صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۰۲ دی ۱۴۰۴ - 2025 December 23
کد خبر: ۴۴۰۷۴۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۲ - ۰۲ دی ۱۴۰۴
در رویداد۲۴ بخوانید:

پزشکیان در تله «وفاق»؛ حامیان ناراضی، رقبا طلبکار | هزینه پنهان اختلاف دولت و اصلاح‌طلبان چیست؟

شکاف میان دولت پزشکیان و اصلاح‌طلبان عمیق‌تر از همیشه است؛ اختلاف‌ها نه‌تنها پشتوانه اجتماعی دولت را تهی می‌کند، بلکه به رقیب سیاسی فرصت میدان‌داری می‌دهد. آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، با هشدار درباره «وفاقی» که اصلاح‌طلبان را به حاشیه می‌راند، زنگ خطر برای ثبات سیاسی و مشارکت مردم را به صدا درآورد.

رویداد۲۴| اظهارات صریح آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات، را نمی‌توان صرفاً یک گلایه درون‌جریانی یا نقد معمول سیاسی دانست؛ این سخنان نشانه‌ای از یک شکاف عمیق‌تر است که هر روز در مناسبات میان دولت مسعود پزشکیان و بدنه اصلاح‌طلبان پررنگ‌تر می‌شود. شکافی که اگر ترمیم نشود، نه‌تنها دولت را از پشتوانه اجتماعی خود تهی می‌کند، بلکه عملاً میدان بازی را به نفع جریان رقیب باز می‌گذارد؛ جریانی که هم‌زمان در نقش «منتقد تند» و «ذی‌نفع وضع موجود» ظاهر شده است.

منصوری با انتقاد مستقیم از قرائت رایج از «وفاق»، هشدار می‌دهد که آنچه امروز در حال رخ دادن است، وفاق نیست. به گفته او، جریانی که اصلاح‌طلبان سال‌ها مردم را از به‌قدرت رسیدنش برحذر می‌داشتند، اکنون خود را در جایگاه جریان پیروز انتخابات جا زده و زیر عنوان وفاق، سهم‌خواهی سیاسی می‌کند. این گزاره، عملاً تردید‌ها درباره جهت‌گیری دولت پزشکیان را علنی می‌کند؛ دولتی که به‌جای حفظ توازن میان حامیان انتخاباتی خود، روزبه‌روز به سمت جریبی متمایل می‌شود که نه در پی تقویت دولت است و نه هزینه‌ای برای آن می‌پردازد.

تضعیف دولت زیر سایه وفاق

گزارش دیروز روزنامه کیهان با محور «عبور اصلاح‌طلبان از پزشکیان» دقیقاً در همین چارچوب قابل‌فهم است. این گزارش نه از سر نگرانی برای دولت، بلکه به‌عنوان یک راهبرد سیاسی منتشر شد: فشار رسانه‌ای برای مرزبندی دولت با اصلاح‌طلبان و القای این گزاره که فاصله گرفتن پزشکیان از پایگاه رأی خود، شرط بقا و ثبات دولت است. اما تجربه سیاسی ایران نشان داده که این مسیر، الزاماً به شکل‌گیری یک حامی وفادار در جناح رقیب منتهی نمی‌شود.

واقعیت این است که جریانی که امروز زیر سایه «وفاق» در دولت نفوذ کرده، نه‌تنها جایگاه انتقادی خود را کنار نگذاشته، بلکه با حملات مستمر به دولت، در حال تضعیف آن است. این جریان، از یک‌سو از امکانات و فضای دولت بهره می‌برد و از سوی دیگر، خود را برای انتخابات آینده آماده می‌کند؛ انتخاباتی که در آن، تضعیف دولت مستقر می‌تواند به‌معنای هموار شدن مسیر برای معرفی گزینه مطلوب خود به پاستور باشد. به بیان دیگر، پزشکیان اگر تصور کند با دور شدن از اصلاح‌طلبان، حمایت بی‌قیدوشرط رقیب را به دست می‌آورد، دچار خطای محاسباتی جدی شده است.

پزشکیان عامل شکست اصلاح‌طلبان؟

نکته مهم‌تر، اما به خود جریان اصلاحات بازمی‌گردد. حتی اگر فاصله میان دولت و اصلاح‌طلبان بیشتر شود، این به معنای بازسازی بدنه اجتماعی ریزش‌کرده آنها نیست. اصلاحات طی سال‌های اخیر، به‌ویژه در بزنگاه‌هایی، چون دولت روحانی و انتخابات‌های کم‌رمق مجلس و ریاست‌جمهوری، سرمایه اجتماعی خود را به‌تدریج از دست داد. در انتخابات اخیر، آنچه باقی مانده بود، به‌نوعی آخرین ذخیره اعتبار سیاسی این جریان برای پیروزی پزشکیان به میدان آمد. نتیجه امروز، محصول همان تصمیم پرهزینه است.

در چنین شرایطی، ابزار سنتی اصلاح‌طلبان برای دعوت مردم به مشارکت ـ یعنی هشدار درباره پیروزی رقیب ـ عملاً کارکرد خود را از دست داده است. وقتی همان رقیب، به‌زعم افکار عمومی، در ساختار قدرت تثبیت شده یا دست‌کم سهم قابل‌توجهی از آن را در اختیار دارد، این هشدار دیگر انگیزه‌ساز نیست. این ناتوانی در بسیج اجتماعی، پیامد‌های فراتری از یک شکست جناحی دارد.

بازنده اصلی کیست؟

ناتوان شدن جریان اصلاحات در تزریق شور انتخاباتی و تشویق مردم به مشارکت، به‌معنای تداوم و حتی تعمیق روند کاهش مشارکت سیاسی است. با توجه به میزان مشارکت در انتخابات‌های اخیر ریاست‌جمهوری و مجلس، می‌توان گفت خطر آن وجود دارد که انتخابات به‌تدریج از متن سیاست به حاشیه رانده شود. این وضعیت، نه فقط برای اصلاح‌طلبان یا دولت پزشکیان، بلکه برای کلیت دموکراسی و سازوکار نمایندگی سیاسی در کشور، زنگ خطر جدی محسوب می‌شود.

سخنان آذر منصوری را می‌توان در همین چارچوب خواند: هشدار درباره «وفاقی» که به حذف یک جریان و بازتولید نارضایتی اجتماعی می‌انجامد. اگر دولت پزشکیان نتواند میان واقعیت‌های قدرت و مطالبات بدنه رأی خود توازن برقرار کند، نه‌تنها حمایت اصلاح‌طلبان را از دست می‌دهد، بلکه در زمینی بازی خواهد کرد که قواعدش را رقیب تعیین می‌کند؛ زمینی که در نهایت، بازنده اصلی آن، مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی خواهد بود.

نظرات شما