صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ - 2022 January 01
کد خبر: ۱۱۶۷۵۴
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۴ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۷
سلمان خدادادی:

مجلس را کارآمد ‌نمی‌دانم/ حاشیه نشینی منشا بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است

فقر و حاشیه نشینی از مهم‌ترین معضلاتی است که می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات اجتماعی باشد و امنیت اجتماعی را خدشه‌دار ‌کند بنابراین شناخت عوامل فقر و چگونگی حل آن یکی از مسایل مهمی است که باید مورد توجه مسوولین باشد.
رویداد۲۴-  فقر و حاشیه نشینی از مهم‌ترین معضلاتی است که می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از مشکلات اجتماعی باشد و امنیت اجتماعی را خدشه‌دار ‌کند بنابراین شناخت عوامل فقر و چگونگی حل آن یکی از مسایل مهمی است که باید مورد توجه مسوولین باشد. سلمان خدادادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در اینباره توضیح داد.

*یکی از پدیده‌هایی که در شهرهای بزرگ کشورهای کمتر توسعه یافته شاهد آن هستیم رشد و گسترش حاشیه نشینی است که در شهرهای ما هم مشکلات بسیاری را به همراه داشته است. به طوری که روی هم رفته ۳۰ میلیون نفر در بافت‌های نامناسب زندگی می‌کنند. به نظر شما زمینه‌ها و عواملی که باعث شده حاشیه نشینی خصوصا در سال‌های اخیر به یکی از معضلات اصلی کشور تبدیل شود چیست؟

 از دوسال قبل رهبر عزیز انقلاب به موضوع آسیب‌های اجتماعی وارد شد که البته این آسیب‌های اجتماعی در حال عبور از خط قرمز است و دیگر ‌نمی‌توان به آن آسیب‌های اجتماعی گفت چراکه بعضاً مسایل امنیتی به دنبال دارد و جامعه را  تهدید می‌کند. رهبر انقلاب خواسته‌اند که برای حل این معضل ۵ محور در اولویت کار مسؤولین قرار بگیرد و هر ۶ ماه یکبار هم خودشان جلسه‌ای تشکیل می‌دهند و مسؤولین را دعوت می‌کنند و ۱۷الی ۱۸ دستگاه همراه با سران سه قوه این موضوعات را پیگیری می‌کنند. یکی از این ۵ موضوع حاشیه نشینی است و موضوع طلاق و اعتیاد هم از دیگر موضوعات است اما حاشیه نشینی در رأس این پنج محور قرار دارد؛ چراکه منشاء بسیاری از آسیب‌های اجتماعی، حاشیه نشینی است. مشهد یکی از شهرهایی است که از سال ۸۴ به بعد موضوع حاشیه نشینی در آنجا مطرح شده و مسایل امنیتی هم به دنبال خود داشته است. این توضیحات را دادم که مطلع باشید که بحث حاشیه نشینی صرفاً بحث حاشیه نشینی نیست بلکه منشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است و به همین خاطر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

حاشیه نشینی بعد از انقلاب هم بوجود نیامده است بلکه از دهه‌ی ۳۰ بحث حاشیه نشینی در کشور ما شروع شد. خصوصاً بعد از انقلاب سفید و بحث اصلاحات ارضی و یکپارچه کردن زمین‌ها این امر شدت گرفت اما در حدود یک دهه و نیم گذشته این موضوع شتاب بیشتری به خود گرفته که علت هم دارد. شما هم می‌دانید که حاشیه نشینی منشاء دارد و منشاء آن کم توجهی ما از محل سکونتگاه‌های مختلفی است که مهاجرت از آن مناطق بیشتر صورت می‌گیرد.

اوایل انقلاب بیشتر از ۶۰ درصد جمعیت ما در روستاها زندگی می‌کردند،  به تدریج این ترکیب تغییر پیدا کرد و در حال حاضر ۲۹% جمعیت ما روستایی هستند و ۷۱% را جمعیت شهرنشینی تشکیل می‌دهند. مدرن کردن و بحث شهرنشینی در تمام دنیا مطرح است اما همانند آنچه که در ایران وجود دارد انجام نمی‌شود. آنها به نوعی آسیب‌های حاشیه نشینی را از بین برده و جمعیت را برنامه ریزی شده شهرنشین کردند اما متاسفانه این موضوع در ایران برنامه ریزی شده نیست.

در طول چهار دهه، آمار شهرنشینی و روستایی برعکس شده است و به این دلیل این موضوع خطرساز و مشکل آفرین شده که این افراد با برنامه جایگزین نشدند. طبیعی است که صنعت در شهرها پیشرفت می‌کند و به دنبال آن جمعیت روستایی برای یافتن کار و اشتغال به این شهرها مهاجرت می‌کنند و خود به خود جمعیت شهرها، خصوصاً شهرهای بزرگ افزایش پیدا می‌کند اما حاشیه نشینی با برنامه‌ی دقیق و حساب شده انجام نگرفته است. بی توجهی ما به روستاها، عدم توسعه‌ی روستاها از حیث بهداشت، درمان، خدمات و از سوی دیگر کاهش درآمد روستاها باعث افزایش حاشیه نشینی شده است. یک فرد روستایی در منطقه‌ای زندگی می‌کرد یک قطعه زمینی داشته و زندگی‌اش را از طریق آن اداره می‌کرد اما بعد از مدت‌ها این خانواده‌ تبدیل به چند خانواده شد؛ فرزندانشان بزرگ شدند، زندگی تشکیل دادند بنابراین آن زمین‌ها کفاف اداره‌ی این خانواده را ‌نداد. ناچاراً صرف اینکه درآمدی به آنها برسد به شهرها آمدند و اسکان پیدا کردند. این افراد بعد از مهاجرت به شهرها امکان این را هم ندارند که در مناطق خوب شهری زندگی کنند پس محله‌هایی که اسکان در آنجاها ارزان است و سکونتگاه‌ها، هزینه‌های زیادی ندارد را انتخاب ‌می‌کنند. بدون رعایت هیچ ضوابطی، یک شبه خانه‌ای می‌سازند و زندگی خود را در آنجاها ادامه می‌دهند. اشتباهی که ما کردیم این بود که فکر کردیم اگر ما به روستاها خدمات برسانیم، جاده بسازیم، گاز و برق و آب و مخابرات ببریم می‌توانیم مردم را در آنجا نگه داریم. هزینه‌های زیادی بابت این کارها در نظر گرفته شد اما مردم به دنبال خدمات نبودند، خدمات مهم بود و تاثیر داشت اما مردم به دنبال درآمد بودند که  زندگی خود را اداره کنند. من در همایش جهاد کشاورزی گفتم من از شما یک سوالی می‌پرسم،  شما دوستان کشاورزی به ما بگویید که چطور شد قبل از اصلاحات ارضی یعنی قبل از انقلاب سفید شاه با اینکه روستاها از برق، آب و گاز و جاده برخوردار نبودند اما در روستاها ماندند به طوری که در آمارها داریم که قبل از انقلاب نزدیک به ۷۰ درصد در روستاها زندگی می‌کردند بدون هیچ خدماتی! آن زمان مردم نیازهای اولیه‌ی خود را که درآمد کافی برای اداره‌ی زندگی و خانواده بود در روستا به دست می‌آوردند، اما در حال حاضر اینچنین نیست و مردم کم آن چیزی که برای اداره‌ی روزانه‌ی زندگی خود لازم دارند را به دست نمی آورند بنابراین به ناچار در حاشیه‌ شهرها اسکان پیدا می‌کنند.

* چه چیزی  باعث شد که منبع درآمد روستاییان کاهش پیدا کند؟

خدادادی: منبع درآمد روستاها عمدتاً  از کشاورزی بود. اولاً شهرها که توسعه پیدا کردند بسیاری از روستاییان زمین‌های خود را فروختند. بنابراین شهرها توسعه پیدا کرد زمین‌ها فروخته شد و تکه تکه تبدیل به ویلا شد. دوم اینکه این زمین‌ها چند سال پیش خرج یک حانواده ۵ نفره را می‌داد اما الان همان خانواده تبدیل به چند خانواده شده است بنابراین آن زمین ‌نمی‌تواند این تعداد را تأمین کند پس آنها باید یکی یکی کوچ کنند چون چاره‌ای جز این نداشتند.

* همینطور که اشاره کردید روستاییان چاره‌ای جز این کار نداشتند و طبعا اقدام لازم باید از سوی مسوولین شکل می‌گرفت. مسوولین چه کارهایی باید انجام می‌دادند تا جلوی این مهاجرت و افزایش حاشیه نشینی گرفته شود؟

برنامه ریزان دولت باید فکری می‌کردند حالا که این زمین کفاف زندگی آنها را نمی‌دهد چه چیزی را جایگزین کنند تا مردم برای کسب درآمد ناچار نشوند به شهر بیایند! اولین چاره‌ی کارِ از بین بردن حاشیه نشینی، بستن منبع است. باید منبع اول تولید حاشیه نشینی که روستاهاست را کنترل و بعد آنها را ساماندهی می‌کردیم که این کار را نکردیم.

* راهکار چیست؟

ما بعد از چهل سال راهکار را یاد گرفتیم. بعد از ۴۰ سال حرکت خوبی در این چند ساله شروع شده است که به آن منبع فکر کردند. رهبر عزیز انقلاب دستور دادند که یک میلیارد و پانصد میلیون دلار از صندوق توسعه‌ی ملی بردارند و با ۴ یا نهایتاً ۶ درصد بهره‌ی بانکی به روستاییان پرداخت کنند تا برای آنها اشتغال ایجاد شود. الان یکی از ده‌ها کاری که می‌شود انجام داد همین است یعنی برای روستاییان درآمد و منبع ایجاد شود تا به حاشیه نشینی رو نیاورند در غیر این‌صورت باید ده‌ها برابر این هزینه در شهرها صرف شود تا دچار آسیب‌های مختلف نشوند. این کار بسیار خوبی بود که از سال ۹۵ شروع و در سال ۹۶ اجرایی شد. این کارها قدم‌های بسیار خوبی در جهت جلوگیری از مهاجرت روستاییان برای ایجاد حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ است. دومین کار ایجاد خدمات است.  شما در همین زلزله‌ی کرمانشاه، کرمان یا قبل از آن در آذربایجان دیدید که با ۵ ریشتر زلزله کسانی که زیر سقف بودند فوت کردند چراکه این ساختمان‌ها مقاوم سازی نشده بود. نسل‌های قدیمی به زندگی در خانه‌های گلی و بدون امکانات عادت دارند اما نسل جدید اولاً خدمات، بهداشت و امکانات و دوم جای امنی برای زندگی می‌خواهند؛ اما کسی به این مسایل توجه نکرده بود. جلوگیری از مهاجرت به شهرها از برنامه‌ی پنجم شروع شد، در برنامه‌ی ششم به آن توجه و مقاوم سازی و بهسازی روستاها انجام شد که در روستاها برای روستاییان امکان سکونت ایجاد کنیم تا کسانی که می‌خواهند در آنجا زندگی کنند امنیت داشته باشند و در حال حاضر بسیاری در روستاها برای احداث و بازسازی خانه‌هایشان اقدام کردند. سومین دلیل توزیع منابع است که یکی از اشکالات ما در دهه‌های گذشته بود. به عبارت دیگر واقعاً فرقی بین مناطق محروم و مناطق دیگر  قائل نشدیم درحالی که باید برای رسیدن مناطق محروم به مناطق برخوردار بیشتر توجه کنیم.

متاسفانه توزیع عادلانه که همه در آن سهم داشته باشیم وجود نداشت. توزیع در یک روستا بهتر بود اما در روستای دیگر نه و هر کس نفوذ داشت می‌توانست بیشتر از این منابع برخوردار باشد. منابع که محدود بود اما توزیع همان منابع محدود هم عادلانه نبود که این امر باعث شد وضعیت در بعضی مناطق خوب و در بعضی دیگر بد باشد و نهایتا این وضعیت بد منجر به مهاجرت شد. این‌ها مواردی است که بایستی پیشگیری شود که حالا از برنامه‌ی پنجم به بعد مورد توجه قرار گرفته است. خوشبختانه این یکی از راهکارهای پیشگیری از حاشیه نشینی است. نوعاً حاشیه نشینان آدم‌های بدی نیستند آنها آدم‌های سالم، خوب، متدین و حتی بعضی از آنها خانواده‌های شهدای ما هستند اما در این مناطق زمینه‌ی آسیب‌های اجتماعی وجود دارد.

مردم از شهرستان یا روستاهای کوچک به تهران می‌آیند و در حاشیه شهرها زندگی می‌کنند. حاشیه چیست؟ یعنی هنوز مکانی پیدا نکردند پس در ساختمان‌های نیمه کاره ساکن می‌شوند یا در حاشیه شهر با آهن و چادر برای خود خانه‌ای درست می‌کنند. من از شخصی سوال کردم که چطور شد معتاد شدید؟  گفت؛ به شهر آمدیم که کار ساختمانی انجام دهیم، از روستا هم آمده بودیم می‌خواستیم درآمدمان بیشتر شود به جای ۶ ساعت کار ۱۲ ساعت کار کردیم، شخصی به ما گفت برای اینکه ۱۲ ساعت کار کنید و پول بیشتری به روستا بفرستید عیب ندارد که گاهاً از مواد مخدر هم استفاده کنید که بدنتان مقاوم باشد. این فرد به فکر معتاد شدن به شهر نیامده بود، برای کار بیشتر، درآمد بیشتر و اداره‌ی بهتر زندگی خود آمده بود اما فضای حاشیه نشینی، نوع سکونتگاه‌ها و نحوه‌ی سکونت آنها باعث شد که این آدمی که سالم بود و نیت خوبی داشته، آلوده به اعتیاد شود که برگشتن آن هم به زندگی پاک نیازمند هزینه‌های زیادی است.

* حاشینه نشینی علاوه بر اعتیادی که اشاره کردید چه تبعات دیگری خصوصا برای نسل جوان و زنان دارد؟

 ۸۵ میلیون جمعیت داریم، از میان ۸۵ میلیون نفر، ۱۹ میلیون در بافت‌‌های فرسوده زندگی می‌کنند و  ۱۱ میلیون نفر هم حاشیه نشین هستند. اخیرا رییس جمهور اعلام کردند که باید در خصوص حاشیه نشینی یک انقلابی انجام شود شهرها توسعه پیدا کردند و علاوه بر حاشیه نشینی در وسط شهر مناطقی هست که به مراتب بدتر از حاشیه‌نشینی است. در سفرهای استانی سال گذشته که من مسوولیت کمیسیون اجتماعی را بر عهده داشتم به چهار استان رفتیم،  اولین شهری که رفتیم مشهد بود، در دو کیلومتری حرم مقدس امام رضا(ع) حاشیه نشینی مشهد شروع می‌شود. با استاندار، فرمانداران،  نیروی انتظامی و عزیزانی که همراه ما بودند به مناطق حاشیه نشین رفتیم تعدادی در حال مصرف مواد مخدر بودند وقتی از ماشین پیاده شدیم اصلاً آنها از جای خود تکان نخوردند و همچنان مشغول مصرف مواد بودند. وقتی فضا اینطوری می‌شود کار به جایی می‌رسد که این افراد دیگر هیچی برای از دست دادن ندارند. در این فضا افراد دیگری هم می‌خواهند زندگی کنند که شرایط برای زندگی آنها هم خیلی سخت می‌شود. چراکه وقتی در را باز می‌کند همان آدم‌ها را می‌بیند، وقتی فرزندانش در محوطه‌ای قرار می‌گیرند باز هم آن آدم‌ها را می‌بینند. هرچند خودش آدم سالمی است، بچه‌هایش سالم هستند، اما چقدر می‌تواند فرزندانش را کنترل و محافظت کند؟ یکی بدبخت شده و دیگران هم به تبع آن بدبخت می‌شوند. آمارهای رسمی می‌گوید ۱۱ میلیون و با احتساب مکان‌ها یا سکونت گاه‌های فرسوده، ۱۹ میلیون حاشیه نشین داریم.

متاسفانه ۱۹ میلیون از ۸۵ میلیون نفر ما در فضایی  زندگی می‌کنند که  زمینه برای انحرافات آنها فراهم است. نه اینکه خدایی نکرده خود آنها آلوده باشند بلکه آلودگی وجود دارد و این افراد در آلودگی زندگی می‌کنند و ناچاراً آسیب‌های اجتماعی بر آنها اثر می‌گذارد. پس آمار،  آمار بسیار بالایی  است. ‌نمی‌گوییم جایگاه‌های دیگر از هرگونه آسیب اجتماعی در امان هستند؛ مثلا در شمال شهر آمار طلاق بسیار بالاست.  آنها هم آسیب‌ها و مشکلات خودشان را دارند.  حالا صرفنظر از آنها یک چهارم جمعیت ما در محله‌هایی زندگی می‌کنند که هر نوع آسیب و خطر اجتماعی  آنها را تهدید می‌کند.  چقدر باید برای برگرداندن معتادین هزینه شود؟! شاید در جمع ۱۰۰ نفری که آلوده شدند ۱۰ نفر ترک کرده و به زندگی باز می‌گردند اما همان تعداد بعد از مدتی باز هم گرفتار مواد مخدر می‌شوند چون آلوده شده‌اند از بین ۸۵ میلیون نفر ، ۱۹ میلیون نفر در مسیری قرار دارند که به راحتی می‌توانند برای آینده‌ی جامعه‌ی ما مشکل آفرین باشند و مشکلاتی بوجود آورند. خود آنها که مشکل بوجود آوردند حالا برای بچه‌های خود که سالم هستند  مشکلاتی بوجود خواهند آورد. به این صورت که ما با این مسأله برخورد می‌کنیم فقط می‌توانیم توقفی در این روند ایجاد کنیم تا اوضاع بدتر نشود. چون با اقدامات روتین روزمره ‌نمی‌شود مشکلات را حل کرد. فقط جلوی افزایش را می‌گیریم. من در صحبت‌های قبلی خود هم اعلام کردم که به طرحی که دولت ارایه کرده است خیلی امیدوار نیستم.

امیدوارم که دولت مشخصاً در این زمینه شفاف سازی کند چون در جلسه‌ای اعلام کردند که برای حل معضلات حاشیه نشینی باید جهشی اقدام کنیم درحالی که جهشی انجام دادن، هم برنامه و هم منابع می‌خواهد. آیا خود دولت می‌خواهد که این بافت‌های فرسوده را سر و سامان دهد؟ بنده با قاطعیت عرض می‌کنم که امکان انجام این کار توسط دولت وجود ندارد!

وزارت مسکن در کارهایی که انجام داد مثل مشارکت در مسکن مهر معضلاتی به بار آورد و من از مسکن مهر به عنوان حاشیه نشینی مدرن یاد کردم. علتش این است که واقعاً این هم یک نوع حاشیه نشینی است زیرا طوری آن را ساختند که واقعاً هیچ گونه امکاناتی ندارد.

* شما معتقدید که ورود دولت معضلاتی را به وجود می‌آورد پس از چه طریقی باید این معضلات را حل کرد؟

تنها راه این است که بخش خصوصی وارد شود. انبوه‌سازان باید اصولی و با برنامه‌ریزی مشخص وارد شوند و آن را اصلاح کنند. من تجربه‌ی این کار را دارم. انبوه سازان استان آذربایجان شرقی در بافت فرسوده‌ی شهر تبریز بسیار خوب عمل کردند و مناطقی که بسیار فرسوده بود را آباد کردند و الان قیمت‌های این مناطق چندین برابر قبل شده و امکانات رفاهی بسیار زیادی در آن ساخته شده است بنابراین این کار الگوی بسیار خوبی برای دیگر مناطق ایران است.

* یعنی دولت آن تعمیر و بازسازی بافت‌های فرسوده‌ی حاشیه نشینی را به عهده‌ی بخش خصوصی بگذارد؟ 

 بله. با مشارکت بخش خصوصی با مالکین بافت فرسوده یک مجموعه‌ی بسیار شیک با اصول شهرسازی همراه با همه‌ی مسایل اداری ساخته می شود. من متوجه نشدم  که آقای رییس جمهور با چه برنامه‌ای  می‌خواهند این کار را انجام دهند. پیوست این فرمایشات را پیدا نکردم که با چه پیوست و با چه ضمیمه‌ی کاری می‌خواهند این کار را انجام دهند؟ آیا وزارت مسکن برنامه دارد؟ با چه منابعی؟ منابع آن را مشخص کنند. می‌خواهند بخش خصوصی  وارد شود که این کار را انجام دهد اما سازوکار آن هم هنوز مشخص نشده است. درحال حاضر یک مطلبی را فرمودند و امیدوارم به برنامه تبدیل شود و پیوست عملیاتی داشته باشد. ما بایستی بخش خصوصی را فعال کنیم. نمی‌شود با حالت روتین این مشکلات را حل کرد. بایستی به صورت جهشی، برخورد بسیار منطقی و با برنامه‌ی مشخص پیش رفت و جلوی حاشیه نشینی را گرفت اما این توجه چندساله‌ی رهبر انقلاب باعث شده است که فعلاً در رشد این موضوع توقف ایجاد شود که خود این هم یک قدم مثبت است. یک پیوستی را در کمیسیون اجتماعی به برنامه‌ی پنجم اضافه و دولت را موظف کردیم که حاشیه نشینی، طلاق، اعتیاد، بحث خشونت، بحث مفاسد اجتماعی ، بیکاری و …  هر سال ۵ درصد کاهش پیدا کند اما یک سال از برنامه‌ی پنجم می‌گذرد  و ما ندیدیم مثلا اعتیاد ۵ درصد کاهش پیدا کند یا مثلاً بیکاری هر سال  یک درصد کاهش پیدا کند. به این نمی‌توان گفت برنامه‌ی اجرایی! ما برنامه‌ای نوشتیم اما اجرای آن بر عهده دولت است.

*مجلس وظیفه‌ی قانون گذاری دارد در کنار آن وظیفه‌ی نظارت  را دارد اما این انتقاد به مجلس وارد است که نظارت از سوی این نهاد به درستی انجام ‌نمی‌شود. چرا؟

 انتقادات به مجلس بسیار وارد است. من به طور قاطع می‌گویم که یکی از اشکالات گسترش حاشیه نشینی و آسیب‌های اجتماعی ما، مجلس شورای اسلامی است. من ‌نمی‌خواهم ‌بگویم که خودم را صاحب نظر می‌دانم،  اما در این زمینه کارشناس هستم چون ۴۰ سال از عمر انقلاب می‌گذرد و من ۲۵ سال در مجلس بودم و هر سال  چیزی یاد گرفتم. من مجلس را کارآمد ‌نمی‌دانم! برای اینکه هیچ چیز ما شبیه دنیا نیست. شما در کل دنیا یک کشوری را پیدا کنید که مجلس آن شبیه مجلس ما باشد؛ مجلس دنیا بر محور نظارت و کار کارشناسی می‌چرخد، اما مجلس ما بر محور بیکاری می‌چرخد. واقعاً من به نماینده بودن خودم هم  متأسفم. ببینیم خروجی مجلس در طول ۱۵الی ۲۰ سال گذشته چقدر بوده است؟ من قصد توهین به همکارانم را ندارم و دست همه‌ی آنها را می‌بوسم  اما ۷۰ درصد همکاران ما  زمانی که از مجلس  بیرون می‌روند  تازه می‌فهمند که در مجلس چه چیزی تصویب شد و چه چیزی تصویب نشد.

در مجلس که هستند متوجه نیستند! مانند مدارس ابتدایی صبح می‌آییم کارت می‌زنیم و می‌نشینیم. در کجای دنیا چنین مجلسی وجود دارد؟! در کل کشورهای اروپایی، مجلس  ۱۸ تا ۲۱ روز جلسه‌ی علنی در سال دارد. از ۱۸ روز کمتر نیست؛ از ۲۱ روز هم بیشتر نیست. آیا مجلس آنها بسته است؟ نه! در کمیسیون‌ها حضور دارند و کار تخصصی انجام می‌دهند. ما از بس قانون تصویب  کردیم، مردم، مجریان و قوه‌ی قضاییه را گیج کردیم. اگر کسی می‌خواهد در مورد یک موضوع  نظر دهد باید به ۱۰۰ حکم مراجعه کند. در کجای دنیا اینگونه است؟! سیستمی که ما داریم را هیچ جای دنیا ندارد و کار این سیستم مریض مجلس هم ۹۰ درصد تولید قانون و  ۱۰ درصد  آن نظارت است که البته این ۱۰ درصد هم نظارت منطقه‌ای است. چه زمانی از باب نظارت کلان کشوری موضوع را مطرح کردیم؟! در ۱۰ دوره‌ی مجلس به غیر از موضوع امنیتی ریاست جمهوری بنی‌صدر، یک سوال است که سه ماه می‌خواهیم از رییس جمهور بپرسیم اما آیا به یک نماینده‌ای که چهار سال فرصت دارد یک بار ملاقات می‌دهید؟  ‌نه. آیا رییس جمهوری را که نماینده‌ها ‌نمی‌توانند ببینند مردم می‌توانند ملاقات کنند؟ ما ‌نمی‌توانیم یک سوال از رییس جمهور بپرسیم پس مجلسی که ‌نمی‌تواند سوال کند نظارت هم ‌نمی‌تواند داشته باشد.

ما نظارت نداریم و فرصت نظارت هم نداریم. یک سال قبل نطقی خطاب به آقای لاریجانی داشتم،  گفتم که  تو را به خدا این مجلس را درست کنید، حداقل ۵۰، ۵۰ کار کنیم یعنی هر روز ۵۰ درصد قانون تولید کنیم و این مملکت را از قانون‌های بی‌‌کیفیت  پر کنیم و ۵۰ درصد دیگر را هم برای نظارت وقت بگذاریم اما ما برای نظارت ۵ درصد هم وقت ‌نمی‌گذاریم. مجلس ناکارآمد عامل بسیاری از مشکلات در کشور است مثلا کدام از برنامه‌ی اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم را نظارت کردیم تا ببینیم دولت چند درصد آنها را اجرا کرده است. دولت خودش هرکاری که خواست انجام داد. یکی آمد یارانه‌ها را در دامن این مملکت گذاشت که هرکسی می‌آید ‌نمی‌تواند آن را انجام دهد، مجلس هم نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد؛ چون رییس جمهور خواست پس آن را انجام دادند. هر رییس جمهور دیگری هم در آینده  بخواهد بیاید آن را انجام می‌دهد. چون ما وقت خود را به بطالت می‌گذارنیم و وقت خود را برای نظارت صرف ‌نمی‌کنیم. اولین اشکال به مجلس بازمی گردد که کمتر کار نظارتی در آن وجود دارد. مثلاً این حرف من را اگر هیات رییسه بشنود، می‌گوید این چه حرفی است که می‌زنید، اینقدر سوال کردیم و این همه استیضاح شده است اما من می‌پرسم محور استیضاح‌ها منطقه‌ای بوده یا ملی؟ سوال‌ها منطقه‌ای بوده یا ملی؟ بیشتر سوال‌ها منطقه‌ای بود و بخش دیگر هم اگر ملی بود به بهانه منطقه‌ای بود پس چرا خودمان را فریب دهیم، همه‌ی ما باید اصلاح شویم. مجلس اصلاح شود،  قوه‌ی قضاییه اصلاح شود، دولت هم باید اصلاح شود. با این روند به جایی نمی‌رسیم و مردم هم در همان وضعیت خود باقی می‌مانند. رهبر عزیز انقلاب هم مرتباً اخطار می‌دهد، چون سیستم معیوب است، بعضا به آن نتیجه‌ی مطلوب ‌نمی‌رسیم. در بُعد مسایل اجتماعی هم همینطور است یعنی باید نظارت داشته باشیم و ببینیم دولت چقدر از آن تکالیفی که تصویب کردیم را انجام داده است؟

* با همین وضعیت مجلس، شما آینده‌ی روشنی را درخصوص حل معضلات اجتماعی جامعه می‌بینید؟

بحث من این است که دقت‌ها و کارشناسی‌هایی که شروع شده و عقلانیت پیدا کرده است اگر سرعت بیشتری بگیرد چاره‌ی کار خواهد بود. یعنی ما ایجاد اشتغال کنیم و  زمینه‌ی مهاجرت‌ها را از بین ببریم. از سوی دیگر منبع ایجاد  مفاسد و آسیب‌های اجتماعی را بگیریم و بعد که متوقف کردیم به اصلاح معضلاتی که در حال حاضر وجود دارد بپردازیم. بخشی خصوصی باید وارد شود حاشیه‌های شهر را همانند همان کاری که در تبریز انجام شد انجام دهد یعنی این مناطق را از حالت حاشیه نشینی و فرسودگی در بیاورد.  چنان که در تبریز انجام شده، انجام شدنی است؛  به شرط این که اراده داشته باشیم.  با این اعتبارات دولت ‌نمی‌شود  مگر اینکه بخش خصوصی بیاید اختیارات را به دست بگیرد و انجام دهد و در کنار آن از منابع بانکی هم استفاده کند.

* بودجه‌ای هم برای این کار در نظر گرفتند؟

خدادادی: اصلاً امکان بودجه در این خصوص وجود ندارد فقط می‌شود منابع بانک‌ها را تعریف کرد.  چنان که در بحث مسکن مهر دولت از منابع بانکی استفاده کرد، خودش هم اعتباراتی گذاشت و وامی داد و بر اساس همان وام و همان کارها این تعداد مسکن ساخته ‌شد. این کار بسیار خوبی بود اما در مکان یابی و سیاست‌ها و کیفیت دقت لازم صورت نگرفت که اگر دقت می‌شد بهتر بود.

منبع: شفقنا
نظرات شما
نام:
ایمیل:
نظر: