رویداد۲۴| مجسمه «شاپور ساسانی»، که شهرداری تهران آن را «نماد ایستادگی و عظمت ملت ایران» معرفی میکرد، نه تنها به فرودگاه مهرآباد نرسید، بلکه به پارکینگ موتوری شهرداری منطقه ۹ تبعید شد! یک اثر هنری که باید نماد هویت و تاریخ کشور باشد، قربانی شتابزدگی و تصمیمات نمایشی مدیریت شهری شد.
این همان مجسمهای است که روز ۱۷ آبان و در مراسمی پرزرقوبرق شامل ارکستر زنده، نورافشانی و حضور خوانندگان مطرح، در میدان انقلاب نصب شد. همان وقتی که عناصر ملیگرایی بر خلاف همیشه در سطح افزایش یافته بود و به نظر میرسید جنگ دوازده روزه موجب یک تغییر رویه در کشور شده است. شهرداری هدف خود را معرفی تاریخ و عظمت ملت ایران به دیپلماتها اعلام کرد، اما منتقدان اقداماتی مثل این یا تصویر از آرش گمانگیر و ایران ایران خواندنها و ... موقتی دانسته و میگفتند این مراسم صرفاً یک نمایش تبلیغاتی است که هنر شهری را به ابزار سیاسی تبدیل کرده است. پیش بینی که گویا درست هم از آب درآمده است.
حواشی این مجسمه، اما بیشتر از این حرفها بود. از همان ابتدا منتقدان با صراحت اعلام کردند که مجسمه، صحنه زانو زدن فیلیپ عرب مقابل شاپور اول ساسانی را نمایش میدهد، نه امپراتور روم. چنین اشتباه تاریخی، علاوه بر خدشه به اثر هنری، نشاندهنده بیتوجهی شهرداری به مشاوره کارشناسان و قوانین فرهنگی است.
حالا، اما کمتر از ۲ ماه از نصب مجسمه پرحاشیه گذشته و شاهد جابهجاییهای مکرر آن هستیم. شامگاه ۲۴ آذر بود که شهرداری پیش از دریافت مجوزهای قانونی، مجسمه را جمعآوری کرد تا به فرودگاه منتقل کند. معاون خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران گفته بود: «از ابتدا قرار بود مجسمه والرین به عنوان یک نماد تاریخی در ورودی فرودگاه مهرآباد و مقابل دید میهمانان خارجی نصب شود که این کار انجام شد.» نتیجه این بود که فرودگاه مهرآباد میزبان نشد و حالا مجسمه در پارکینگ موتوری خاک میخورد! میلیاردها تومان بودجه صرف شد، اما نتیجه نهایی نمایشگاه شکست و هدررفت منابع بود.
رسانهها و کاربران فضای مجازی این جابجاییها را ادامه روند حذف نمادهای ملی و تاریخی دانستهاند و موجی از انتقادات به راه افتاده است.
محسن رافعی، مجسمهساز برجسته، پیش از نصب هشدار داده بود: «حذف نهادهای تخصصی و نبود نظارت کیفی، به افت سطح هنری شهر منجر میشود.» شهرداری، اما گوش نداد و نتیجه، نمادی بیهویت و هزینهبر بود که نه تنها شهروندان را راضی نکرد، بلکه حاشیههای گستردهای ایجاد کرد.
نصب و سپس جمعآوری مجسمه شاپور، فراتر از یک اقدام فرهنگی ساده، نشان داد که بدون شفافیت، مشارکت کارشناسان و رعایت پیشینه فرهنگی، هنر شهری در معرض تخریب و هدررفت منابع قرار میگیرد. میدان انقلاب و پارکینگ شهرداری اکنون شاهد بیاعتنایی به هویت و حافظه جمعی شهروندان هستند.