهای واقعی است؛ همان سیاستی که عملاً هیچ راهحلی به جامعه ارائه نمیدهد، جز افزودن بر تنشها.
محسنیاژهای، رئیس قوه قضاییه نیز در سخنانی گفته: «دشمن درصدد است ارزشهای دینی را از اذهان جوانان بزداید و یکی از نمودهای تلاش دشمن، قضیه برهنگی و بیحجابی است». او البته تأکید کرده که فضای مجازی «کارکردهای مثبت» هم دارد و نباید از آنها غافل شد؛ عبارتی که نشان میدهد رویکرد او در قیاس با برخی چهرههای تندرو محتاطانهتر است.
با این حال، تقلیل دادن اعتراض یا ناهنجاری اجتماعی به «فعالیت بیگانه» بار دیگر همان حلقه معیوب فرافکنی را تکرار میکند؛ نادیده گرفتن خواست بخشی از جامعه در موضوعاتی، چون سبک پوشش، به جای گفتوگو و پذیرش واقعیتهای میدانی.
آنچه در مجموع از تریبون نماز جمعه و برخی مواضع رسمی شنیده میشود، نه تحلیل ریشههای اجتماعی تغییرات سبک زندگی، بلکه بازتولید همان روایت قدیمی است: «مشکل از مردم است، نه ساختار».
این مدل مواجهه، در دهههای گذشته بارها آزموده شده و نتیجهاش چیزی جز نارضایتی، شکاف اجتماعی و بیاعتمادی نبوده است.
مسأله حجاب ـ مانند هر موضوع فرهنگی دیگر ـ تنها از مسیر گفتوگو، به رسمیت شناختن حق انتخاب، مدیریت اجتماعی مدرن و اصلاح ساختارهای سیاستگذاری قابل حل است. ادامه دادن روندی که مردم را مقصر خشکسالی، بحران اجتماعی یا «نفوذ دشمن» معرفی میکند، صرفاً صورتمسأله را پاک کرده و کمکی به حل آن نخواهد کرد.
این نوع خطابهها، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت برای بخشی از بدنه سیاسی جذابیت داشته باشد، اما در بلندمدت چیزی به نام انسجام اجتماعی باقی نمیگذارد. امروز جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر نیاز به سیاستگذاری مبتنی بر واقعیت و گفتوگوی ملی دارد؛ نه نسخههای عجولانه و متهمسازیهای بیپایه.