رویداد۲۴ | تقدیر آیت الله سیدعلی خامنهای در دیدار امروز با اعضای کنگره بزرگداشت آیت الله میلانی بار دیگر نام این فقیه علیقدر رامورد توجه قرار داد. رهبری در این دیدار با اشاره به نقش آیت الله میلانی در توسعه حوزه علمیه خراسان مرحوم آیتالله میلانی را یک شخصیت جامعالاطراف از لحاظ «معنوی»، «اخلاقی»، «علمی» و «اجتماعی و سیاسی» دانستند و تأکید کردند: آیتالله میلانی واقعاً احیاگر حوزه علمیه مشهد بود و این حوزه مدیون آن مرحوم است.
آیتالله سید محمدهادی میلانی از جمله روحانیان برجسته شیعه در قرن چهاردهم هجری شمسی و قمری بود که نام او بیش از همه با حوزه علمیه مشهد و تحولات فکری و اجتماعی این شهر گره خورده است. او در زمره مراجع تقلیدی قرار داشت که علاوه بر جایگاه علمی، نقش مؤثری در ساماندهی نهاد روحانیت و ارتباط آن با جامعه ایفا کرد.
سید محمدهادی میلانی در سال ۱۲۷۳ شمسی (حدود ۱۳۱۳ قمری) در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. خانواده او از سادات شناختهشده و اهل علم بودند و همین فضا، زمینه ورود زودهنگامش به تحصیل علوم دینی را فراهم کرد. او مقدمات و سطوح عالی فقه و اصول را در نجف گذراند و از محضر استادان برجستهای همچون آیتالله شیخ محمدحسین نائینی، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیتالله آقاضیاء عراقی بهره برد. این دوره، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری مبانی فقهی و رویکرد اجتهادی او داشت.
میلانی پس از سالها تدریس و تحقیق در نجف، به درجه اجتهاد رسید و بهتدریج بهعنوان یکی از چهرههای معتبر علمی شناخته شد. با این حال، نقطه عطف زندگی او، مهاجرت به ایران و استقرار در مشهد بود. این مهاجرت در دهه ۱۳۳۰ شمسی صورت گرفت و بهسرعت حوزه علمیه مشهد را تحت تأثیر قرار داد. حضور او باعث رونق دروس خارج فقه و اصول شد و بسیاری از طلاب از شهرهای مختلف برای شرکت در درسهایش راهی مشهد شدند.
آیتالله میلانی در کنار فعالیت علمی، به مسائل اجتماعی و وضعیت عمومی جامعه نیز بیتفاوت نبود. او تلاش میکرد روحانیت نقش هدایتی و اخلاقی خود را حفظ کند و در عین حال، از ورود هیجانی و بیبرنامه به منازعات سیاسی پرهیز داشت. همین رویکرد باعث شد که او در میان اقشار مختلف، از بازاریان تا دانشگاهیان، چهرهای مورد احترام باشد. در مقاطع حساس، مواضع او بیشتر جنبه ارشادی و انتقادی داشت و کمتر در قالب شعار یا تقابل مستقیم بروز میکرد.
از نظر علمی، آثار متعددی به آیتالله میلانی نسبت داده شده است؛ هرچند بخش مهمی از دیدگاههای فقهی او در قالب تقریرات شاگردانش منتشر شده است. روش او در فقه، مبتنی بر دقت اصولی، توجه به مبانی عقلانی و پرهیز از سادهسازی مسائل پیچیده بود. بسیاری از شاگردانش بعدها خود به مدرسان و چهرههای شناختهشده حوزه تبدیل شدند و این امر، تأثیر ماندگار او بر جریان علمی حوزه مشهد را نشان میدهد.
آیتالله سید محمدهادی میلانی سرانجام در سال ۱۳۵۴ شمسی (۱۳۹۵ قمری) درگذشت و پیکرش در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد. درگذشت او برای حوزه علمیه مشهد پایان یک دوره و آغاز مرحلهای تازه بود. میراث میلانی را میتوان در تثبیت جایگاه علمی مشهد، تربیت نسل جدیدی از طلاب و ارائه الگویی از مرجعیت دانست که میان علم، اخلاق و واقعیتهای اجتماعی تعادل برقرار میکرد.
آیتالله سید هادی میلانی در میان جمعی از شخصیتهای برجسته و فعال سیاسی آن دوران، از جمله سید مرتضی جزایری، محمدتقی شریعتی و سید محمدولی قرنی، دوستان و ارتباطاتی داشت. پیرامون گستردگی رابطه او با علی شریعتی، روایتهای متعددی وجود دارد که یا در تضاد با یکدیگرند یا به دورههای زمانی مختلفی اشاره دارند.
اما ارتباط آیتالله میلانی با سرهنگ محمدولی قرنی، خصوصاً در زمینه طرح کودتای نافرجام قرنی، از پیچیدگی و ابهام بیشتری برخوردار است. در این خصوص، اطلاعات دامنهداری از سوی انقلابیون، نزدیکان آیتالله، و همچنین برخی اسناد باقیمانده از ساواک و جزئیات دادگاه قرنی منتشر شده است. به نظر میرسد ابهامات زیادی پیرامون جزئیات این ارتباط وجود دارد. تناقضات در روایتها به حدی است که از یک سو از دوستی و رابطه مسالمتآمیز میلانی با شاه و استفاده از نفوذش برای آزادی امام روحالله خمینی سخن گفته میشود، و از سوی دیگر، او را طراح یا حامی طرحهای براندازی از جمله کودتا معرفی میکنند.
نخستین نقشه کودتای قرنی در سال ۱۳۳۶ لو رفت که به اخراج او از ارتش و تحمل یک دوره حبس سبک سهساله انجامید. پس از آزادی، او بار دیگر با عناصر مخالف حکومت ارتباط برقرار کرد و برای طرح کودتای دوم برنامهریزی نمود. در همین راستا، در تابستان ۱۳۴۲، هنگامی که آیتالله میلانی در اعتراض به دستگیری امام خمینی به تهران مهاجرت کرده بود، قرنی با او وارد مذاکره شد. هدف قرنی جلب حمایت افکار عمومی از طریق نفوذ و جایگاه مردمی آیتالله میلانی برای براندازی رژیم شاه بود. شواهد نشان میدهد که قرنی توانست در این گفتوگو، حمایت میلانی را برای اقدام علیه رژیم جلب کند. همچنین، در این مذاکرات، استفاده از ظرفیت چهرههای مستقل سیاسی مانند دکتر علی امینی نیز مورد توافق قرار گرفت.
بر اساس توافقات انجام شده، سید مرتضی جزایری، که در جلسه حضور داشت، از طرف آیتالله میلانی مأمور شد تا با دکتر امینی دیدار کرده و نظر او را جویا شود. این ملاقات با موفقیت انجام شد و امینی با کلیات نقشه موافقت کرد. این سلسله دیدارها، که گاهی با واسطهگری شخصی به نام رحیم خبازباشی (از ارادتمندان آیتالله) صورت میگرفت، میان قرنی و امینی تکرار شد. درست در زمانی که این طرح به آستانه فاز عملیاتی نزدیک میشد، از طریق یکی از عوامل نفوذی ساواک که در کسوت مشاوران میلانی در مشهد فعالیت میکرد، لو رفت. این افشاگری در نهایت منجر به دستگیری سید مرتضی جزایری و محمدولی قرنی شد.
نقش سید مرتضی جزایری در وقایع مرتبط با آیتالله میلانی بسیار پررنگ است. او در طرح کودتای قرنی، در مهاجرت اعتراضی میلانی به تهران پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، و همچنین به عنوان واسطه ارتباط با چهرههای اپوزیسیون رژیم پهلوی (مانند جبهه ملی و نهضت آزادی) حضور داشت. گزارشهای ساواک از دوران سهماهه مهاجرت علما به تهران، به وضوح نشان میدهد که مدیریت و مشاوره سیاسی امور بیت آیتالله میلانی بر عهده سید مرتضی جزایری بوده است. حتی در ابتدای مهاجرت، شایعاتی مبنی بر اقامت آیتالله میلانی در منزل صدرالدین جزایری مطرح بود که بعدها محقق نشد. گزارش دیگری حاکی از حضور سید مرتضی جزایری در جلسه ملاقات آیتالله میلانی با رئیس ساواک برای مذاکره بر سر آزادی امام خمینی و سایر بازداشتشدگان است. مکاتبات و مشاورههای متعدد میلانی با جزایری در خصوص مسائل سیاسی نیز وجود دارد که او را به عنوان یک مشاور سیاسی کلیدی برای آیتالله میلانی معرفی میکند. در پایان، این نکته نیز قابل ذکر است که برخی منابع، گرایشهای ملیگرایانه سید مرتضی جزایری را عاملی مؤثر در انزوای سیاسی آیتالله میلانی در سالهای پایانی عمرش (تا زمان رحلت در مرداد ۱۳۵۴) میدانند.