رویداد۲۴| عبدالله رمضان زاده، سخنگوی دولت اصلاحات، در یادداشتی برای شرق نوشت: مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات منتشر شده هجدهم آذر سال هشتاد و یک به گزارش عباسعلی علیزاده رییس کل دادگستری وقت تهران به ایشان در خصوص پرونده مشهور به «نظرسنجی» و اینکه من نیز در مظان اتهام قرار گرفتهام و، چون در مقام سخنگویی دولت بودهام برای دستگیری و بازداشت از رهبری اجازه خواستهاند و ایشان گفتهاند ابتدا احضار و سپس در صورت لزوم بازداشت شوم.
لازم دانستم به چند نکته اشاره کنم:
از ۵ سوت تا ۵ گرم طلا ببر (شانستو امتحان کن)
طلا جایزه بگیر
اول این پرونده همان پروندهای است که بعد از محاکمه آقایان عباس عبدی، بهروز گرانپایه و حسین قاضیان به حبس و تحمل زندان محکوم شدند و پس از آن هم با شکایت آقای عبدی با پیگیریهای دفتر رهبری به تبرئه آقایان انجامید. داستان معروف «ریمل» به جای «ایمیل» و مترادف دانستن معنی «پایلوت در تحقیق» و «پایلوت به معنی خلبان» نیز مربوط به این پرونده است.
اما در خصوص احضار به دادستانی:
به یاد میآورم که روز شنبهای حوالی ظهر بود که سعید مرتضوی روی تلفن همراه من زنگ زد و گفت پروندهای علیه شما تشکیل شده است و شما روز دوشنبه ساعت ۲ بیا دادستانی دفتر من! سوال کردم موضوع چیست؟ گفت بیا اینجا توضیح میدهم.
روز دوشنبه پس از اطلاع دادن به آقای دکتر عارف به دادستانی رفتم. مرتضوی منتظر من بود. به محض نشستن گفت:
مرتضوی: شما متهم به جاسوسی از طریق واگذاری اسناد طبقه بندی شده به جاسوسان بیگانه آقایان عبدی، گرانپایه و قاضیان هستی
من: کدام سند؟
مرتضوی: از بازرسی دفتر عباس عبدی یک کمد بزرگ پر از اسناد طبقهبندی دفتر دولت کشف شده و متهمین اعتراف کردهاند که در زمان شما خارج شده!
من: مطمئنم از دفتر دولت چیزی خارج نشده، چون از روز اول ورودم به دفتر دولت ترتیبی دادم که اسناد طبقهبندی شده به حراست منتقل شود و فقط افراد مجاز به آنها دسترسی داشته باشند.
مرتضوی: الان چند برگ از اسناد را نشانت میدهم
من: مشتاقم
بعد مرتضوی شروع کرد به باز کردن یکی از صندوقهای حاوی پروندهها (فایل فلزی)، اما فایل باز نشد و مرتضوی رفت که کلید بیاورد تا آن را باز کند!
حدود ۴۵ دقیقه منتظر ماندم تا مرتضوی لبخند فاتحانه بر لب برگشت و برگهای را به من داد و گفت این یکی؟!
نگاه کردم، نامهای بود از آقای دکتر رهبر، معاون اقتصادی وقت وزیر اطلاعات به آقای دکتر عارف راجع به تصمیم احتمالی شهرداری تهران برای افزایش قیمت فروش تراکم و احتمال ایجاد نارضایتی عمومی!
(محتوای نامه محرمانه نبود ولی، چون سربرگ وزارت اطلاعات داشت مهر محرمانه خورده بود).
در پای نامه آقای دکتر عارف پاراف کرده بود:
آقای مهندس عبدالعلی زاده در شورایعالی شهرسازی مطرح شود
آقای دکتر رمضانزاده در کمیسیون زیربنایی دولت مطرح شود
زیر این پاراف شمارهای درج شده بود که دور آن دایرهای کشیده بوند و با خطی مستقیم به اسم من که در پاراف آمده بود وصل شده بود.
با دیدن آن شماره مطمئن شدم نامه مربوط به دفتر دولت نیست ولی به مرتضوی گفتم بررسی میکنم و تا ۲ روز دیگر خبر میدهم. گفت خودم خبر میدم که کی بیای!
برگشتم و داستان را برای آقای دکتر عارف تعریف کردم و پیگیر شماره نامه شدم.
مشخص شد نامه از طرف دبیرخانه شورای عالی شهرسازی برای درخواست توضیح برای شهرداری تهران و سایر اعضای شورا فرستاده شده و شماره هم مربوط به دبیرخانه شهرداری تهران است!
موضوع را به آقای خاتمی منتقل کردم گفتند با آقای یونسی هماهنگ کنید و بعد جلسه بعدی را به دادستانی برو.
مرتضوی برای هفته بعد مرا احضار کرد. همراه آقای معین معاون وقت وزارت اطلاعات مراجعه کردیم. مرتضوی حضور آقای معین را نپذیرفت؛ و شروع به بازجویی کتبی کرد:
سوال: شما متهم به اهانت به رییس قوه قضائیه هستید، چه دفاعی دارید؟
جواب: به من گفته بودید متهم به افشای اسناد طبقهبندی شده هستم، من به هیچکس در عمرم توهین نکردهام!
مرتضوی از اتاق خارج شد و ماموری آمد و گفت شما میتوانید بروید!
خلاصه اینکه کوه موش زایید و از یک کمد بزرگ سند یک برگه هم در نیامد!