صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 19
کد خبر: ۴۳۶۴۴۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۲۸ آبان ۱۴۰۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
در رویداد۲۴ بخوانید:

ممنوع‌التصویری؛ ابزاری کهنه برای عصری نو | چرا این سیاست شکست‌خورده هنوز ادامه دارد؟

با وجود همه تجربه‌های شکست‌خورده، ممنوع‌الفعالیت کردن همچنان یکی از ابزار‌های رایج کنترل رسانه در ایران است. شاید به این دلیل که برخی هنوز تصور می‌کنند با حذف چهره‌ها، می‌توان جهت افکار عمومی را تغییر داد؛ در حالی که تاریخ رسانه نشان داده است هیچ چیز به اندازه «تلاش برای خاموش کردن یک صدا»، توجه مردم را به آن صدا بیشتر جلب نمی‌کند.

رویداد۲۴| انتشار پیام اخیر درباره ممنوع‌الفعالیت شدن یکی از چهره‌های شناخته‌شده تلویزیون، بار دیگر یک پرسش قدیمی را در مرکز توجه افکار عمومی قرار داد: چرا سیاستی که دهه‌هاست در عرصه فرهنگ، رسانه و سیاست تجربه شده و بار‌ها شکست خورده، همچنان به عنوان ابزار کنترل تکرار می‌شود؟

سابقه‌ای طولانی، از فرهنگ تا سیاست

ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الفعالیت کردن هنرمندان و چهره‌های رسانه‌ای در ایران قصه تازه‌ای نیست. از محدود کردن بازیگران در سال‌های مختلف تا کنار گذاشتن مجریان تلویزیون، و از حذف روزنامه‌نگاران از تحریریه‌ها تا منع فعالیت سیاسیون در شبکه‌های اجتماعی، این روند به‌قدری تکرار شده که عملاً به یک رویه رسمی و جاری تبدیل شده است.

با این حال آنچه این سال‌ها آشکارتر از همیشه شده، ناتوانی این سیاست در تحقق هدف اصلی‌اش است؛ چرا که دنیای امروز، با شبکه‌های اجتماعی و تنوع رسانه‌ای، اساساً اجازه حذف واقعی چهره‌ها را نمی‌دهد.

ممنوعیت‌هایی که نتیجه عکس می‌دهند

تجربه‌های متعدد نشان داده‌اند که حذف رسانه‌ای، نه‌تنها محبوبیت افراد را کاهش نمی‌دهد، بلکه در مواردی باعث تقویت جایگاه آنها هم شده است. ممنوع‌التصویری سید محمد خاتمی، نمونه بارزی از این ناکارآمدی است؛ او همچنان یکی از اثرگذارترین چهره‌های جریان اصلاحات باقی ماند و ممنوعیت رسانه‌ای نه توانست محبوبیتش را کاهش دهد و نه مانع نقش‌آفرینی‌اش شد.

در حوزه رسانه نیز حذف روزنامه‌نگاران تنها موجب مهاجرت آنان به رسانه‌های خارج از کشور شده است؛ رسانه‌هایی که هم صدای بلندتری دارند و هم از محدودیت‌های داخلی رها هستند. هنرمندان و مجریانی که از صفحه تلویزیون کنار گذاشته شدند نیز همچنان با یک پست اینستاگرامی یا یک توییت، می‌توانند موج‌های اجتماعی ایجاد کنند و دیده شوند. در واقع حذف از قاب رسمی، آنها را برای افکار عمومی جذاب‌تر و برای رسانه‌های مستقل ارزشمندتر کرده است.

تناقض «حذف» در عصر رسانه‌های بی‌مرز

گویا مسئولان علاقه‌ای به کنار آمدن با واقعیت ندارد، اما امروز دیگر جریان اطلاعات مانند گذشته قابل کنترل نیست. فضای مجازی تکثیرکننده صداهاست و حذف‌کردن یک چهره عملاً او را از میدان بیرون نمی‌برد، بلکه او را از مرز‌های رسمی عبور می‌دهد و به سمت مخاطبانی هدایت می‌کند که با حساسیت بیشتری او را دنبال می‌کنند.

به همین دلیل است که افکار عمومی، هر بار که خبر ممنوع‌الکار شدن یک چهره منتشر می‌شود، آن را نه نشانه قدرت سیستم رسانه‌ای، بلکه نشانه فقدان سازوکار‌های مدرن مدیریت رسانه می‌داند.

بازتاب‌های اجتماعی؛ از انتقاد تا کنایه

واکنش کاربران به ممنوع‌الفعالیت شدن رضا رشیدپور، گویای شکافی عمیق میان جامعه و تصمیم‌گیران رسانه‌ای است. کاربری نوشت: «بعد می‌گن خارج‌نشین‌هامون برگردن؛ شما مراقب داشته‌هات باش، بقیه پیشکش!»

کاربر دیگری هم رفتار مدیران رسانه‌ای را «تحریک‌آمیز» و «برهم‌زننده آرامش اجتماعی» خواند. چنین برداشت‌هایی نشان می‌دهد که جامعه این تصمیم‌ها را نه حرفه‌ای، بلکه سلیقه‌ای و مبتنی بر نگاه سیاسی تفسیر می‌کند. در واکنشی دیگر، یکی از کاربران با اشاره به ویژه‌برنامه‌ای که در بحبوحه جنگ تهیه شده بود، نوشت: «وقتی فقط پنج ماه بعد از آن برنامه، تهیه‌کننده و مجری‌اش ممنوع‌الفعالیت می‌شود، یعنی پیام روشن است.»

این نگاه، نشانه بی‌اعتمادی عمیق به ساختاری است که حتی به «همراهی» نیز پاداش نمی‌دهد.

چرا این روند ادامه دارد؟

با وجود همه تجربه‌های شکست‌خورده، ممنوع‌الفعالیت کردن همچنان یکی از ابزار‌های رایج کنترل رسانه در ایران است. شاید به این دلیل که برخی هنوز تصور می‌کنند با حذف چهره‌ها، می‌توان جهت افکار عمومی را تغییر داد؛ در حالی که تاریخ رسانه نشان داده است هیچ چیز به اندازه «تلاش برای خاموش کردن یک صدا»، توجه مردم را به آن صدا بیشتر جلب نمی‌کند.

ممنوع‌الفعالیتی چهره‌های محبوب، بیش از آنکه به خود آنها ضربه بزند، به اعتبار رسانه رسمی لطمه می‌زند؛ رسانه‌ای که با هر حذف، بخشی از توان خود برای ارتباط با جامعه را از دست می‌دهد.

در جهان امروز که هر کاربر یک رسانه است، ممنوع‌التصویر کردن نه مانع دیده‌شدن می‌شود و نه از اثرگذاری جلوگیری می‌کند؛ تنها اعتماد عمومی را فرسوده‌تر و فاصله جامعه از رسانه رسمی را بیشتر می‌کند.

این پرسش همچنان پابرجاست: وقتی تجربه ثابت کرده که این سیاست نه‌تنها کار نمی‌کند، بلکه نتیجه معکوس دارد، چرا همچنان تکرار می‌شود؟

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۲۸
رییس و معاونان صداو سیما مقاومت عجیبی در برابر فهمیدن دارند
نظرات شما