رویداد۲۴ | روح انگیز دری: چندی پیش بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در کاخ سفید به خبرنگاران برای چندمین بار اعلام کرد که حمله زمینی به ونزوئلا به زودی آغاز میشود. طی هفتههای اخیر تنشها میان
ناوهای آمریکایی در سواحل کارائیب، ناو هواپیمابر یواساس جرالد فورد که حامل موشکهای کروز تاماهوک هستند، بالا گرفته است. هدف اصی این حملات سرنگونی حکومت مادورو در ونزوئلا است و همچنین حمایت تام و تمام آمریکا از چهره اپوزوسیون نظام مادورو یعنی ماچادو این هدف را توقیت کرده است. هنوز مشخص نیست دیکتاتور ونزوئلا ماههای آتی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد.
نیکلاس مادورو، سیاستمدار ونزوئلایی و از چهرههای محوری جریان «چاویسم»، بیش از یک دهه است که در کانون تحولات سیاسی، اقتصادی و امنیتی ونزوئلا قرار دارد. او پس از درگذشت هوگو چاوز در سال ۲۰۱۳ به قدرت رسید و از آن زمان تاکنون، ریاستجمهوریای را تجربه کرده که با بحرانهای عمیق اقتصادی، چالشهای مشروعیت سیاسی، تحریمهای گسترده بینالمللی و اعتراضهای خیابانی مداوم همراه بوده است. مادورو که از دل جنبشهای کارگری برآمد، خود را وارث سیاسی چاوز و مدافع سرسخت سوسیالیسم بولیواری معرفی میکند؛ مسیری که منتقدانش آن را به اقتدارگرایی و فروپاشی نهادی تعبیر میکنند.
نیکلاس مادورو ۲۳ نوامبر ۱۹۶۲ در کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، در خانوادهای با سطح اقتصادی متوسط به دنیا آمد. پدرش در فعالیتهای چپگرایانه و جنبش کارگری نقش داشت و همین، علاقه مادورو به سیاستهای چپ را از سنین پایین شکل داد. برخلاف بسیاری از سیاستمداران آمریکای لاتین، مادورو دانشگاه نرفت و برای آموزش سیاسی و تشکیلاتی راهی کوبا شد؛ کشوری که بعدها به یکی از متحدان استراتژیکش بدل شد.
مادورو در ونزوئلا راننده اتوبوس بود؛ شغلی که او را به اتحادیه کارگران حملونقل پیوند داد و بهتدریج جایگاهی تشکیلاتی برایش فراهم کرد. فعالیتهای صنفی، مادورو را به چهرهای شناختهشده در میان کارگران بدل کرد و همین تجربه، سکوی پرتاب او به سیاست رسمی شد.
در اوایل دهه ۱۹۹۰، زمانی که هوگو چاوز بهدلیل کودتای نافرجام ۱۹۹۲ زندانی شد، مادورو بههمراه همسرش سیلیا فلورس، که در آن زمان وکیل جوانی بود، در کارزار آزادی او مشارکت کرد. آزادی چاوز در سال ۱۹۹۴ و سپس صعود سیاسیاش، سرنوشت مادورو را نیز دگرگون کرد.
با پیروزی چاوز در انتخابات ۱۹۹۸ و آغاز پروژه «انقلاب بولیواری»، مادورو به حلقه نزدیکان او پیوست. در سال ۱۹۹۹، عضو مجلس مؤسسانی شد که قانون اساسی جدید ونزوئلا را تدوین کرد؛ قانونی که پایههای قدرت اجرایی را تقویت و مسیر را برای تمرکز قدرت هموار کرد.
مادورو در همان سال وارد مجلس نمایندگان شد و با تشکیل مجلس ملی تکمجلسی، از سال ۲۰۰۰ کرسی خود را حفظ کرد. او در سال ۲۰۰۵ بار دیگر انتخاب شد و تا ۲۰۰۶ ریاست مجلس ملی را بر عهده داشت؛ این جایگاه نفوذ سیاسیاش را تثبیت کرد. در سال ۲۰۰۶، چاوز او را بهعنوان وزیر امور خارجه منصوب کرد.
در قامت وزیر خارجه، مادورو نقش فعالی در پیشبرد اهداف «ائتلاف بولیواری برای مردم آمریکای ما» (ALBA) ایفا کرد؛ ابتکاری منطقهای با هدف کاهش نفوذ ایالات متحده در آمریکای لاتین. او همچنین روابط نزدیکی با رهبران جنجالی، چون معمر قذافی، رابرت موگابه و محمود احمدینژاد برقرار کرد و سیاست خارجی ونزوئلا را بهسمت بلوکهای ضدغربی سوق داد.
با علنیشدن بیماری سرطان چاوز در سال ۲۰۱۱، نقش مادورو در دولت پررنگتر شد. او در اکتبر ۲۰۱۲، پس از پیروزی چاوز بر انریکه کاپریلس، بهعنوان معاون رئیسجمهور منصوب شد. همزمان، همسرش سیلیا فلورس نیز از چهرههای بانفوذ سیاسی بود و این زوج بهعنوان «زوج قدرت» در سیاست ونزوئلا شناخته میشدند.
چاوز پیش از عزیمت به کوبا برای آخرین جراحی، مادورو را بهعنوان جانشین موردنظر خود معرفی کرد. پس از مرگ چاوز در ۵ مارس ۲۰۱۳، مادورو بهعنوان رئیسجمهور موقت زمام امور را در دست گرفت.
انتخابات ویژه ریاستجمهوری در آوریل ۲۰۱۳ با رقابتی تنگاتنگ میان مادورو و کاپریلس برگزار شد. مادورو با اختلافی اندک و حدود ۵۱ درصد آرا پیروز اعلام شد؛ نتیجهای که از همان ابتدا با اعتراضهای گسترده و اتهام تقلب همراه بود. با وجود درخواست بازشماری کامل، شورای ملی انتخابات تنها به حسابرسی محدود بسنده کرد و مادورو ۱۹ آوریل سوگند یاد کرد.
دولت مادورو خیلی زود با اعتراضهای خیابانی، بهویژه از سوی طبقه متوسط شهری، مواجه شد. هرچند بخشهایی از طبقات فرودست همچنان حامی او بودند، اما برخورد امنیتی با معترضان و بازداشت منتقدان برجسته، دولت را بهسمت اقتدارگرایی سوق داد. زندانیشدن چهرههایی، چون لئوپولدو لوپز، پیام روشنی به مخالفان داد.
همزمان، اقتصاد ونزوئلا وارد بحرانی عمیق شد. سقوط قیمت جهانی نفت، کاهش تولید، ملیسازیهای گسترده و سوءمدیریت، تورم افسارگسیخته و کمبود کالاهای اساسی را رقم زد. بنا بر گزارشهای نهادهای بینالمللی از جمله صندوق بینالمللی پول، ونزوئلا در نیمه دوم دهه ۲۰۱۰ با یکی از شدیدترین بحرانهای تورمی جهان روبهرو شد؛ بهگونهای که نرخ تورم در مقاطعی به میلیونها درصد رسید.
انتخابات پارلمانی ۲۰۱۵ نقطه عطفی بود. ائتلاف مخالفان اکثریت مجلس ملی را بهدست آورد و برای نخستینبار در ۱۶ سال، حزب حاکم کنترل پارلمان را از دست داد. این شکست، تلاشها برای برکناری مادورو از طریق همهپرسی را فعال کرد؛ اما دیوان عالی، که وفادار به دولت بود، عملاً راهها را مسدود کرد.
مادورو در سال ۲۰۱۶ با اعلام وضعیت فوقالعاده، اختیارات گستردهای برای ارتش و پلیس ایجاد کرد و مجلس ملی را نادیده گرفت. این روند در ۲۰۱۷ به اوج رسید؛ زمانی که دیوان عالی عملاً اختیارات قانونگذاری مجلس را سلب کرد؛ اقدامی که موجی از اعتراضهای خونین و محکومیتهای بینالمللی را در پی داشت.
در پاسخ به اعتراضها، مادورو تشکیل مجلس مؤسسان جدیدی را اعلام کرد. مخالفان این اقدام را کودتای نهادی دانستند. انتخابات این مجلس با تحریم اپوزیسیون برگزار شد و مشروعیت آن بهشدت زیر سؤال رفت، اما مادورو آن را «پیروزی انقلاب» خواند. این مجلس، از جمله دادستان کل را برکنار کرد و عملاً ابزار تازهای برای تمرکز قدرت فراهم آورد.
انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۸ در شرایطی برگزار شد که بسیاری از رهبران مخالف یا زندانی بودند یا اجازه نامزدی نداشتند. مشارکت پایین و اتهام تقلب، باعث شد پیروزی دوباره مادورو از سوی کشورهای متعددی بهرسمیت شناخته نشود. با این حال، او تا ۲۰۲۵ در قدرت باقی ماند.
در ژانویه ۲۰۱۹، با انتخاب خوان گوایدو به ریاست مجلس ملی، بحران تازهای آغاز شد. گوایدو خود را رئیسجمهور موقت اعلام کرد و از سوی دهها کشور بهرسمیت شناخته شد. مادورو این اقدام را کودتایی تحت حمایت آمریکا خواند و با تکیه بر ارتش، کنترل عملی کشور را حفظ کرد.
در این سالها وضعیت اقتصاد ونزوئلا همچنان رو به وخامت بیشتر رفت. تحریمهای ایالات متحده و متحدانش، اقتصاد ونزوئلا را بیش از پیش تحت فشار قرار داد. کمبود غذا و دارو، موجی بیسابقه از مهاجرت را رقم زد؛ بهگونهای که تا سال ۲۰۲۳ بیش از ۷.۷ میلیون ونزوئلایی کشور را ترک کردند.
با میانجیگری نروژ، مذاکراتی میان دولت و مخالفان آغاز شد و در ۲۰۲۳ توافقی برای برگزاری انتخاباتی «آزادتر» در ۲۰۲۴ بهدست آمد. با این حال، انتخابات ژوئیه ۲۰۲۴ بار دیگر با ادعاهای متناقض همراه شد و اعلام پیروزی مادورو با واکنشهای انتقادی منطقهای و بینالمللی مواجه شد.
نیکلاس مادورو چهره وفادار به میراث چاوز امروز مسئول فروپاشی نهادی و انسانی در ونزوئلا است. دیکتاتوری که آینده سیاسیاش، در گروی توازن شکننده میان قدرت نظامی، فشار اجتماعی و معادلات بینالمللی است و فشار دولت دونالد ترامپ بر ونزوئلا کار را برای این چهره اقتدارگرا در ونزوئلا سخت کرده است.