رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: همه ساله در سینمای ایران فیلمهایی تولید میشوند که نه سر و صدایی ایجاد میکنند، نه به درستی اکران میشوند و نه فروشی دارند که تولید آنها را توجیه کند. اگر به جداول فروش هر ساله سینمای ایران در سالیان مختلف دقت کنید در انتهای جدول فروش نام فیلمهایی را خواهید دید که اصلاً مشخص نیست چرا ساخته شدهاند و بسیار بعید است حتی خود سازنده اثر هم دلیل ساخت آن فیلم یا چرایی اکران آن به این شکل را متوجه شده باشد. نکته جالب توجه این است که در انتهای جدول فروش نام همه گونه فیلم از همه ژانرها به چشم میخورد. برای یک زندگی معمولی هم چنین فیلمی است. نه بازیگر بسیار معروفی دارد، نه پرفروش شده و نه حتی افتخار جالب توجهی کسب کرده که با تکیه بر آن افتخار بتواند اکران بهتری داشته باشد. این فیلم حالا در صف اکران پلتفرمهای اینترنتی قرار گرفته و اُمید دارد در چنین فضایی دیده شود.
عباس رافعی هم از آن دست کارگردانانی است که مشخص نیست چگونه توانسته این همه سال در سینمای ایران دوام بیاورد. در لیست فیلمهایی که ساخته نه فیلم پرفروشی به چشم میخورد و نه فیلمی که آنقدر واجد ارزشهای سینمایی باشد که بتوان درباره آن فیلمها حرف زد. یکی دو فیلم معمولی و تعداد زیادی فیلم ضعیف که هیچ گاه هم به شکل درستی اکران نشدهاند و این اکران نشدن فیلمها این سوال را ایجاد میکند که چگونه فیلمسازی با این حجم از کار ضعیف در بازار سینمای ایران دوام میآورد و به فیلمسازی ادامه میدهد. این هم از عجایب سینمای ایران است که برای همه کارگردانان چه آنهایی که فیلمهای پرفروش و متفاوت میسازند و چه آنهایی که کارنامه کاریشان پر از فیلمهای گمنام است کار دارد. شاید اگر رافعی در کشوری دیگری که ساز و کاری شفاف و مبتنی بر داد و ستد بر آن حاکم بود کار میکرد تا بعد از ساخت فیلم دوم یا سوم کار خود را از دست میداد و باید به فکر شغل دیگری میبود. اما این جا ایران است و برای همه کارگردانان از جمله عباس رافعی کار وجود دارد.
فیلم برای یک زندگی معمولی، داستان زنی برای رسیدن به خودش است، موقعیتی که نه تنها زنان ایرانی بلکه زنان بسیاری از کشورهای عربی هم با آن روبهرو میشوند، آنها در بزنگاههایی خود را متکی به مردها میدانند، در حالی که هیچ تکیهگاهی بهتر از خودشان ندارند.
بسیاری از تماشاگران سینما و تلویزیون ایران هنوز نرگس محمدی را با بازی در سریال ستایش به خاطر میآورند. محمدی متولد سال ۱۳۶۴ است و در دانشگاه رشته پرستاری خوانده و دارای مدرک کارشناسی پرستاری است. او بعدها به کلاسهای بازیگری رفت و زیر نظر اساتیدی مانند مهتاب نصیرپور و پیام دهکردی آموزش دید. محمدی کارش در سینما را با بازی در فیلم سینمایی ریسمان باز آغاز کرد و با بازی در ستایش به شهرت رسید. او تاکنون یکی دو جایزه بین المللی کسب کرده است و از سال ۱۳۹۶ همسر علی اوجی بازیگر و تهیه کننده سینما است.
فریبا نادری یکی دیگر از بازیگران فیلم سینمایی برای یک زندگی معمولی متولد سال ۱۳۶۳ است. نادری کارش در تلویزیون را با سریال مروارید سرخ در سال ۱۳۸۳ آغاز کرد. او بعدها با مسعود رسام ازدواج کرد و بعد از این ازدواج کار بازیگری را به صورت حرفهای ادامه داد. نادری در آثار مختلفی بازی کرده و این اواخر با حضور در برنامه امیرحسین قیاسی بار دیگر نامش بر سر زبانها اُفتاد. نادری در سال ۱۴۰۳ به خاطر بازی در فیلم شوهر ستاره سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فجر را به دست آورد.
همانطور که در سطور بالا عنوان کردیم فیلم سینمایی برای یک یک زندگی معمولی بسیار فیلم مهجوری است و در عمل چیز خاصی ندارد که بشود آن را تحلیل کرد. یک داستان تکراری دارد، یکی دو بازیگر متوسط و ساختاری که چندان تماشاگر را ترغیب نمیکند تا فیلم را تماشا کند. از این دست فیلمها همه سال در سینمای ایران ساخته میشوند. فیلمهایی که نه دلیل اکران آنها معلوم است و نه چرایی ساخته شدن آنها. برای یک زندگی معمولی از آن فیلمهایی است که خودش خودش را جدی نمیگیرد و ما هم به عنوان تماشاگر نباید آن را جدی بگیریم. شاید خوانندگان این مطلب آن را از سر بیکاری تماشا کنند و با آن وقت بگذرانند، اما اگر آن را تماشا نکردند خیالشان راحت باشد که چیزی را از دست ندادند.