رویداد۲۴| در میان اتفاقات ریز و درشت شب گذشته در استادیوم یادگار امام تبریز، فحاشی به کریم باقری آن هم در شهر خودش، لکه ننگی بود که سالهای سال از پیشانی فوتبال ایران پاک نخواهد شد. اما او مثل همیشه سنگین و باوقار ماند و حتی در پایان بازی با هواداران این تیم سلفی گرفت.
رسانه ورزشی تک به تک در واکنش به اتفاقات ورزشگاه تبریز نوشت: حیرتآور است که یک ایران به احترام کریم باقری سر پا میایستند و تنها جایی که او فحش میخورد، در زادگاه خودش است؛ در تبریز، جایی که کریم فوتبالش را با پیراهن همین تراکتور شروع کرد و تبدیل به ستاره و اسطوره این سرزمین شد.
چطور ممکن است کسانی که با قصد و نیت شوم در حال تفرقهافکنی و نفرتپراکنی در این کشور هستند، چنان مغز این آدمها را شتسشو داده باشند که رکیکترین الفاظ را نثار کریم باقری کنند؟ بعد به چه جرمی؟ این که همیشه «انسان» بوده و محترمانه رفتار کرده؟ این که سی سال در این فوتبال بوده و یک کلمه حرف نامربوط نزده؟ این که به احدی توهین نکرده و در سختترین بزنگاهها پای مردمش ایستاده؟ مگر نه این است که کریم باقری کمتر از دو ماه پیش در نشست خبری بازی لیگی با همین تراکتور در تبریز، با پاکیزهترین کلمات از آنها یاد کرد و سرخپوشان تبریزی را شایسته کسب عنوان قهرمانی در فصل گذشته دانست؟ خب پس مشکل کجاست؟
خب البته آنجا که امثال خداداد و شجاع را روی سر میگذارند، باید هم جنتلمنی مثل کریم را برانند. چه دهشتناک بود بلایی که بر سر تصویر نجیب و دوستداشتنی تبریز آمد. افسوس، هزاران بار افسوس...
ورزشمدیا هم نوشت: این تصویر کریم باقری جوان است با پیراهن تراکتور. پسر همه چیز تمام ایران و تبریز که سالهاست در فوتبال هزار رنگ ما به آقایی، شخصیت و وقار شهرت دارد. جنتلمنی که در اوج کریهای سرخابی و درست وقتی که شوت غیر قابل مهارش به تساویهای بی پایان دربی پایان داده بود، بجای دلبری از سرخها از آبیها عذرخواهی کرد که سبب غمگین شدن آنها شده. همه میدانند که او نه اهل ادا درآوردن است نه اهل نمایش.
عصر پنجشنبه گذشته اما حرمت این آدم را به تلخترین شکل ممکن شکستند. چرا؟ چون در کادر فنی تیم رقیب حضور داشت. چرا؟ چون پسر آذربایجان عاشق ایران بود. چرا ؟ چون با بند پوسیده نفرت پراکنان به چاه ویل قوم گرایی فرو نیافتده و حاضر نشد بخاطر برق اسکناس بعضیها با بدعهدها و بیوطنها همراه شود.
غمانگیزتربن بخش ماجرا اما فحاشی به کریم به زبان مادری و گویش پدری بود. آن هم به وسیله نادانهایی که هنوز نمیدانند آذربایجان اگر حرمتی دارد به خاطر فرزندان وطن دوست و ایرانمدار آن است. یاشاسین ایران، یاشاسین وفاداران به خاک وطن.