رویداد۲۴ | سیما پروانه گهر- هفته گذشته آیت الله علی سیستانی، مرجع تقلید شیعیان در عراق با فتوایی درباره حکم اقتدای نماز به ائمه جماعتی که حقوق دولتی میگیرند، جنجال زیادی در ایران بپا کرد. اگرچه بعد از انتشار این مطلب، توضیحی از جانب پسر ایشان مبنی بر این که این توصیه غیرالزامی بوده و ناظر به ایران نیست، منتشز شد و دست مدافعان مساله دولتیسازی نهاد روحانیت را باز گذاشت، اما اصل مساله، توصیه آیت الله است که برای خیل قابل توجه مقلدان ایشان در ایران، قابل چشمپوشی نیست؛ به ویژه اینکه مقلدان آیت الله سیستانی عمدتا به سختگیری در اجرای احکام فقهی مشهورند.
بیشتر بخوانید:
محمدعلی ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، در گفتوگو با رویداد۲۴ و در واکنش به فتوای اخیر آیتالله سیستانی، به تاریخ استقلال روحانیت شیعه در ایران اشاره میکند و میگوید: «روحانیت ایران هزاران سال مستقل بوده و این افتخار شیعه بود؛ اما امروز کار به جایی رسیده که چنین نصایح و هشدارهایی ضرورت پیدا کرده است.»
ایازی با بیان اینکه برخی ائمه جماعت ممکن است حقوق ثابت دریافت نکنند یا فقط سالی چند هدیه بگیرند، تأکید میکند: «همین که نصب و تأییدشان از سوی ستاد نماز جمعه انجام میشود، عملاً آنها زیر بلیت و تحتتأثیر هستند. این مسئله مخصوصاً در ایام انتخابات که حکومت نیازمند تبلیغات در مساجد است، نمود بیشتری دارد.»
او دخالتهای حکومتی در نهاد روحانیت و مسجد را مسئلهای قدیمی میداند و یادآور میشود: «در زمان امام خمینی هم برخی ائمه جماعت از دخالتها انتقاد میکردند و میگفتند بسیج در امور روحانیت دخالت میکند، دستورات نظامی میدهد و در امور دینی اختلال ایجاد میکند. همین نظامیسازی برخی مساجد باعث شد ارتباط مردم با مسجد آسیب ببیند.»
ایازی درباره جایگاه آیتالله سیستانی در ایران میگوید: «بدون تردید آیتالله سیستانی یکی از مرجعیت عظمای شیعیان در ایران است؛ چه برای کسانی که مقلد ایشان هستند و چه آنهایی که نیستند اما به نظرات ایشان با احترام نگاه میکنند. این ظرفیت، نقطهعطفی مهم برای روحانیت شیعه است.»
او درباره توصیه آیتالله سیستانی مبنی بر احتیاط در اقتدا به ائمه جماعتی که حقوق دولتی دریافت میکنند نیز توضیح میدهد: «پیش از این هم مراجع بزرگی مانند آیات منتظری و گلپایگانی هم در دورههای خود نسبت به این که روحانیت تبدیل به حقوق بگیر دولت شود و تشکیلات حوزه متاثر از دستگاههای دولتی باشد، ابراز نگرانی کرده بودند.»
بیشتر بخوانید:
از زمین سعادت آباد تا مسجد و مدرسه مرزداران| علاقه عجیب پناهیان به ملک دامن اشرفی اصفهانی را گرفت
مساجد بینماز و طرح هر ماه یک مسجد شهرداری تهران | آیا مشکل افول دینداری با ساخت مسجد حل میشود؟
ایازی با انتقاد از جابهجاییهای گسترده ائمه جماعت در سالهای اخیر میگوید: «برخی ائمه جماعت را عزل یا تضعیف کردند و افراد دیگری را جایگزین. این دخالتها ــ صرف نظر از اینکه امام جماعت حقوق بگیرد یا نه ــ دینداران را ناراحت کرده است.»
او مثال میزند: «فردی مسجدی ساخته و هیأتامنا تعیین کرده، اما بعد شاهد است که آقایان، روحانیِ سازنده مسجد را کنار میگذارند. یک روحانی در تهران با چه زحمتی یک مسجد ساخته، اما بعد از اتمام کار، آقایان او را از امام جماعتی بر میداشتند. این دخالتهای حاکمیت، بیاعتمادی عمیقی ایجاد و پرسش جدی در جامعه ایجاد کرده که چرا دولت باید در مسجد و امور دینی دخالت کند؟»
ایازی درباره دخالت در خطبهها و دستورات حکومتی از بالا نیز میگوید: «بعضی هفتهها واضح است که به ائمه جمعه دستور دادهاند درباره شخص یا موضوعی له یا علیه صحبت کنند. این برای مردم کاملاً قابل تشخیص است و نشان میدهد بخشنامهای در کار بوده است.»
وی اضافه میکند: «بیانات آیتالله سیستانی هرچند توصیه است، اما واقعیتی بزرگ را یادآور میشود: روحانیت اگر حکومتی شود، استقلال خود را از دست میدهد و تابع کسی میشود که به او پول میدهد.»
او میگوید: «این روند باعث شده مساجد به جای محل عبادت، اندیشه و نماز، شکل دیگری پیدا کنند و این موضوع در کمرونق شدن نماز جماعت و نماز جمعه کاملاً مشهود است.»
ایازی با یادآوری روزهای آغاز انقلاب میگوید: «نمازجمعههای ابتدای انقلاب پرشور و باشکوه بود، اما امروز آمار حضور مردم کاهش یافته و این دخالتها بیتأثیر نبوده است.» به گفته او، پس از رحلت امام خمینی(ره) این دخالتها و تعیین و جابه جایی ائمه جماعت، ساختارمند شد و به صورت یک رویه درآمد. «در همان زمان بسیاری از مراجع ابراز نگرانی و تاسف میکردند، زیرا روحانیون میدیدند نهادهای امنیتی و نظامی در ترکیب ائمه جماعت دخالت میکنند.»
ایازی تأکید میکند: «همین حالا در جایی که دخالتها کمتر است، حضور مردم در مسجد و نماز جمعه بیشتر است. روحانیون مردمی همواره با استقبال بیشتری روبهرو میشوند.»
او در پایان میگوید: «این که روز به روز آمار دینداری در کشور کاهش یافته و گریز از دین ایجاد شده، ناشی از این است که مسجد کانون ارتباط بوده نه فقط نماز خواندن، اما حکومت تنها چیزهایی را در نظر میگیرد که اتصال مسجد به خودش را حفظ کند؛ در حالی که بخش مهمی از امنیت و سلامت جامعه وابسته به استقلال همین مساجد است.»