صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۲ - 2023 July 09
کد خبر: ۱۴۷۲۵۲
تاریخ انتشار: ۰۶:۴۱ - ۰۱ مهر ۱۳۹۷

درس‌هایی که باخت برابر ژاپن به بسکتبال ایران داد

باخت تیم ملی بسکتبال به ژاپن زنگ‌ خطری برای مسوولان بود که به خود بیایند و بخاطر آینده بسکتبال کاری انجام بدهند.



 


رویداد۲۴ بسکتبال ایران که در چند ماه گذشته تمام نتایج را واگذار کرده و کارنامه‌ای پر شکست برای خود ساخته‌است در آخرین رویداد مهم خود نیز در توکیو به ژاپن باخت و حالا کارش برای رسیدن به سهمیه جام‌جهانی ۲۰۱۹ دشوار شده است. تیم ملی ایران بدون حامد حدادی و البته صمد نیکخواه‌بهرامی برابر ژاپنی باخت که ستاره تبعه کرده خود را نداشت و در دیدار با ایران نیز عملکرد خوبی به نمایش نگذاشت اما توانست با آنالیز درست از تیم ملی در دیداری خانگی و در نیمه مربیان به برتری برسد و حالا مدعی رسیدن به جام‌جهانی چین باشد. باخت تیم ملی ایران برابر ژاپن نکته‌های زیادی داشت. از تاثیرات نبود حامد حدادی در ترکیب تیم ملی و وابسته بودن بسکتبال ایران به این ستاره تا شناخته شدن تمام سیستم‌های ایران برای حریفان و عدم اعتماد به نفس در دیدارهای حساس نکاتی بود که برای اهالی دنیای توپ و تور مشخص شد. اما سوال اینجاست که فدراسیون بسکتبال در این ماه‌ها چه برنامه‌ای داشته و کادرفنی فدراسیون که تاکنون نتایج خوبی کسب نکرده‌است چه برنامه‌ای برای این اتفاق‌ها دارد؟

اگر حدادی نباشد!

بعد از شکست تیم ملی بسکتبال برابر ژاپن بسیاری از کارشناسان از تاثیرات غیبت صمد نیکخواه‌بهرامی و حامد حدادی در ترکیب تیم ملی صحبت کردند. با اینکه نقش کاپیتان تیم ملی در موفقیت‌های بسکتبال کاملا مشهود است و حضور صمد در میدان هم از نظر فنی و هم از نظر روانی تاثیرات زیادی دارد و اگر در دیدار با ژاپن بود شاید نتیجه دیگری رقم می‌خورد اما باید تاکید کرد که جای خالی او با جای خالی حامد حدادی قابل مقایسه نیست. به هر حال تیم ملی ایران در کاپ‌آسیا به میزبانی لبنان نیز صمد نیکخواه‌ را نداشت اما توانست از پس همه حریفانش در آن رویداد بربیاید و بسکتبالی زیبا نیز به نمایش بگذارد که همه اهالی دنیای توپ و تور از آسمان‌خراش‌ها راضی باشند. صمد ستاره کم نظیری است اما بسکتبال ایران امروز باید نگران نبودن حدادی باشد. نبودن حدادی بسکتبال ایران را چند پله پایین می‌آورد و از هر نظر تاثیر منفی بر تیم ملی می‌گذارد.
 
 

فاصله زیاد حدادی با دیگران

حامد حدادی نه تنها با بازیکنان هم‌پست خود در ایران فاصله چشمگیری دارد بلکه در آسیا نیز بازیکنی نیست که بتواند در سطح او بازی کند. او هم از نظر فنی و هم از نظر روانی برای بسکتبال ایران یک نعمت است و در یک دهه گذشته نقش زیادی در موفقیت‌های تیم ملی ایفا کرده‌است. نفرات هم‌پست او در تیم ملی فاصله زیادی با شرایط او دارند. ملی‌پوشان پست پنج ایران توانایی خوبی دارند اما در دیدار تیم ملی برابر ژاپن مشخص شد که نمی‌توانند جا پای حدادی بگذارند. در این سال‌ها تنها بازیکنی که یک جایگزین نسبتا خوب برای حدادی بوده اصغر کاردوست است که در سال گذشته نیز بهترین بازیکن لیگ ایران بود و در قهرمانی شهرداری تبریز نقش زیادی ایفا کرد اما مشخص نیست چرا در اوج آمادگی‌اش جایی در تیم ملی ایران ندارد. او فصل گذشته انقدر آماده بود که امسال جزو اولین بسکتبالیست‌هایی است که قراردادش را با تیم متمول پتروشیمی امضا کرد. کاردوست حتی با تیم دانشگاه تهران در رقابت‌های بین دانشگاهی آسیا نیز حضور دارد اما در تیم ملی به میدان نمی‌رود. 

عدم استفاده از جوان‌ترها

نکته اصلی در اتفاق‌های این روزهای تیم ملی عدم استفاده و اعتماد به جوانان است. انتقادهای زیادی به محمود مشحون و مدیریت او در بسکتبال مبنی بر عدم پرورش بازیکن جدید و استفاده بیش از حد از نسل طلایی می‌شود اما به هر حال او در سال‌های اخیر مدیریتش که قطعا از دوران درخشش به دور بود تصمیم گرفت که به جوان‌ترها فرصت بیشتری بدهد و نمونه این تصمیمش رقابت‌های کاپ‌آسیا بود. با آمدن سیستم جدید مدیریتی و تغییر در ترکیب تیم ملی صحبت منطقی تیم ملی جای بهترین‌ها است مطرح شد و در خلال آن دوباره جوان‌ها زیر سایه قرار گرفتند و قدیمی‌ها وارد تیم ملی شدند. اما تیم ملی در دیدارهایش برابر تیم‌های درجه سه آسیا مثل قزاقستان و قطر هم از بهترین‌ها استفاده کرد و جوان‌ترها جایی در تیم ملی نداشتند تا برای مسابقات حساس آماده شوند. بازیکنانی مثل وحید دلیرزهان نوید رضایی‌فر حضوری ثانیه‌ای در بازی داشتند و نفراتی مثل محمد ترابی و کیوان ریاعی حتی وارد تیم ملی نمی‌شدند. در شرایطی که سیستم درست پرورش بازیکن وجود ندارد باید در دیدارهایی که حساسیت پایین‌تری داشت به جوان‌ترها اعتماد می‌شد که نشد. البته تکیه بیش از حد به ستاره‌ها تاثیر دیگری هم داشت و آن افول بازیکنان توانمندی چون محمد جمشیدی است که مشخص نیست برایش چه اتفاقی افتاده که انقدر از روزهای آرمانی‌اش به دور است.
 
 
 

بزرگنمایی در تیم امید

یک سوال بزرگ که امروز ذهن اهالی بسکتبال ایران را به خود درگیر کرده عملکرد تیم ملی امید بود. قرار بود برنامه‌های این تیم به هیچ وجه تعطیل نشود اما بازهم این تیم اسیر بی‌برنامگی و بی‌توجهی شد. هیچ‌کس هم نمی‌پرسد نتیجه آن همه بزرگ‌نمایی از فعالیت‌های گسترده تیم ملی امید چه بود و این تیم کدام بازیکن را توانست به ترکیب تیم بزرگسالان تزریق کند؟ تیم ملی امید در رویدادی که می‌توانست برای تیم ملی جوانان باشد حضور پیدا کرد و حضورش در این تورنمنت هیچ خروجی هم نداشت. اکنون نیز با تمام وعده و وعیدهای سرمربی‌اش و مسوولان فدراسیون، تمرینات این تیم بعد از جام ویلیام جونز تعطیل شد و حالا هم بازیکنان درگیر لیگ خواهند شد و تیم ملی امید نیز مثل همیشه تا تابستان سال آینده بدون برنامه است.

نیاز به تغییر و استفاده از تفکر جدید

در این ماه‌ها که تیم ملی ایران تمام نتایج و تورنمنت‌ها را با باخت پشت‌سر گذاشته انتقادهای زیادی از مهران شاهین‌طبع به عنوان سرمربی تیم ملی می‌شود. به هر حال او به عنوان سرمربی باید پاسخگوی نتایج باشد اما باید به این نکته نیز دقت کرد که در کنار او افراد دیگری هم حضور دارند. بعد از شکست تیم ملی در فینال بازی‌های آسیایی انتقادهای زیادی به کادر فنی ایران می‌شد. تصمیم‌های مهران شاهین‌طبع و بی‌تاثیر بودن فرزاد کوهیان به عنوان دستیارش بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفت. در دیدار برابر فیلیپین و ژاپن نیز صحنه‌های زیادی دیده شد که نشان می‌داد سرمربی و مربی تیم ملی در جریان بازی ارتباط زیادی ندارند و بارها دیده شد که مثلا محمد عابدینی در کنار خط در حال صحبت کردن با ملی‌پوشان است اما کوهیان یا روی نیمکت نشسته یا دست به سینه در کناری ایستاده است. انتقادها به مدیر تیم‌های ملی که البته سرپرست تیم بزرگسالان هم هست وجود دارد. انتقادهای زیادی به مسعود قاسمی می‌شود که به طور کامل تیم‌های ملی دیگر را فراموش کرده و تمام فکر و ذکرش تیم بزرگسالان است و البته در این مسوولیت نیز موفق نبوده و نتوانسته جایگاه خوبی در تیم بدست بیاورد. همین مساله نشان می‌دهد که محدود شدن بسکتبال و تیم‌های ملی به چند نفر نتیجه نداده و فدراسیون باید از تفکرات مختلف برای نتیجه گرفتن استفاده و دیوارهایی که دور خودش کشیده را خراب کند.
 
 
 

ایرانیان ساکن خارج حق تیم ملی‌ هستند

نکته دیگر که این روزها با انتقاد از صحبت‌های سرمربی تیم ملی مطرح می‌شود مساله استفاده از بازیکنان دو رگه یا ایرانی‌های مهاجرت کرده به خارج از کشور است که انتقادات در مورد استفاده از آنها کاملا اشتباه بوده و باید گفت سرمربی تیم ملی در این مورد کاملا حق دارد. فدراسیون جهانی بسکتبال با هدف توسعه بسکتبال این اجازه را به کشورها داده تا یک بازیکن خارجی را تبعه کنند و از او بهره ببرند اما ایران چنین تصمیمی ندارد بلکه می‌خواهد از نیروهای ایرانی خارج از کشور استفاده کند. به هر حال سیستم پرورش و تمرین در آمریکا و اروپا بهتر از ایران است و این حق سرمربی تیم ملی است که بتواند از بازیکنان توانمند خارج از ایران هم بهره ببرد.
قطعا حضور آنها در کشور باعث رشد جوان‌های ایرانی هم می‌شود. اکنون فدراسیون بسکتبال می‌تواند از دو بازیکن مثل آرون گرامی‌پور و مایک رستم‌پور استفاده کند. فدراسیون بسکتبال مثل فوتبال برای استفاده از آنها باید هزینه خرید خدمت سربازی و هزینه حضور در تیم ملی (پولی که فدراسیون جهانی می‌گیرد) را پرداخت کند تا آنها وارد تیم ملی شوند. آنطور که بررسی‌های خبرنگار ایسنا هم نشان می‌دهد مایک رستم‌پور که گفته شده برای حضور در تیم ملی پول خواسته حاضر است بدون پول برای تیم ملی کشورش بازی کند و تمایل زیادی به حضور در ایران دارد و تنها نگرانی‌اش پرداخت هزینه خرید سربازی و پول فیبا است که باید توسط فدراسیون پرداخت شود.

بسکتبال نیازمند تصمیم‌های کارشناسی

در ماه‌های اخیر اتفاق خوب چندانی در بسکتبال نیفتاده‌ است و حتی حامیان فدراسیون نیز دسته دسته به جمع مخالفان اضافه می‌شوند. آن دسته از حامیانی هم که منتقدان را بی‌انصاف معرفی می‌کنند کاملا مشخص است که منافعشان درگیر است و قطعا مثل سال‌های گذشته اگر افراد مورد نظرشان از بسکتبال و تیم ملی بروند آنها نیز منتقد می‌شوند. با این حال امروز بسکتبال ایران نیازمند تصمیم‌های کارشناسانه و به دور از روابط است. قطعا رامین طباطبایی باید به این نتیجه برسد که به عنوان رئیس فدراسیون باید مقتدرانه کار کند و تحت تاثیر افراد نزدیکش نباشد. چند ماه قبل تیم ملی ایران بدون حدادی و با مشکلات عدیده زیاد برای ملی‌پوشان و خروجشان از کشور در یک مسابقه عجیب برابر عراق باخت و رامین طباطبایی به بهانه همین باخت مهران حاتمی سرمربی موفق تیم ملی را برکنار کرد. حالا بعد از چند ماه تیم ملی ایران بدون حدادی و البته بدون مشکلی برای سفر برابر ژاپن باخت. حالا پاسخ فدراسیون به این موضوع چیست؟ اگر تصمیم آن موقع کارشناسانه بود قطعا امروز فدراسیون می‌توانست پاسخگو باشد. البته مسوولان فدراسیون باید پاسخگوی این موضوع هم باشند که چطور می‌شود تیم ملی را با ۱۱ بازیکن راهی ژاپن کند در شرایطی که یک نفر دیگر می‌توانست در این مسابقه مهم حضور پیدا کند. شاید این موضوع با مشکل بی پولی فدراسیون مرتبط بوده است.
منبع: ایسنا
نظرات شما